مشارکت همسفر زهره (شعبه گنجعلیخان):
رابطهای که بین یادگیری و معرکهگیری وجود دارد این است که، هرگاه از آموزشها و خدمت فاصله بگیرم، وارد حاشیه و معرکهگیری میشوم. یادگیری به معنی دریافت آموزش و دانستن است. مثلث دانایی از سه ضلع آموزش، تفکر و تجربه تشکیل شده است که برای کسب دانایی باید هر سه ضلع به یک اندازه رشد کند. بحث یادگیری مربوط به امتحان و درس و مشق نیست؛ بلکه ما در تمام مراحل زندگی در حال یادگیری هستیم. یادگیری یک توان یا قدرت است که خداوند به همه انسانها این توان را داده است. فرق بین انسان و سایر موجودات در همین آموزش و یادگیری است. آقای مهندس در سیدی مثلث شخصیت گفتند: «مراتب نفس فقط در انسان کامل میشود و این به علت وجود روح است.» چون خداوند از روح خود در انسان دمیده است و معلم و رب ما است و ما همهچیز را از معلم یاد میگیریم، مثلاً زمانیکه میخواهم به کنگره بروم این صداها را در درونم میشنوم که یکی میگوید: باید بروی و دیگری میگوید: تو همه این مطالب را بلد هستی، نیازی نیست بروی. من اگر رفتم، به صدای روح گوش دادم اما اگر بهانه آوردم و نرفتم به صدای نیروی دیگری گوش دادم که میخواهد مرا از آموزش باز دارد تا آن دانایی در من شکل نگیرد؛ چون در مقابل مثلث دانایی، مثلث جهالت که شامل: منیت، ترس و ناامیدی است قرار گرفته است. این مثلث، ما را به سمت ضدارزشها سوق میدهد و معرکهگیری هم در اثر کمبود دانش، حسادت، منیت و خودخواهی به وجود میآید یا انسان در کاری شکست میخورد و بر سر یک دوراهی قرار میگیرد آنوقت معرکهگیری شروع میشود. معرکهگیری اولین قدم خروج از عمل سالم است. کنگره۶۰ برای پایان دادن به معرکهگیریها، لژیونها را به وجود آورد و در کنگره همه در حال آموزش و یادگیری هستند. تمام مطالب کنگره برای این است که منِ همسفر آموزش بگیرم، مسیر زندگیام را درست انتخاب کنم، درون و برون خود را تغییر دهم و تزکیه و پالایش کنم. استاد امین هم گفتند: دانشِ کم، انسان را از خدا دور میکند و دانش زیاد انسان را به خدا نزدیک میکند. معرکهگیری نوعی عمل ضدارزشی است که باعث سرگرمی میشود و انسان را به سمت خود جذب میکند. اول با پچپچ شروع میشود، بعد با کسانی که با ما همعقیده و همحس هستند صحبت میکنیم، یار جمع میکنیم تا خودمان را مظلوم جلوه دهیم و دیگران را محکوم به قدرت طلبی یا توطئهگری و در نهایت به مسلخ میبریم، ولی درواقع خودمان ذبح میشویم و شاهکار قضیه خلقت اینجا است، وقتی دیگران را به مسلخ برد، خودش ذبح میشود. وقتی معرکهگیری شروع میشود، اگر بقیه، ساکنین آبادی باشند، جلوی خرابی را میگیرند؛ اما اگر هوشیار نباشند، آنها هم به مسلخ میروند و مثل یک نارنجک، دسته جمعی نابود میشوند. اما با دریافت و اجرا درست آموزشها قادر خواهیم بود معرکهگیری را مهار کنیم و اگر در کنگره فقط تماشاچی باشیم و بازیگر نباشیم و خدمتی را نپذیریم، قطعاً وارد حاشیه و معرکهگیری میشویم. پس باید حرکت کنیم و از آموزشها عقب نمانیم، چون قطار کنگره به سرعت در حال حرکت است و برای هیچکس توقف نمیکند. پس مواظب باشیم که با معرکهگیری از قافله عقب نمانیم.
مشارکت همسفر نجمه (شعبه گنجعلیخان):
ما در مسیر زندگی به نوعی وارد معرکهگیری میشدیم و همیشه دنبال مقصر میگشتیم، بعد وارد قیاس و قضاوت میشدیم و حس کینه و نفرت به سراغ ما میآمد. اگر به دنبال معرکهگیری باشیم فرصت یادگیری را از دست میدهیم و وارد حاشیه میشویم، ولی اگر دنبال یادگیری باشیم دیگر مجال فکر کردن به حاشیهها و مطالب ضروری را نداریم. رابطهای که بین یادگیری و معرکهگیری برقرار است این است که هرگاه از آموزش و خدمت فاصله بگیریم، جایگاه خودمان را متزلزل کردهایم، پس برای محکم کردن جایگاه خودمان باید از معرکهگیری دوری کنیم و به آموزش و خدمت کردن بپردازیم. معرکهگیری و نقزدن تجلی نادانی است. برای همین در شروع جلسه، نگهبان میخواند که برای رهایی از دست نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان است ۱۴ ثانیه سکوت کنیم. ما دشمن بیرونی نداریم، دشمن ما در درون ما است. تنها کسی که میتواند ما را نابود کند فقط خودمان هستیم برای همین است که باید آموزش بگیریم.
رابط خبری: راهنمای تغذیه سالم همسفر فائزه
ویراستار: همسفر اسماء رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم) دبیرسایت
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)نگهبانسایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
73