جهان برپایه اضداد است. ما در کنگره آموختیم تا روشنایی نباشد تاریکی معلوم نیست تا عشق نباشد، نفرت معنایی ندارد تا سیاه نباشد، سپیدی معنا پیدا نمیکند و تا معرکهگیری نباشد، دانایی مشخص نیست.
بله درست شنیدید؛ معرکهگیری از کمبود دانش و آگاهی نشأت میگیرد. مسلماً من وقتی کلمه معرکهگیری را میشنوم، اولین چیزی که به ذهنم خطور میکند ماجرای جمع شدن مردم، زمان قدیم در گوشهای از شهر برای دیدن حرکات محیرالعقول و حرکاتی مانند بندبازی و پهلوانی که توسط یک یا چند شخص انجام میگرفت. این اشخاص با انجام اعمال چشم بندی، آکروبات و زور آزمایی امرار معاش میکردند و از تماشاگران پول میگرفتند.
هر چه که حقههای آنها برای جمع کردن مردم و تماشا بیشتر میشد، در اصطلاح معرکهگیری آنها بزرگتر و پر زرق و برق و درآمد آنها هم بیشتر میشد؛ به این ترتیب کار آنها رفته رفته از انجام حرکات و اعمال زورآزمایی و بندبازی به فریب و حقه کشیده شد. استفاده از حیوانات و موجودات زنده و شعبده بازیهایی که برای بدست آوردن پول انجام میگرفت. یعنی مسیری را به وجود آوردند؛ برای رسیدن به هوس ها و آرزوهای خود که در این راه هر چه از آگاهی و دانایی دورتر میشدند احساس موفقیت بیشتری میکردند و به زعم خود افرادی ورزشکار و هنرمند هستند.
در زندگی روزمره افراد هم، همچین موضوعی وجود دارد. مثلاً در افراد مصرفکننده، دوستان و خانواده فرد از سر خیر خواهی، مهر و محبت شخص را مورد سرزنش برای عدم استفاده از مواد افیونی و مخدر قرار میدادند. شخص مصرفکننده با بیان نادرست از فواید و تاثیرات مصرف و رسیدن به حاشیه آرامش و گاهی اوقات برای تسکین درد جسمی و نیاز روانی و …
بدون توجه به مسائل علمی، شرعی، عرفی و یا ساختار خانوادگی خودش شروع به بافتن مُهملات و سخنان بیارزش مینمود. البته نسبت به تخریب جسم و روان آن مصرفکننده که وجود داشت میزان باور و اهمیت هضم شده، در ذهن آن شخص متفاوت بود. الاایحال میتوان بیان نمود در هر موضوعی که شخص، دانایی و آگاهی نداشته باشد؛ بخواهد به صورت ویژه به آن بحث بپردازد، مطمئنا شروع به چنگ زدن به همه چیزهای مربوط و نامربوط میکند و در اصطلاح شروع به آسمان و ریسمان بافتن میکند. لذا میتوان به این نتیجه رسید که مقاومت در برابر فهمیدن و درک درست از مسائل فقط به پایین بودن سطح دانایی و آگاهی اشخاص میباشد.
به لطف خدا و قرار گرفتن من و مسافرم در مسیر کنگره و لیاقت راه یافتن در این مکان و استفاده کردن از دانش و آموزههای جناب آقای مهندس دژاکام بزرگوار و خانواده محترمشان، امروز من و مسافرم در حال یادگیری علم و هنر زندگی هستیم. لذا به این مطلب رسیدهایم مهمترین چیزی که وجود دارد، این است که آموختیم اگر اشتباهی کردیم مسئولیت آن را بپذیریم و خطای خود را پذیرفته و در رفع آن خطا کوشا باشیم. آموزش بگیرم و دیگران را برای انجام خطایی که خودمان انجام دادیم مقصر ندانیم و ملامت نکنیم.
امروز من میتوانم با گرفتن آموزش، خطاها و اشتباهات گذشته خودم را متوجه شوم و در جهت رفع اشتباهات تلاش کنم و بتوانم از کسانی که دانسته و یا ندانسته به آنها خسارت وارد کردهام جبران خسارت نمایم و این نشان از این دارد که در مسیر درست و رو به جلو حرکت میکنم.
من اطمینان دارم؛ اگر در همه خانوادهها اصول یادگیری درست و در جهت مسائل ارزشی باشد، آموزش و ارتقا در دانایی انجام میشود و مسأله معرکهگیری رو به فراموشی میرود.
در انتها از قدرت مطلق تشکر میکنم ممنون به خاطر وجود پر برکت جناب آقای مهندس دژاکام بزرگوار که رنگ و طعم بسیار خوبی به زندگی ما بخشیدند؛ با آموزشهای ناب و آموختن هنر زندگی که تا ابد مدیون زحمات ایشان و خانواده محترمشان خواهیم بود.
منبع: سیدی یادگیری و معرکهگیری
نویسنده و رابط خبری: همسفر مهتاب رهجوی راهنما همسفر فرشته(لژیون هشتم)
ویرایش: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون پنجم)
تنظیم و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
74