امروز جلسه سیزدهم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران،نمایندگی قوچان ،به استادی راهنما همسفر فاطمه ،نگهبانی همسفر طاهره،ودبیری همسفر سکينه با دستور جلسه (رابطه یادگیری و معرکهگیری )راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
ما انسانها همیشه در حال آموزش هستیم این خلقت انسان است. انسانها برای دو کار به این جهان آمدهاند یکی اینکه آموزش گرفتن و دیگری خدمت کردن است. حالا ما در مورد یادگیری صحبت میکنیم که ما چه چیزهایی را میآموزیم و در چه جایگاهی در کنگره هستیم؟
ما در کنگره میآموزیم که چگونه در مسائل زندگی آن آموزشها را کاربردی کنیم؟
این ها همه آموزش هایی است که در کنگره میآموزیم.ما از ابتدای ورودمان به کنگره باید آماده آموزش گرفتن باشیم و بعضی اوقات ما گاردی دور خودمان بستهایم و اجازه نمیدهیم آموزشهایی که گرفتهایم به ما نفوذ کند و اجازه نمیدهیم آن منابع اطلاعاتی که از راهنما میتواند در من نفوذ کند یاد بگیرم.
آقای مهندس فرمودند : اگر معلم هستید، دکتر هستید، مهندس هستید،کارمند هستید،اینها منصبهایی هستند که بیرون کنگره دارید و وقتی من وارد کنگره میشوم میگویم:فاطمه هستم یک تازه وارد و وقتی کسی وارد کنگره میشود سوالی در مورد اینکه تو چکاره هستی وشغلت چیست؟ نمیپرسند و هیچ زمان راهنما از رهجو این سوال نمیپرسد.ما آمدهایم یاد بگیریم و وقتی مورد نفس آموزش گرفتیم آن موقع میتوانم جهانبینی را یاد بگیریم و بتوانیم از آن در زندگی و مسائل روزه مره کاربردی کنیم.
مطلبی که در ادامه میخواهم به آن بپردازم این است که؛ من میآیم به عنوان یک انسان از همان ابتدا از آن گارد که همان معرکهگیری است و آقای مهندس در سی دی معرکه گیری واضح توضیح دادهاند که؛ به چه کسی معرکهگیر میگویند مثلا شخصی زنجیر پاره می کند یا دراز میکشد و میگوید که با کامیون از روی من بگذرید این معرکه گیر است که انسان ها را دور خودش جمع میکند.
چند موردی در کنگره متضاد هم هستند و وقتی من بیایم در کنگره کم کم یادگیری را بهتر کنم ضلع معرکهگیری ذره ذره از بین میرود.
یک جایی بر میگردم میبینم در کنگره وارد معرکه منیت شدهام آن منیت به من اجازه نمیدهد آموزش بگیرم جهل و نادانی به من اجازه آموزش و یادگیری را نمیدهد و الان تبدیل شدهام به یک معرکه گیر.
وقتی حالمان بد است عده ای را دور خودمان جمع میکنیم و شروع میکنیم به معرکهگیری ما در کنگره کاری به سن نداریم، ما کار به آموزش داریم، شاید هم یک مطالب بسیار بار ارزش و آموزنده از یک تازه وارد گفته شود. چرا وقتی حرف های استاد تمام میشود میگوید:چهارده تا آموزش گرفته ام. ما آمدهایم در کنگره آموزش بگیریم ما را کسی به زور به کنگره نیاوردهاند.
اگر امروز قبول کردم باید به عنوان یک همسفر نقشم را به نحو احسنت انجام بدهم و همه کارهایم سر برنامه و اصول انجام دهم.
وقتی راهنما می گوید این را انجام دادید نباید حرفی بزنم باید بگویم چشم و ما قرار نیست راهنما را توجیه بکنیم و اگر من کارم را درست انجام بدهم هیچ موقع راهنما نمیگوید چرا این کار را انجام دادهای؟
من باید به عنوان یک همسفر کارم را درست انجام بدهم و هر جا یک معرکه گیری و حاشیه بود جلوگیری کنم و حتی شنونده بودن هم در زمان معرکهگیری اشتباه است.
تایپ: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون یکم)
عکاس: همسفر ناهید، مرزبان خبری
ویراستاری و ارسال :همسفر زهرا،دبیر سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
104