یادگیری مفهوم کلیدی است که در مسیر رشد و پیشرفت به شما کمک میکند. یادگیری یعنی قادر باشیم سه مؤلفه مثلث دانایی تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانیم. یادگیری یک فرآیند شناختی است که باعث کسب دانش و فهم جدید، اصلاح اطلاعات قبلی یا مهارت در عملکرد و فعالیتهای شخصی میگردد. یادگیری عبارت است از تغییرات نسبتاً پایدار در رفتار که از طریق تجربه و تمرین ایجاد میگردد. توانایی یادگیری، در دسترس انسانها، جنبندگان و گیاهان و انواعی از ماشینها قرار دارد. یادگیری به صورت آنی انجام نمیشود بلکه بر پایه دانستههای گذشته رشد میکند. مسئله دیگر معرکهگیری است که نقطه مقابل یادگیری بوده و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها برمیگردد و در واقع تغییر یک موضوع و تبدیل آن به مسئله دیگر به نام معرکه گیری میشود.
یادگیری فقط برای مشق، درس، امتحان و وادیها نیست اصولاً زندگی خودش یادگیری است یعنی اصلاً فرضیه خلقت انسان و خلقت موجودات همه بر پایه و اصول یادگیری فراهم شده است. یادگیری در تمام شئون است یادگیری در موسیقی، هنرهای رزمی، انواع ورزشها، انواع و اقسام زبانهای خارجه، انواع و اقسام برخوردها، یادگیری ایجاد ارتباطهای صمیمانه، یادگیری برخورد با آقایان، یادگیری برخورد با خانمها همه اینها نگاه کنید میبینید که فضای یادگیری خیلی وسیع است و همه ما اگر دقت کنیم میبینیم که هر روز در حال یادگیری هستیم و به معلوماتمان اضافه میشود اگر در پی یادگیری نبودیم پس چرا شما الان اینجا هستید؟ پس انسان طالب این است که یک دانش و اندوخته دیگری را اضافه کند.
معرکهگیری چیست؟ اینکه آدم یک بساطی را پهن کند و یکسری آدم را دور خودش جمع کند البته الان مردم تلویزیون، ماهواره، کافیشاپ، مسابقات فوتبال و خیلی چیزها را دارند که در قدیمها نبود در قدیم یک پهلوان میآمد و جمع میشدند مثلاً زنجیر پاره میکرد، سینی پاره میکرد، حقهبازی، تردستی، مارگیری، رمالی، پهلوانی، یک چنین کارهایی میکردند و میگفتند معرکه گیری و مردم را جمع میکردند و سرگرم میشدند و یک کاسه هم بین مردم میچرخید و هر کسی یک پولی در آن کاسه یا کلاه میانداخت این را معرکهگیری میگفتند. پس معنی یادگیری و معرکهگیری مشخص شد. بعضی ایستگاههای رادیو که زمانی پخش میشد کسی بخواهد که صدای رادیو یا تلویزیون پخش به جایی نرسد روی آن پارازیت میفرستاد یعنی با پارازیت میآید آن صدای رادیو یا تصویر تلویزیون را از بین میبرد.
این کار در انسانها با معرکهگیری انجام میشود یعنی عوض کردن موضوع و موضوع را تبدیل به چیز دیگری کردن اینجا معرکهگیری میشود یعنی به جای پاسخ شروع به معرکهگیری میکند برای مثال شما یک لیوان آب یا چای را خوردید و آب هم در لیوان است گذاشتید روی فرش و نباید آنجا میگذاشتید و یکی از اعضای خانواده رد میشود و پایش میخورد به لیوان و میریزد به جای اینکه بگوید معذرت میخواهم لیوان را ندیدم البته جای لیوان آنجا نیست شروع میکند به داد و بیداد کردن چه کسی این لیوان را اینجا گذاشته است یعنی تقصیر خودش که لیوان را ندید و لیوان را ریخته است آن اشتباهی که مرتکب شده است را در نظر نمیگیرد و بهانه میکند و شروع میکند به داد و بیداد کردن و معرکهگیری کردن یعنی به جای اینکه یاد بگیرد و آموزش بگیرد که ادب و نزاکت را رعایت کند بهانه میگیرد یا به بچه میگوید چرا مشقهایت را ننوشتی و نمره ۱۰ گرفتی به جای اینکه این را پاسخ بگوید میگوید چرا شما برای من لپتاپ نخریدید؟ یعنی سؤالی را که کشیده میشود مانند رهجویی که روی برنامه نیست برای ما دو چیز تجربه شده است یکی اینکه اگر کسی در کنگره ۶۰ روی برنامه باشد و به درمان برسد هیچوقت بدی کنگره۶۰ را نمیخواهد و هیچوقت بدی کنگره۶۰ را نمیگوید؛ ولی کسی که به درمان رسیده باشد و زیر جلدی مواد مصرف میکند شروع میکند به سرزنش کردن یعنی معرکهگیری میکند.
