آقای مهندس میفرمایند در قدیم معرکهگیری مرسوم بود و مردم را جمع میکردند یک سری کارها انجام میدادند و پول جمع میکردند. عوض کردن یک موضوع نیز تبدیل به معرکهگیری میشود به طور مثال من کار اشتباهی را که انجام دادهام به جای اینکه معذرتخواهی کنم شروع میکنم به داد و بیداد کردن و طرف مقابل را مقصر جلوه دادن و معرکهگیری میکنم تا بتوانم کار خود را توجیه نمایم و اطرافیان را مقصر جلوه میدهم که این اتفاق زیاد برای من پیش آمده است.
معرکهگیری در کنگره هم اتفاق میافتد به طور مثال مسافر وقتی خوب سفر نمیکند و شروع میکند از راهنما، مرزبان و کنگره ایراد گرفتن و اینکه من همه چیز را بلد هستم، اینها مقصر هستند، رفتار بدی با من دارند و ... تا خود را توجیه کنند و با معرکهگیری میخواهند خود را بی تقصیر نشان بدهند
به طور مثال من وقتی خوب آموزش نگرفته باشم و از تعادل برخوردار نباشم، عصبی هستم ک ور منزل شروع میکنم گیر دادن به فرزندانم که چرا این کار را انجام ندادید و داد و فریاد میخواهم عصبانیت خود را به فرزندان خود انتقال دهم و بگویم که من مقصر نیستم این عمل بسیار اشتباه است و به خود و فرزندان آسیب وارد میکنم.
از راهنمای خود آموزش گرفتم به چه شکل آرام باشم و سعی میکنم تعادل خود را حفظ کنم، سکوت کنم تا این حالت عصبی خود را به طرف مقابل انتقال ندهم. زمانی که شخص به درستی آموزش نگرفته و در زندگی به مرحله عمل پیاده نکرده باشد مدام بهانه تراشی میکند و ایراد میگیرد که لژیون خوب نیست، راهنما خوب نیست با این کار قصد دارد عذاب وجدان خود را کم کند. سعی کنیم به جای معرکهگیری با کسب آموزش و عمل کردن به آنها بتوانیم به آن درجه از آرامش برسیم و تعادل خود را حفظ کنیم.
نویسنده:همسفر آسیه رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: نگهبان سایت همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
66