English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری کار اشخاص دانا نیست

معرکه‌گیری کار اشخاص دانا نیست

سلام دوستان حمیده هستم یک همسفر:
در سی‌دی «یادگیری و معرکه‌گیری»، آقای مهندس بیان کردند: «یادگیری، فقط درباره درس و امتحان نیست؛ زندگی، نوعی یادگیری است و این امر در تمام زمینه‌ها ارائه می‌شود. عوض کردن موضوع و یا تبدیل آن به چیز دیگر، معرکه‌گیری می‌شود».
انسان باید همواره در حال یادگیری باشد؛ زیرا سکون، انسان را به سمت تاریکی‌ها می‌برد.
زمانی که برنامه‌ریزی نداشته و آموزشی دریافت نکرده باشم؛ زمان بسیاری برای حاشیه رفتن و معرکه‌گیری دارم. انسان معرکه‌گیر، یک فرد ناتوان است و برای اینکه موضوعی را قبول نکند، دنبال بهانه می‌گردد.
پیش از ورود به کنگره، احساس می‌کردم اطلاعات بسیاری دارم؛ اما پس از ورود متوجه شدم که در زمینه یادگیری، ضعیف هستم؛ زیرا علم آن را نداشتم و مدام در حال معرکه‌گیری بودم. بیشتر مواقع در بحث با دیگران مخصوصاً مسافرم، سکوت می‌کردم؛ اما در خلوت با خودم در حال معرکه‌گیری و کلنجار بودم و پس از آن به دنبال بهانه، کینه و منیت می‌رفتم، به خود آسیب‌ می‌زدم و در تاریکی فرو می‌رفتم. آن زمان با جهل خود به اشتباهاتم بها می‌دادم و یادگیری اصلی را فراموش کرده‌ بودم.
در کنگره۶۰ آموختم معرکه‌گیری و ناآگاهی، فرد را از پیشرفت باز می‌دارد و نقطه تحمل را صفر می‌کند.
یادگیری انسان را به سمت ارزش‌ها، صراط مستقیم و مسیری محکم و استوار هدایت می‌کند.
در پایان از آقای مهندس، خانواده‌ محترم ایشان‌‌ و همه افرادی که در حال خدمت هستند، کمال تشکر را دارم؛ زیرا آن‌ها بستری فراهم کردند تا ما به حال خوش برسیم.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر:
دستور جلسه این هفته «یادگیری و رابطه آن با معرکه‌گیری» است.
خلقت انسان‌ها به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده که بر پایه و اصول یادگیری استوار است.
در کنگره۶۰ به مسئله آموزش و رسیدن به دانایی، توجه بسیاری می‌شود. ما برای این امر؛ باید به مثلث دانایی که همان تجربه، تفکر و آموزش است توجه کنیم.
استاد امین در سی‌دی «نقش آموزش در رهایی» علم را تغییر، تبدیل و ترخیص تعریف کرده‌اند؛ یعنی تغییرات در یک فرد مصرف‌کننده باعث سالم شدن جسم و با آموزش، عمل او نیز سالم می‌شود.
نقطه مقابل یادگیری، معرکه‌گیری است. معرکه‌گیری از آوردگاه می‌آید؛ یعنی جایی که جنگ و درگیری است و از جهل، نادانی و ناآگاهی پدید می‌آید که در اثر کمبود دانش، حسادت، خودخواهی و منیت است. هرگاه انسان در کاری شکست بخورد، بر سر دوراهی قرار می‌گیرد؛ آموزش می‌گیرد و از تاریکی بیرون می‌آید  یا وارد معرکه‌گیری می‌شود و به دنبال مقصر می‌گردد.
معرکه‌گیری از پچ‌پچ شروع می‌شود و‌ معمولاً با غر ‌زدن، شخص وارد حاشیه می‌شود. ابتدا در ذهن و تفکر ایجاد می‌شود و سپس شروع به ایرادگرفتن، غیبت‌کردن و نقد به عملکرد دیگران می‌کند. هر زمان از آموزش و خدمت دوری کنیم؛ وارد معرکه‌گیری می‌شویم.
دشمن بیرونی نداریم؛ دشمن، درون خود ما است. این ما هستیم که می‌توانیم به خود، آسیب بزنیم. همیشه شیطان به زیباترین شکل، وارد افکار و اندیشه ما می‌شود؛ اما پشت همه این زیبایی‌ها یک تفکر غلط وجود دارد. ما می‌توانیم با نوشتن سی‌دی، آموزش گرفتن و خدمت کردن از معرکه‌گیری دوری کنیم.

سلام‌ دوستان ‌مریم‌ هستم‌ یک‌ همسفر:
یادگیری به ‌‌معنی آموزش‌گرفتن‌ است و معرکه‌گیری به‌ معنی طلب‌کردن‌، توجه و یا به‌ عبارتی، گمراه کردن طرف‌ مقابل از موضوع اصلی به سمت حاشیه‌ها است.
ما از هر نقطه و‌‌‌ مرتبه‌ای که هستیم؛ باید تلاش‌های بسیاری برای آموزش و یادگیری‌ انجام بدهیم.
اگر زمان خود را‌ به‌ بطالت‌،‌ یک‌جا نشستن و دوری از‌ آموزش بگذرانیم، در واقع همه چیز را باخته‌ایم.
من، باید سطح فراگیری خود را‌ بالا ببرم که این‌ موضوع، آموزش مفید و‌ زمان لازم را نیازمند است. اشخاص‌ معرکه‌گیر بسیاری را می‌شناختم‌ که‌ دارای منیت بالایی بوده و حاضر به‌ قبول اشتباهات خود نبودند. آن‌ها تلاش می‌کردند‌ که‌ دیگران‌ را‌ مقصر‌ جلوه‌ بدهند و با‌ نمایشی که‌ به‌ اجرا می‌گذاشتند به اهدافشان می‌رسیدند.
معرکه‌گیری، کار اشخاص دانا نیست و این دسته از افراد برای بهبود شرایط خود کاری‌ نمی‌کنند؛ در واقع، ترس و اضطراب‌ از شکست بر آن‌ها غالب شده و تنها کاری که انجام می‌دهند، غر زدن برای شرایط نابسامان است.
در نهایت، این افراد متوجه می‌شوند تا زمانی‌که خود اقدامی نکنند و بر ترس خود پیروز نشوند؛ پیشرفتی نخواهند داشت، مشکل‌ آن‌ها حل نخواهد شد و تغییراتی‌ حاصل‌ نمی‌شود.
در وادی اول آمده است: «با تفکر، ساختارها آغاز می‌شود و بدون تفکر هر چه هست، رو به زوال می‌رود». ما نیز ابتدا باید به خوبی تفکر کنیم و سپس اقدام مورد نظر را انجام دهیم.
معرکه‌گیری اجازه نمی‌دهد آرامش خود را حفظ کنیم؛ در نتیجه هر میزان که از افراد معرکه‌گیر دور بمانیم، بی‌تفاوت بوده و حاشیه‌ کمتری داشته باشیم؛ در زندگی‌ آرامش‌ بیشتری خواهیم داشت و بستر آموزش و‌ یادگیری‌، راحت‌تر فراهم می‌شود که این موضوع، بسیار ارزشمند است. از‌ آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که‌ باعث شدند من دوباره متولد بشوم و با دید متفاوتی به‌ زندگی نگاه کنم، تشکر می‌کنم. همچنین از همه خدمتگزاران کنگره۶۰ سپاسگزارم.

نویسنده: اعضای لژیون بیستم
ویراستاری: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر مائده (لژیون سوم)
تنظیم و ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .