مشارکت مکتوب (مثلث تشخیص ۲)
سلام دوستان رضا هستم مسافر لژیون یکم.
مراتب نفس فقط در انسان کامل میشود و آن به علت وجود روح است. فقط انسان دارای روح است. ما میخواهیم به شناخت برسیم درصورتیکه شناخت ما در هر موضوعی کامل باشد ما میتوانیم به نتیجه برسیم. عدم شناخت باعث بروز مشکلات بسیاری در مسیر موضوع میشود.
صحبت از روح و نفس به جهت شناخت انسان است. انسان دارای صور پنهان و آشکار است اگر نتوانیم به صور پنهان انسان پی ببریم نمیتوانیم مشکلات روحی روانی حسی و جسمی خود را حل کنیم. انسان از تمدنهای قدیم در تمامی ادیان به جهان پس از مرگ اعتقاد داشته است. جهان خواب نمونهای از وجود جهان پس از مرگ است حتی تمام نمایشنامهها، شعرهای شعرا و نویسندگان بزرگ دنیا خبر از وجود خداوند و وجود جهان دیگر میدهد.
نفس آن چیزی است که در ظاهر و باطن تعیین موجودیت میکند. موجودات باید شعور، آگاهی و اطلاعات داشته باشند و این شعور موجودات را طبقهبندی میکند. مراتب نفس فقط در انسان کامل میشود؛ و این به خاطر وجود روح است. روح هم در انسان مانند مربی است که به امر خداوند است. چون حیوانات نیاز به تکامل ندارند دارای روح نیستند. انسان به خاطر وجود روح اشرف مخلوقات شده است.
خداوند روح را تنها به انسان داده است تکامل نفس تا درجه کمال باوجود روح امکانپذیر است. اگر نفسی به مرحله کمال نرسد روح در آن معنا ندارد. هر انسانی در هر درجه و مقامی باشد اگر به دنبال سیر و سلوک باشد بدون روح نمیتواند به مقام انسانیت برسد. ارزش روح با هیچچیز قابل قیاس نیست به همین علت برای انسان تکامل نفس دشوار است. وقتی به موانعی برخورد میکند که راهحل آن را نمیداند مسائل را نیمه رها میکند. نیروهایی بهموازات روح وجود دارند که دائم در جدال فریب دادن انسان به جهت جلوگیری از تکامل نفس هستند. بههرحال نیروهای فریبنده و مخرب انسان را به هیچ کاری اجبار نمیکنند فقط کارشان فریب است تا به آنجایی که مقرر است راه را بیابند.
با تشکر و سپاس فراوان.
سلام دوستان حسین هستم مسافر لژیون دوم .
مهمترین مسئله موجود شناخت انسان است که تصور انسان این هست از گوشت، پوستواستخوان است.
مایک روزی به وجود میآییم و یک روز از دنیا میرویم. عدهای هستند که تنها چیزی را باور دارند که میبینند و گاهی وجود خدا را منکر میشوند. از خداوند فقط صفات آن را میدانیم و کسی از ذات آن نمیداند. مثلثی داریم تحت عنوان مثلث تشخیص که یک ضلع آن شناخت ضلع دیگر تشخیص و قاعده آن عمل کردن است. اگر این سه پارامتر را در هر موضوعی به کار بگیریم میتوانیم بهدرستی تصمیمگیری کنیم. شناخت باید صحیح باشد و توهم نباشد تاکنون مسائلی که در مورد اعتیاد مطرح شد چیزی جز توهم شناخت نبوده است. تشخیص در مورد اعتیاد عناوینی مانند خودخواهی و ضد اجتماع بودن فرد مصرفکننده بود. ما مطرح کردیم که کار اعتیاد با جسم، روان و جهانبینی انسان است. بعدازاین شناخت، تشخیص دادیم که اعتیاد یک بیماری است و آن عدم تعادل در سیستم شبه افیونی بدن است.
