English Version
This Site Is Available In English

تغییر زندگی به واسطه فرمول سیستم ایکس

تغییر زندگی به واسطه فرمول سیستم ایکس

جلسه هفتم از دور سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی پردیس با استادی راهنما همسفر شهین، نگهبانی همسفر مرضیه و دبیری همسفر کبری با دستورجلسه «سیستم ایکس» روز سه‌‌شنبه ۲۲آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:

خداوند را شاکرم و خیلی خوشحالم که یکبار دبگر به من این فرصت را داد تا در کنار شما عزیزان خدمت کنم و آموزش بگیرم از اعضای نمایندگی پردیس که این اجازه خدمت را به من دادند تا آموزش بگیرم قطعاً یک آموزشی نیاز دارم که برداشت و دریافت کنم که بعداً در زندگیم از آن استفاده کنم. من همیشه به این جایگاه به چشم آموزش نگاه می‌‌کنم؛ همیشه این دیدگاه را دارم و تجربه‌ای هم کنارش کسب می‌کنم؛ اگر دنبال آموزش باشم. دستورجلسه امروز، سیستم ایکس است. خب ما قبل از کنگره در مورد اعتیاد همه چیز برای ما مجهول بود، هیچ شناختی نداشتیم. می‌دانیم در کتاب ۶۰‌درجه، آموزش‌های آقای مهندس و استاد امین، تمام بدبختی و بیچارگی‌های انسان از ناشناخته‌ها است. ما فقط فکر می‌کردیم مسافرمان برای خوشی خودش رفته و مصرف کرده، من را درک نکرده، فکر زندگی نبوده، با این افکار برای خودمان می‌بافتیم. افکار منفی برای من همسفر و مصرف‌کننده هم مصرف خودش را داشت و با مصرف آن تاریکی و تخریب را برای خودش به ارمغان می‌آورد. ما با آمدن به کنگره دیدیم کسی به نام آقای مهندس چنین بستری را فراهم آوردند، اولین چیزی که هم که باعث شد منِ همسفر وقتی اعتیاد را شناختم، دست از یقه مسافر برداشتم و به جای روبروی مسافر کنارش قرار گرفتم. چرا؟ زیرا ما در کتاب‌های درسی خوانده بودیم که y را می‌دهند و ‌X را می‌خواهند.

ایکس مجهول است و ناشناخته؛ مانند مسئله اعتیاد که ازدواج فرد با موادمخدر است؛ وقتی شناخت پیدا کردیم راجع به اعتیاد و دیدیم آقای مهندس چقدر زحمت کشیدند، سیستم ایکس را باز کردند که من همسفر اول خودم را بشناسم؛ سیستم فیزیولوژی بدن خودم را بشناسم، گفته می‌شود سیستم ایکس  یک سیستم است، سیستم عصبی یک سیستم است، سیستم عصبی یک سیستم است، سیستم گوارش یک سیستم است؛ یعنی هزاران ملکول، سلول و اتم در آن مجموعه جمع شده است تا یک سیستم طراحی شده که من انسان بتوانم روی پای خودم بایستم. این شامل مواد شبه‌افیونی بدن هم می‌شود که خداوند به صورت طبیعی در ساختار جسم ما قرار داده و من با وارد کردن مواد بیرونی آن را تخریب کردم. اگر من این را نمی‌دانستم به عنوان همسفر آیا با مسافرم کنار می‌آمدم؟ چون آموزش دیدم و یاد گرفتم، شناخت پیدا کردم نسبت به تمام اعضای وجودی خودم؛ مانند یک فرمول ریاضی به من داده شد که از طریق این فرمول بتوانم سیستم ایکس خودم را بازسازی کنم، نوع تغذیه و خوراکم را درست کنم‌. یک مصرف‌کننده‌ی سیگار، نیکوتین مصرفیش را مرتب می‌کند. در آخر به آن نتیجه نهایی که رهایی و درمان است می‌رسیم. هزاران سلول در جسم ما گذاشته شده و با آن نقشه‌ای که به آن داده شده زندگی می‌کنیم. من همسفر با خودم می‌گویم سیستم ایکس مسافرم بهم ریخته است به من چه ربطی دارد؟ اما نمی‌دانم که با افکار منفی، تغذیه نامناسب، خواب نامناسب، همه‌ی اینها باعث تخریب سیستم ایکس من همسفر شده و از طریق این آموزش‌ها خودم را بازسازی می‌کنم.

