آقای مهندس در این سیدی بر شناخت تاکید دارند. ما انسانها در هر مسئله بایستی به شناخت برسیم؛ همانطور که توانستیم مسئله اعتیاد را درمان کنیم، اعتیاد را بشناسیم و به ماهیت آن پی ببریم.
موادمخدر میتوانند جسم، روان و جهانبینی انسان را تحت تأثیر خود قرار بدهند و انسان را از تعادل خارج کنند در نتیجه با روش DST توانستیم صورتمسئله اعتیاد را حل کنیم. انسانها برای اینکه مسیر درست را در زندگی پیدا کنند بایستی روی خود و جسم خود شناخت داشته باشند.
آموختیم که فقط ما انسانها هستیم که به درجهای از تکامل در جهان هستی رسیدهایم که روح داشته باشیم و روح مانند رب یا راهنما در وجود و درون ما انسانها میتواند راهنمایی انجام دهد تا بتوانیم مراتب نفس را کامل کنیم. آقای مهندس درضربالمثلی اشاره کردهاند تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.
از بدویترین انسانها، هندوها، سرخپوستها، آمریکاییها، ژاپنیها و چینیها به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند؛ حتی شاعران نامی و بزرگ مانند مولوی، شمس، حافظ، سنایی، غزنوی، سهروردی و تمام بزرگان در نوشتههای آنها پیدا است که به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند وما نمیتوانیم منکر آن بشویم.
در درمان مسائل روحی وروانی؛ اگر ما نتوانستیم به نتیجه برسیم حتی یونگ روانشناس بزرگ که به مسائل روح، روان وجسم اعتقاد داشت؛ مسئله او مورد تمسخر قرار گرفت و ما نیز نتوانستیم در این مسئله به نتیجه کامل برسیم. مسئله بعدی صور آشکار و پنهان انسان است که پنج درصد صور آشکار قابل دیدن است و ۹۵ درصد قابل رؤیت نیست. از صور پنهان نام بردند که شامل نفس و روح میشود.
چیزی که تعیینکننده موجودیت یک انسان است نفس است؛ یعنی نفس در وجود انسان از بعد دیگری آمده و ذرهذره تبدیل به گیاه، حیوان و انسان میشود و با مردن جسم نفس از بین نمیرود و به بعد دیگری انتقال مییابد، نفس بایستی تا آن زمان به یکسری شعور و اطلاعات دست پیدا کنند. نفس توسط روح میتواند به تکامل برسد.
ما میتوانیم با گوش دادن به صدای روح خود به طرف تکامل در حرکت باشیم. همانطور که در بدن روح داریم بنابراین در وجود هر انسان شیطان وجود دارد و او میتواند شیطان را فریب بدهد. انسانهای که مراتب رشد را طی کردهاند و به ترکیه و پالایش رسیدهاند میتواند با شیطان مقابله کنند و اجازه ندهند که او انسان را از مسیر درست و تکامل خود خارج کند.
درنهایت ما با شناخت میتوانیم به این مسئله اطمینان پیدا کنیم که جهانهای دیگری نیز وجود دارد و بعد از مرگ با شناخت در این مسئله میتوان تاثیر بسیاری در تکامل خود داشته باشیم. بنابراین تا وقتی که صور پنهان را قبول نداشته باشیم چطور میتوانیم آن را بشناسیم؟ پس بایستی به وجود خود شناخت پیدا کنیم.
آقای مهندس در مورد اضافه وزن صحبت کردند که بسیاری از بیماریها در کنگره ۶۰ درمان شده است؛ حتی چاقی هم یک نوع بیماری است که در کنگره توانستند با روش DST و با رعایت روش تغذیه، آموزش ببیند که چرا بدن چربی را ذخیره میکند. بدن انسان آنقدر هوشمند است که چربیها را ذخیره میکند. با روش DST در لژیون تغذیه سالم توانستیم به بدن ثابت کنیم که صبحانه، ناهار و شام در وعدهها و زمان خودش باقی است و با این روش بدن کمکم به علت هوشمند بودن متوجه میشود که چربیها را بیرون بریزد.
حتی کتابی درباره کاهش وزن در دست است که انشالله به چاپ برسد و در اختیار استفادهکنندگان قرار بگیرد. بهترین مسئله شناخت انسان است که ما به درستی خود را نمیشناسیم و با ساختار فیزیولوژی، روح و روان خود آشنا نیستیم و تصور ما از وجود خودمان فقط یکسری گوشت، پوست و استخوان است که بر اساس مثلث تشخیص که یک ضلع آن شناخت، ضلع دیگر تشخیص و یک ضلع عمل کردن است؛ اگر این سه پارامتر را یاد بگیریم میتوانیم درست تصمیمگیری نماییم.
تشخیص ما در اعتیاد خودخواهی و ضد اجتماعی بودن فرد مصرفکننده بود ما متوجه شدیم اعتیاد به جسم، روان و جهانبینی آسیب میرساند بنابراین اعتیاد یک بیماری محسوب شد که باعث عدم تعادل در سیستم شبهافیونی میشود این عمل با روش DST که یک ضلع آن درمان میباشد این بیماری را توانستیم درمان کنیم و موفق شدیم.
منبع: مثلث تشخیص(۲)
نویسنده: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر ایران (لژیون چهاردهم)
تایپ: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر ایران (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: نگهبان سایت همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
67