شناخت چاقی، مقدار چربی انباشتهشده در بدن هست که چربیها را ذخیرهسازی کرده است. حال تشخیص چیست؟ حال اگر ما بدن را متقاعد کنیم همیشه غذا در دسترس است او خودبهخود چربیهای اضافی خود را دفع میکند. مراحل چاقی درست غذا خوردن است. چاقی عاملش پرخوری نیست درواقع درست غذا نخوردن است باید شناخت صحیح و درست این موضوع را بدانیم تا آن را حل کنیم. افرادی هستند که به دلیل عدم شناخت و تشخیص، تمام مال و اموالشان را ذخیره میکنند. بدون اینکه آن را بهدرستی استفاده کنند. آنها حتی نمیدانند تا چه زمانی زندهاند فقط رنج جمعآوری مال را برای خودشان فراهم کردهاند. حاضر نیستند مقداری از آن را درراه خدا ببخشند. اما در کنگره با آن سرمایه کم و اندک میخواهند به انسانهای دیگر نیز کمک کنند چون به آن شناخت و تشخیص رسیدند. با تشکر و سپاس فراوان.
سلام دوستان علیرضا هستم مسافر لژیون سوم.
مهمترین مسئله موجود شناخت انسان است. همان چیزی که در کنگره سالها دنبال میکنیم ما خودمان را بهدرستی نمیشناسیم. فیزیولوژی بدن را نمیشناسیم و تصور میکنیم بدن انسان یه مشت پوست، گوشت و استخوان هست. روزی به این دنیا میایم و روزی هم از این دنیا میرویم.
عدهای هستند که چیزی را میبینند باور دارند این افراد گاهی اوقات به وجود خداوند منکر هستند. درصورتیکه کسی وجود خداوند را انکار کند باید تعریفی برای خداوند داشته باشد تا بتواند بگوید که خداوند چه چیزی است. ما از خداوند فقط صفات او را میدانیم و ذات خداوند را هیچکسی نمیداند
مثلثی داریم به نام مثلث تشخیص یک ضلع شناخت، ضلع دیگر تشخیص و قاعده دیگر آن عمل کردن است. ما اگر این سه ضلع را در نظر بگیریم بهدرستی میتوانیم تصمیمگیری کنیم. شناخت باید صحیح باشد، توهم نباشد. در مورد اعتیاد مسئله شناخت توهم هست. اعتیاد یک بیماری است و باعث عدم تعادل در سیستم بدن انسان میشود که به روشهای دیاستی که همان ضلع عمل است اعتیاد را درمان کردیم.
افرادی هستند که با رژیمهای سخت و عملهای خطرناک به لاغری میرسند که همان موضوع شناخت است. چاقی انباشته شدن چربی اضافی در بدن انسان است که به دلیل ذخیرهسازی، خود بدن این کار را انجام میدهد؛ یعنی اگر غذا در دسترس نبود و بدن گرسنگی کشید، بدن بتواند از این چربی ذخیرهشده استفاده کند. حال در این مسئله ما اگر بدن را متقاعد کنیم که غذا همیشه در دسترس است خودبهخود بدن هم چربیهای اضافی را دفع میکند. راهحل مسئله چاقی درست غذا خوردن است. چاقی براثر پرخوری نیست براثر درست غذا نخوردن است که شناخت واقعی، موضوع این مسئله را حل میکند.
تمام افراد مال و اموال خودشان را ذخیره میکنند و همیشه در حال ذخیره کردن هستند و نتوانستند از آن درست استفاده کنند.
در کنگره افرادی هستند که با سرمایه اندک کمک به انسانهای دیگر را انجام میدهند چون به آن شناخت رسیدند ما باید صور آشکار و صور پنهان انسان را دقیق بشناسیم تا بتوانیم در مورد انسان به راهحلهای درست برسیم. مراتب نفس در انسان کامل میشود آنهم به دلیل وجود روح در انسان است. بقیه موجودات نفس دارند اما نفسشان مراتب ندارد.
با تشکر و سپاس فراوان.
سلام دوستان حسن هستم لژیون چهارم .
فقط انسان دارای روح است نفس در انسان کامل میشود و آن به علت وجود روح است .
اما اگر در هر مسائل شناخت کامل باشد میتوانیم به نتیجه برسیم اگر شناخت کامل نباشد به نتیجه نخواهیم رسید. راجع به دوستانمان هر کس که با او رابطه داریم اگر شناخت ما درست و کامل باشد به نتیجه خواهیم رسید.
مثلث تشخیص سه ضلع دارد یک ضلع شناخت صلح دیگر آن تشخیص و قاعده عمل است. شما در مورد هر چیز که بخواهید حرف بزنید باید در مورد آن موضوع شناخت داشته باشید مثلاً یک دکتر اول باید نسبت به علم پزشکی شناخت داشته باشد. دوم باید بیماری را تشخیص بدهد و سوم باید دارو تجویز کند.