معرکهگیری برای چیست؟ برای پنهان کردن آن خطای خودش بنابراین مرزبانها، دیدبانها، راهنماها، ایجنت باید متوجه بشوند که وقتی یکی از شاگردهای ما مرتب است فوری نق زدن و حاشیه را پیشه میکشد معرکهگیری میکند این نشانه این است که روی برنامه نیست چون پاکی و رهایی یک گوهر خیلی خیلی قیمتی و گرانبها است هینجوری و به این زودیها گیر هر مصرف کنندهای نمیآید اگر کسی آن گوهر و رهایی گیرش بیاید خیلی قیمتی است و خیلی از مسائل کنگره و یا اگر کسی به او مَتلکی بگوید اصلاً در نظرش نمیآید و اهمیتی ندارد. این قضیه، در خانوادهها هم خودش را نشان میدهد که از بچه، صاحبخانه، بقال سر کوچه، دوستان، همسر شروع میشود که موقعی که در برنامه خودشان نیستند و بعضی انسانهایی که هنوز به مرحله لازم نرسیدند و به جای آموزش و توضیحات منطقی شروع میکنند به نق زدن، معرکه گرفتن و طلبکار هم هستند.
قدیم میگفتند: جیق زدی شیشه را شکستی حالا یک چیزی هم طلبکار هستی؟ فقط ما از این نشانه بدانیم که اگر یکی از شاگردها مرتب درحال نق زدن است بدانیم که یک مشکلی است در خانواده اگر یکی از اعضاء از تعادل خارج میشود و دارد به گونهای دیگر برخورد میکند بدانید که اینجا یک اشکالی وجود دارد تحت عنوان نق زدن و معرکهگیری قرار میگیرد. اگر بنایی آباد باشد؛ اما ساکنین آن خراب باشند بنا هم کم کم رو به ویرانی و نابودی میرود؛ اما ساکنان آباد در بناهای خراب یا ویرانهها را هم میتوانند احیاء نمایند. بنا میتواند وجود یک انسان، یک لژیون، یک خانواده، یک کشور، یک روستا، یک دانشگاه، یک مطب پزشکی یا یک کلینیک پزشکی باشد پس بنا به عنوان تمثیل همه جا میتواند باشد. معرکهگیری چگونه به وجود میآید؟ عناصر معرکهگیری چیست؟ در اثر کمبود دانش یا حسادت، خودخواهی، منیت یا اینکه انسان در کار و اهدافش شکست میخورد و بر سر دوراهی قرار میگیرد اصولاً معرکهگیری از آنجایی شروع میشود که انسان شکست میخورد ناکام میماند از دیگران عقب میماند یعنی چه جوری ممکن است در لژیون باشد و ۱۵ ماه سفر میکند و در سفرش ناموفق است و به نتیجه نمیرسد و دیگران جلو میشوند و رهایی میروند و به نتیجه میرسند؛ ولی این به نتیجه نمیرسد شروع میکند به معرکه گیری کردن و میآید در کنگره همه وضعیتشان مناسب شده و به یک جایگاهی رسیدن و مورد احترام دیگران قرار گرفتند این قرار نگرفته است اینجا در اثر کمبود دانش، حسادت، خودخواهی و منیت در کار خودش شکست میخورد و بر سر دوراهی قرار میگیرد.
