قصد ما از بیان جهانبینی تدریس فلسفه یا الهیات نیست، بلکه ما میخواهیم اطلاعات پایه و درستی بگیریم تا مسیر خود را در زندگی مشخص کنیم و به شناخت برسیم، اگر شناخت ما از هر موضوع کامل باشد که در مثلث تشخیص جلسه قبل بیان شد به نتیجه میرسیم؛ اما بدون شناخت کافی نتیجهای دریافت نمیکنیم بهعنوانمثال؛ درمورد هر فردی که با او در ارتباط هستیم باید شناخت لازم داشته باشیم، عدم شناخت باعث ایجاد تفرقه میان افراد میشود.
ما اگر در مورد روح و نفس صحبت میکنیم مربوط به شناخت انسان است، زیرا میخواهیم تغییرات ایجاد کنیم و با کسب آگاهی، مسیر درستی را طی کنیم، بنابراین باید صور آشکار و پنهان را بشناسیم، البته تنها ۵ درصد صور آشکار انسان قابل مشاهده است و ۹۵ درصد صور پنهان که شامل نفس، روح و موارد دیگر است، قابل تشخیص و مشاهده نیست، در این رابطه تمام انسانها از جمله شاعران و دانشمندان و همه ادیان به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارند که انسان با مرگ از بین نمیرود و پس از این زندگی وارد حیات دیگری میشود.
باید با چشمان باز به عمق موضوع نگاه کنیم که چه افرادی در مورد بقای انسان و یا چه افرادی در مورد نفی انسان صحبت میکنند؟ اصلاً این صحبتها چه کاربردی دارد؟ آیا در حیات بعدی انسان برای هر کاری حساب و کتاب وجود دارد؟ همانطور که در آیهای از کتاب آسمانی نیز گفته شده؛ «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثقالَ ذرّةٍ خَیراً یَرَه وَ مَن یَعْمَل ْمِثقالَ ذَرّةٍ شَرّاً یَرَه، هرکس ذرهای کار خیر یا شر انجام دهد، سزای آن را خواهد دید.» این به ما درس زندگی میدهد و من اگر جهانبینی کار میکنم به این دلیل است که نتیجه هر ذرهای عمل خیر یا شر به ما برمیگردد، همانطور که در کلامالله گفته شده، خمر برای انسانها منافعی دارد؛ اما ضررش بیشتر از سود آن است، بنابراین از این عمل شیطانی اجتناب کنید.
فرشتگان هنگام مرگ، نفس را تحویل میگیرند، نفس آن چیزی است که در ظاهر و باطن تعیین موجودیت میکند و دارای خواستههایی است، شخص با مرگ فقط جسم خود را از دست میدهد؛ اما نفس او به بُعد دیگری انتقال پیدا میکند، البته مراتب نفس فقط در انسان کامل میشود که به علت وجود روح است و این روح در جایگاه رب و مربی ما قرار دارد، ما باید مربی داشته باشیم تا مراحل کمال را طی کنیم، روح در انسان منحصربهفرد و مانند پادشاه جسم است.
اگر نفس به درجه کمال نرسد، روح در آن معنا پیدا نمیکند در حقیقت ارزش روح را با هیچ چیز نمیتوانیم قیاس کنیم، البته با دقت بیشتر ندای آن را متوجه میشویم در نهایت حرکت به سمت خوبی و بدیها به خود شخص و آگاهی او مرتبط است به همین دلیل انسان با موجودات دیگر تمایز دارد و اشرف مخلوقات محسوب میشود. با شناخت بیشتر جسم بهتر میتوان عمل کرد، بنابراین اگر اعتیاد را نمیشناختیم، توانایی به درمان رساندن افراد را نداشتیم، از پیدایش انسان تا به امروز درمان اعتیاد ناشناخته بوده؛ اما درمان آن در کنگره ۶۰ کشف شد و درمان قطعی آن انجام گرفت.
در مورد اضافه وزن در کنگره با آگاهی و درمان کشف شده و اجرای آن افراد به درمان رسیدند، نکته حائز اهمیت این است که زبان بدن خود را بشناسیم، ما باید از هر نوع مواد غذایی استفاده میکنیم در اینصورت بدن ما از ترس نرسیدن مواد غذایی چربیهای زائد را انباشته نمیکند و بیرون میریزد. در کنگره۶۰ با روش DST کاهش وزن و تغذیه سالم بسیاری از بیماریها که در اثر اضافه وزن به وجود آمده بودند نیز برطرف شد.
نویسنده؛ همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون نهم)
عکس؛ همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال؛ همسفر ریحانه (لژیون متفرقه)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
258