طبق رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟
مجید هستم یک مسافر
آخرین آنتی ایکس مصرف کوکائین بوده به مدت ۱۴ ماه به روش DST با داروی OT به راهنمایی استاد عزیزم آقای محسن زهرایی سفر کردم، مدت زمان رهایی از بند اعتیاد، حدود ۸ سال و در ادامه درمان نیکوتین داشتم به راهنمایی آقای رضا صبوری مدت زمان رهایی از بند نیکوتین ۵ سال و ۸ ماه.
کمی از خدمت های خودتان در کنگره بگویید؟
بنده خدمت زیادی نسبت به بقیه دوستان نداشتهام، اما من افتخار این را داشتهام از سال ۹۴ الی ۹۵ در خدمت بقیه دوستان در لژیون پزشکان و محقّقین باشم، در کنار جناب مهندس دو دوره دبیر لژیون پزشکان بودهام و هم اکنون مدت سه سال است که شال راهنمایی را با افتخار در گردن دارم.
لطفاً در مورد تعریفی که کنگره ۶۰ در خصوص سیستم ایکس ارائه داده مختصری توضیح بدهید؟
طبق تعریف ما سیستم ایکس به مجموعهای از مواد شیمیایی، هورمونها، ناقلهای عصبی و مدیاتورها، بعضی از غدد درون ریز و برون ریز، که اینها بر سیستم بدن و عضلات و امعاء و احشاء شکمی تاثیر میگذارند میگوییم و همچنین در تعریف جدید آقای مهندس ما سیستم اپیژنیک را به عنوان سیستم ایکس و عاملی در تعیین رفتار فرد مصرف کننده دخیل میدانیم.
اعتیاد چگونه روی سیستم ایکس تاثیر میگذارد؟
در واقع اعتیاد یک بیماری است که به صورت تدریجی بر روی ترشح و جذب مواد نام برده شده در بالا که بر بسیاری از هورمونهای موثر در سیستم گوارش، فعالیتهای فیزیکی، روحی، روانی و حسهای خوب، بد، شادی، غم، مسائل زناشویی، دیگر غرایز و همچنین غدد داخلی و حتی غدد بزاقی ما تاثیرگذار میباشد. مصرف مداوم مواد مخدر باعث عدم ترشح یا عدم جذب اینها در سیستم حیاتی انسان میشود.
آنتیایکسها با تأثیر به روی این مواردی که عرض میکنم میتوانند باعث عدم تعادل در شخص گردند، ما هورمونها را یک سری موادهای پپتیدی (هورمونهای پروتئینی یا آمینواسیدهای درشت) و یا استروئیدی میدانیم؛
پپتیدی یا آمینو اسیدها یک سری پروتئینهای درشت هستند به همراه یک سری مدیاتورها. اینها مولکولهایی هستند که در سطح سلولی و روی غشاء سلولی توسط نورونها جا به جا میشوند که به آن سیناپس میگویند که تخصص اینها جذب در غشاءِ سلول و بافتهای مُغَزی است.
بعضیها سوال می پرسند اپیژنیک چیست؟
اپیژنیک یعنی ورا ژنتیک؛
اصولاً مطالعه عوامل خارجی یا محیطی است که باعث روشن یا خاموش شدن ژنها میشود و بر روی چگونگی خوانده شدن ژنها اثر میگذارد و آقای مهندس امسال اعلام کردند که در تحقیقاتِ دو، سه سال اخیر به این نتیجه رسیدند، سیستم ژنتیک هم در مسئله اعتیاد جزء سیستم ایکس میباشد چرا که ما میدانیم در اپیژنیک تأثیرات غیرمستقیم در بیان یا عدم بیان ژن وجود دارد. بسیاری از مسائل در مسافرین دیده شده و مشاهده کردهایم. با یک سفر خوب میتوانند بیان ژن را در فرد تقویت کنند و یا از عدم بیان ژنها بر افسردگی، ناامیدی و خلق بد جلوگیری بشود؛ این مسئله را در ژنتیک به نام اپیژنتیک میگویند. یعنی وَرا ژن، عواملی که توسط توالی ژن و سنتز ژن اعلام نمیشود. عوامل محیطی،خانوادگی، شغلی و آموزشی در ژنتیک موثر میباشد.