وقتی بر سر دوراهی قرار گرفت یکی از شکست و ناکامی درس میگیرد معمولاً بارها گفتهایم که انسان تاریکیها را تجربه میکند تا به روشنایی برسد وقتی که اینجا شکست میخورد یعنی از عمل سالم خارج میشود؛ خیلی عملهای سالم در لباس ناسالم خودشان را نشان میدهند و خیلی عملهای ناسالم در لباس عمل سالم خودشان را نشان میدهند. بنابراین انسانها تاریکیها را تجربه میکنند تا روشناییها را بفهمند همه در جهنم قرار میگیرند باید از جهنم خارج بشوند. شکست و ناکامی برای همه یک امر طبیعی و معمولی است. بنابراین یا اینکه از شکست خودش درس میگیرد و یا در جهل خودش فرو میرود. آنجا است که معرکهگیری شروع میشود معرکهگیری دلیل میخواهد که شروع بشود. معرکهگیری دقیقاً یک مرحلهای است مرحله به مرحله انسان میشود انسانها همه شبیه هم هستند. شما ممکن است یک عمل معرکهگیری را بدون مقدمه و الکی بدانید ولی اگر نگاه کنید میبینید که پله پله و مرحله به مرحله است و جالب این است که همه این را اجرا میکنند همه از یک قانون تبعیت میکنند. انسانها یا به طرف صراط مستقیم حرکت میکنند و به طرف جلو حرکت میکنند یا در جا میزنند و عقب گرد میکنند وقتی به طرف جلو میخواهند حرکت کنند یک الگو دارد انسانهایی که از دیگران سبقت میگیرند و مدیر و مدبر میشوند یک مراحلی را طی میکنند و یک دفعه از جا میکنند. حالا معرکه گیری چگونه شروع میشود؟ معرکهگیری اول از پچ پچ شروع میشود و یکی یکی با افرادی که مساعد هستند آنها را کنار خود میکشد به عنوان درد و دل شروع میکنند به صحبت کردن مرحله بعدی تلفنها شروع میشود بعد در تمام این مسائل صورت حق به جانب به خودش میگیرد که حق همه چیز با من است و دیگران حق ندارند بعد خودش را قربانی و مظلوم قلمداد میکند، دیگران متجاوزگر و توطئهگر میشوند و دیگران محکوم به قدرت طلبی و خیلی چیزهای دیگر میشوند و در نهایت کسی که معرکهگیری میکند دیگران را به مسلخ میبرد و شاهکار قضیه خلقت اینجاست وقتی دیگران را به مسلخ میبرد خودش ذبح میشود این فرایند بالا همه اجرا شد در نهایت خودش را ذبح میکند یعنی خودش قربانی میشود دیگران قربانی نمیشوند. بنابراین معرکهگیری در تمام سیستمها و در تمام سطوح است. در سیستم وقتی که معرکهگیری بشود اگر بقیه افراد ساکنین بناهای آبادی باشند جلوی آن خرابی را میگیرند نمیگذارند آن خرابی پیش برود ولی اگر ساکنین هوشیار نباشند همراه آن فردی که معرکهگیری کرده است احتمال اینکه ساکنین را هم ذبح کنند خیلی خیلی وجود دارد. ما باید هوشیار به این قضیه باشیم. با انسانها صحبت میکنید و انسانها با شما صحبت میکنند سخن انسانها را گوش بکنید؛ ولی نگاه شما به درون انسانها باشد که ببینید درون انسانها کجاست؟ دارد پچ پچ میکند، رابطه برقرار میکند دارد تلفن میزند دارد یارگیری میکند، دارد کجا را میزند؟ همیشه هم گفتیم شیطان به زیباترین شکل ممکن وارد افکار و اندیشه انسان میشود. پس در یک سیستم فرد یا باید یادگیری را پیشه کند یا معرکهگیری را پیشه کند. یکی از مسائل مهم و عمدهای که ما در کنگره ۶۰ داریم و این با سیاست اجرا میشود از معرکه گیری جلوگیری شده است یکسری کارها ما باید انجام بدهیم و این کار را کردهایم حتی الامکان، آن کار با نقشه و طرح لژیونهاست. لژیونها از معرکهگیری خیلی جلوگیری کرده است سوای متد DST همه چیز را که حساب کنیم یکی از مسائلی که بارز و باعث بقای کنگره ۶۰ شده لژیون است ولی باز در این وسط یکسری ویروسها و میکروبها هستند که کار خودشان را سعی میکنند انجام بدهند. اگر روی سیدی اینقدر تکرار میکنیم چون اگر شعبهای سیدی استفاده نکند آن سیدی ذره ذره محکوم به نابودی است اگر لژیونی از سیدی استفاده نکند آن لژیون ذره ذره نابود میشود. یک نفر مصرف کننده مواد مخدر یک طایفه و فامیل حریفش نیست شما یک مصرفکننده در خانه دارید بیچارتان کرده است حالا اینجا ۵۰۰ تا هزار تا مصرف کننده را بغل هم بگذاریم اگر آموزش نباشد نمیشود. سیدی فقط به خاطر اینکه این آموزشها را به شما منتقل بکنم میباشد. ما لازم است که در لژیون مرتب دانش خودمان را بالا ببریم بدانیم مکانیزم معرکهگیری چیست عملاً بدانیم چی است نمیخواهم یک چیزهایی را حفظ کنید میخواهم کاربردی کنید. راه صراط مستقیم عریض است برای اینکه خداوند با تمام بندگانش بتواند در آن حرکت کنند. معرکه اصولاً از آن داستانهای جنگی شروع میشد وقتی که یکی در محاصره قرار میگرفت، در معرکه قرار میگرفت شروع میکرد به چرخیدن و جنگیدن و یکی از معرکهها هم جنگیدن در گذشته مطرح میشد.
منابع: سیدی رابطه یادگیری با معرکهگیری نق زدن و حاشیه، سیدی عناصر معرکهگیری، صحبتهای چهارشنبه آقای مهندس
نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ویراستاری و رابط خبری: همسفر عارفه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
72