موضوع مقاله: یادگیری و معرکهگیری
مقدمه: قبل از هر چیز باید بدانیم معرکهگیری یعنی چی؟ وقتی به کتاب لغت، مراجعه میکنیم، نوشته شده است که معرکه یعنی: شاهکار، کار شایان انجام دادن. حال؛ باید ببینیم که چه کسانی معرکهگیری میکنند؟ کسانی که در کارهایشان شکست میخورند وکار دیگری ندارند، برای گذران زندگی، هر هنری که دارند را به نمایش میگذارند، برای مثال: شعبده بازی، پاره کردن زنجیر، کشیدن ماشین با دندان، بلندکردن جسمهای سنگین با دندان، مارگیری و ... قاعدتا یک عده از افراد علاقمند به دیدن این هنرهای نمایشی میباشند که با جمع شدن دور فرد معرکهگیر و با تشویق او، از دیدن نمایش لذت میبرند و در آخر هم مبلغی پول را برای دیدن نمایش، میپردازند.
این یک نوعی از معرکهگیری بود و اما به قول آقای مهندس، در سیدی معرکهگیری، کسانی دنبال معرکهگیری میروند که شکست خورده و در صراط مستقیم نیستند و از این طریق میخواهند، جلب توجه کنند و اکثر آنها دنبال قربانی میگردند تا او را قربانی کنند؛ ولی غافل از اینکه خودشان قربانی این معرکه میشوند؛ چراکه آنها، به دلیل نبود آگاهی و دانش، این کار را انجام میدهند و در واقع آسیب اصلی، به خودشان وارد میشود.
در واقع هر چقدر سطح آگاهی و اطلاعات ما بالاتر رود، هیچگاه سراغ معرکهگیری نخواهیم رفت و هر چقدر ما در زندگی، سطح سواد و دانش خود را افزایش دهیم، همان قدر از معرکهگیری ما کاسته میشود.
همه ما قبل از ورود به کنگره۶۰، خانوادههایی بودیم که، با مواد درگیر بودیم، یک بخشی از زندگی ما هم، معرکهگیری بود و برای اینکه بتوانیم خود را بیگناه و بیتقصیر جلوه دهیم، خیلی راحت شروع به معرکهگیری میکردیم؛ اما با ورود به کنگره۶۰، و استفاده از آموزشهای کنگره۶۰، سعی کردیم که معرکهگیری خود را کاهش دهیم و در عوض، برای کسب دانش، تلاش کنیم؛ همانطور که همه ما میدانیم؛ وقتی یک عده از افراد وارد جایی میشوند، دور هم جمع بشوند، کمکم معرکهگیریها شروع میشود.
آقای مهندس فرمودهاند: علت تشکیل لژیونها در کنگره۶۰، به این دلیل است که، جلوی معرکهگیری افراد، گرفته شود؛ چون در همین معرکهگیریها است که، آشوب ایجاد میشود و افراد وارد حاشیه شده و پچپچها شروع میشود؛ اما وقتی جلسه پایان مییابد، افراد هر لژیون دور راهنمای خود جمع میشوند و آموزش میبینند و این یک روش بسیار خوب و عملی، برای دوری از تنشها و حاشیه سازیها بود که آقای مهندس، با تدبیر خود انجام دادند.
و اینک وظیفه ما این است که: تکتک این آموزشها را در زندگی خود عملی کنیم و هر روز به علم و دانش خود بیفزاییم؛ چرا که طبق فرموده آقای مهندس: آموزش، یک کفه ترازو و معرکهگیری، کفه دیگر ترازو میباشد و این دو کفه، هیچگاه با هم برابر نمیشود.
اگر معرکهگیری زیاد شود، کفه آموزش سبکتراست و اگر دانش، زیادتر باشد، معرکهگیری سبک میشود و معرکهگیری در اثر کمبود دانش، خودخواهی، منیت و جهل است که افراد در اثر شکست، بر سر دو راهی قرار میگیرند و بهترین راه و کوتاهترین راه که، همان معرکهگیری است را انتخاب میکنند.
نتیجهگیری: آقای مهندس میفرمایند: ساکنین آباد اگر در خانه ویرانه قرار بگیرند، آنجا را آباد خواهند کرد؛ اما ساکنین خراب، در بهترین مکانها و ساختمانها هم که باشند، آنجا را تبدیل به ویرانه خواهند کرد. پس به امید آبادی همه ویرانهها، تلاش کنیم.
منابع: سیدی یادگیری و معرکهگیری آقای مهندس
نویسنده: راهنمای تازهواردین همسفر اکرم
ویراستاری: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر مهری نگهبان سایت رهجوی راهنما همسفر پروین (لژیون هفتم)
نمایندگی همسفران قیدار
- تعداد بازدید از این مطلب :
133