شناخت انسان خیلی مهم است برای ایجاد تغییرات در انسان باید به آن آگاهی رسید. باید اجزای انسان را بشناسیم انسان به دو قسمت صور پنهان و صور آشکار تقسیم میشود. در تمام مسائل صور پنهان و آشکار داریم اگر صور پنهان را پی نبریم نمیتوانیم مسائل روحی و روانی را برطرف کنیم. آیا حیات ادامه دارد؟ اگر ذرهای عمل خیر بکنی پاداشش را میگیری و اگر ذرهای عمل شر و منفی انجام بدهی جزایش را خواهی دید. آنانی که خیانت میکنند جزای آنها در همین دنیا به آنها داده میشود. صور انسان دارای نفس است نفس تعیین موجودیت در ظاهر و باطن را میکند. فرشتگان نفس ما را تحویل میگیرند نفس فقط در انسان کامل میشود و آنهم به علت وجود روح در انسان است. انسان میتواند برترین و هم صالحترین انسان باشد چه کسی به انسان آموزش میدهد آن روح است؛ یعنی به امر خداوند، روحالقدس به مسیح نازل میشد و روحالامین برای پیامبر مطالب میآورد. روح الهی و پاک میباشد. نفس شیطانی و هم رحمانی داریم. روح از خداوند است که معلم برای ما میباشد به خاطر همین انسان را اشرف مخلوقات کرده است.
روح آموزش میدهد که کارهای مثبت انجام بدهید و نیروی دیگری وجود دارد که کار القا و کار منفی را انجام میدهد. میگوید که من انسان را از بالا و پایین حمله خواهم کرد. انسان را منحرف میکنم و فریب میدهم. نیروهای منفی پیشنهاد نمیدهند دعوت میکنند و کارشان فریب دادن است. هر کس برای خودش شیطان دارد همانطور که در بدن روح است یک شیطان هم هست.
این شناخت است که میگوید بدن برای چه چربیها را ذخیره میکند؟ به خاطر ترس کمبود غذا، هر چه میخورد را ذخیره میکند ما اگر زبان بدن را یاد بگیریم خود بدن چربیها را میسوزاند.
با تشکر و سپاس فراوان.
سلام دوستان حسن هستم مسافر لژیون پنجم.
انسان از دو صورت صور آشکار و صور پنهان تشکیلشده است. صور پنهان او شامل نفس، روح و جن درون میباشد. فرق اساسی انسان با حیوانات در داشتن روح است. حیوانات روح ندارند روح از جنس دانایی است و همیشه انسان را به کارهای خوب هدایت میکند.
در کتاب خدا آمده که ارواح من امر ربی یعنی روح تحت امر خدا است، تحت فرمان خدا است. الله نور سماوات و الارض، خداوند نور آسمانها و زمین است. نور فرمان میدهد.
هر وقت انسانی خواست کار ضد ارزشی انجام دهد این روح است که به انسان میگوید آن را انجام ندهد. وجود روح در انسان باعث تکامل او میشود. مثلاً یک رئیس پاسگاه در مرز از قاچاق کالا یا مواد مخدر جلوگیری میکند، شبها تا صبح بیدار است حدوداً ماهانه ۲۰ میلیون تومان حقوق میگیرد. یک قاچاقچی به رئیس پاسگاه میگوید تو ۲۰ سال شب تا صبح بیدار بودی و ماهی 20 میلیون حقوق میگرفتی حالا این ۲۰ میلیارد تومان پول را بگیر و یکشب را بخواب. اینجا رئیس پاسگاه بین ندای روح درون خود و جن درون خود مورد آزمایش قرار میگیرد. پیمانش سنجیده میشود. کار بسیار سختی است.
در مورد زنبورعسل مطلبی است که به ذهنم رسید که چرا آنها در همان حد باقی ماندند. حیوانات دیگر شاید به مقدار کمی آموزش ببینند ولی هرگز نمیتوانم مانند انسان آموزش بگیرند. مثلاً زبان انگلیسی یاد بگیرند. ریاضیات، فیزیک، اختراعات و اکتشافات انجام بدهند.
در کتاب ادموند و هلیا جناب مهندس در مورد روح، جن و نفس توضیحات کاملی دادند که هرکس این کتاب را بخواند بهتر متوجه این مسئله میشود.
با تشکر و سپاس فراوان
تنظیم و ارسال: مسافر حسین لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
64