آقای مهندس دژاکام در کنگره ۶۰ چگونه سیستم ایکس را بازیابی میکنند؟
همینطور که همه میدانیم آقای مهندس این زمان را با پلههای ۱۵ روزه و ضریب ۰/۹ اعمال میکردند. بعد از مدتی تأخیر و مطالعات میدانی ایشان به مدت زمان تیپر یا پلههای ۲۱ روزه دست یافتند و همچنین ضریب افزایش یا کاهش ۰/۸ که همان ضریب D در کلمه DST میباشد.
علائم سیستم ایکس بازسازی شده در مسافران به چه صورت میباشد؟
افرادی که در کنگره سفر میکنند اگر روی برنامه سفر کنند میتوانند کم کم به حال و هوای بهتر برسند، به طور مثال میتوانند از تنفس عمیقتر، ترشح غُدد، حس خوب، شادی، امیدواری، احساس مهم بودن در جامعه و... برخوردار شوند. همچنین توجه شما را به این مسئله جلب میکنم که آقای مهندس در مورد سیستم ایکس، زمانی که تعدادی مسافر به درمان رسیدند، احساس کردند که اینها همراه با درمانِ بیماری اعتیادشان، بسیاری از سیستمهای حیاتیِ دیگرشان از جمله گوارشی، مسائل احساسی، مسائل زناشویی، مسئله پروستات و حتی بعضی از بیماریهای مزمن مثل MS، بیماریهای گوارشی مزمن مثل (کولیت اولسراتیو) و همچنین بعضی از بیماریهای عصبی، روانی مثل پارانویا، دوقطبی و بعضی از افسردگیها در زمان سفر اول به درمان رسیده.
برای همین این پروژه به این صورت طرح شده است که ما با یک مجموعهای از مواد مختلف مُتِرشح در بدن در زمان اعتیاد برخورد کردهایم که همراه با آنها به درمان بیماریهای زمینهای یا مزمن هم دست یافتهایم و از این نقطه بود که آقای مهندس مسئله تحقیقات را توسعه بخشیدند.
در پایان اگر نظر یا دیدگاهی دارید بفرمایید؟
ما برای چه تاریخ میخوانیم؟
برای آنکه درس بگیریم و بیاموزیم!
حال مثالی تاریخی میزنم؛
زمانی میکروب را نمیشناختند، میدانستند که وجود دارد اما نمیدانستند چه نوع است و هنوز آنتی بیوتیک ساخته نشده بود، در قرن ۱۲، ریچارد شیردل (ریچارد یکم) در جنگی به بازویش زخم میخورد و باید بازویش قطع شود، چون این نوع زخمها زخمهایی سمی است و اگر عضو قطع نشود شاید با بیماری قانقاریا حیاتش به خطر بیفتد. ریچارد مخالفت کرد، دو هفته بعد بر اثر قانقاریا درگذشت. حال شخص یا با زخم قانقاریا، یا در جنگ کشته میشود و یا باید عضو بدنش قطع شود!
شش قرن این برداشت در جنگها وجود داشت، تا رسیدیم به جنگ واترلو که در این جنگ ناپلئون پیروز جنگ بود، با فتح منطقه، با تپهای از دست و پا و اندام قطع شده مواجه شدند چون برای سربازان آسیب دیده به این نتیجه رسیده بودند که باید اندام را قطع کرد در غیر اینصورت از قانقاریا میمیرند.
ما همین نسخه را برای اعتیاد داشتیم، زمانی، چهل سال پیش تمام معتادان را اعدام میکردند و یا عدهای از آنها را به جزیره میبردند و نگه میداشتند، یا مرگ یا بهبودی!
چرا که با سیستم ایکس و درمان آشنا نبودند. باید احترام بگذاریم به این کشف بزرگ به این مِتُد و قدردان این مسئله باشیم که در این زمان در خدمت کنگره هستیم. متشکرم
مصاحبه و تایپ: مسافر حسام (لژیون چهارم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
432