به این دلیل است که راهنما در لژیون دوست دارد که رهجو به صحبت‌هایش بهاء بدهد، برای خودش؛ چون راهنما این راه را طی کرده و کسب تجربه نموده و می‌داند ولی برای من همسفر چه اتفاقی می‌افتد؟ وقتی سیستم ایکس را شناختم، فرمول به من داده شده، چطور می‌شود که زندگیم تغییر می‌کند؟ راه درست زندگی کردن را یاد می‌گیرم، می‌آیم و در زندگی خودم همه‌ی مسائل را به صورت X و y  می‌گذارم. yداده شده باید X را پیدا کنم‌. چرا دیر می‌خوابم؟ امروز آشپزی می‌کنم باید با آشپزی فردا فرق کند. فردای آشپزی من باید از امروزم ارتقاء داشته باشد، رشد کرده باشد. همه‌ی افکارات ما خواب و خوراک ما، بر اساس این فرمول طراحی شده است. من همسفر باید سوال‌هایی برای خودم طرح کنم و بتوانم به آنها جواب بدهم. آیا من می‌توانم همه چیز را یاد بگیرم؟ فرضا علاقه‌ای به بافتنی ندارم ولی چون خواهرم  رفته یاد گرفته است من هم بروم؟ ما برای آموزش و خدمت، پا به این هستی گذاشته‌ایم اما آیا همه‌ی این آموزش‌ها برای ما لازم است؟ آیا هر حرفی را باید بگوییم؟ آیا همه‌ی راه‌ها را باید برویم؟ نه! ما باید تشخیص بدهیم؛ موقعی به آن تشخیص می‌رسیم که دنبال دانش و دانایی باشیم و دانایی را به دانایی موثر تبدیل کنیم. زمانی من یاد می‌گیرم که به حرف راهنماها گوش بدهم. استادجلسه‌ای که بالا می‌نشیند سرنخ را به کسانی که روی صندلی‌ها پایین به عنوان همسفر نشسته‌اند، می‌دهد تا آنها سوالات و تجربه‌ها و صحبت‌هایشان را بگویند.

من هم اینجا اشاره می‌کنم حالا هر کسی هر چیزی به ذهنش رسید در مشارکتش بگوید. سیستم ایکس را شناخته‌ام که وقتی خوابم بهم ریخته است کدام هورمون ترشح نمی‌شود، اگر من تغذیه نامناسب دارم، دنبال شیرینیجات می‌روم، دلیلش چیست؟ باید دنبال جواب باشم تا پیدا کنم که چه چیزی باعث این ولع شیرینی است؟ گاهی اوقات ناخودآگاه ریزه‌خواری می‌کنیم، مواد خوراکی را مصرف می‌کنیم که اصلا برای بدن سودی ندارد. اعصابمان بهم ریخته است، ناخودآگاه سراغ یخچال می‌رویم و دایماً می‌خوریم. سیستم ایکس به من همسفر این‌ها را یاد می‌دهد؛ یاد می‌دهد که اگر مسافر بهم ریخته است من بهم نریزم او یک بیمار است. یک سلولی در بدن است، شاید این سلول یک بخشی از آن در مغز، یک بخشی در روده، یک بخشی در قسمت گوارشی، یک بخشی در سلول‌های مغز استخوان، چرا گفتند سیستم ایکس؟ چون نمی‌دانیم چه هست؟ اما وقتی مسافر در سفر قرار دارد یاد می‌گیرد که کجای کارش مشکل دارد؟ آیا خوابش نامنظم است؟ آیا شربت OT را زیاد مصرف کرده؟ آیا در زمان مناسب مصرف نکرده؟ آیا خیلی از خودش کار کشیده است؟ بعضی راهنماها مسافر را مجاب برای کار کردن نمی‌دانند؛ چون آن توانمندی درونی مسافر را راهنما می‌بیند. توانمندی درونی یک همسفر را راهنمای همسفر می‌بیند. می‌داند که مسافر برای کدام ورزش آمادگی دارد؟ این‌ها تماماً مربوط به سیستم ایکس فرد است که ما نمی‌شناختیم، آقای مهندس با شکافتن سیستم ایکس، زمان گذاشتن برای شناخت این سیستم و بهایی که پرداخت کردند، ما هم باید بهایی پرداخت کنیم، اولا ارزشش را بدانیم برای سلامتی جسم خودمان و دوما برای ماندن در کنگره باید طبق اصول و قوائد و قانون کنگره حرکت کنیم.

قانون کنگره می‌گوید باید خواب درست، تغذیه مناسب، ورزش درست، مصرف سیگار نداشته باشید، مصرف قلیان نداشته باشید و... تمام مقدارها و اندازه‌ها را باید بشناسم به عنوان یک همسفر تا هم محیط خانه را برای مسافر مهیا کنم، هم راه را برای خودم هموار کنم. همه‌ی این‌ها برمی‌گردد به سیستم ایکس که شامل نوروترسمیترها، ناقل‌های عصبی، غدد درون‌ریز و برون‌زیر، کل سیستم شبه‌افیونی بدن و بیان ژن‌ها. کنگره هیچ وقت رو به عقب نمی‌رود کنگره رو به جلو حرکت می‌کند. اگر شنیدید کسی می گوید همه چیز راکد است، خود فرد است که راکد مانده، کنگره آموزش‌هایش را می‌دهد، این من هستم که نیاز به آموزش دارم، این آموزش‌ها هر هفته آقای مهندس برای ما هم تکرار و تمرین دارد، هم علم اضافه‌ای دارد. ما بیرون از کنگره برای هر جلسه تراپی با این که مطلب خاصی دستگیرمان نمی‌شود، باید هزینه‌های هنگفتی هم بپردازیم. بعید می‌دانم حتی به اندازه‌ی  کلمه از صحبت‌های آقای مهندس آموزشی بگیریم. اما هر هفته با جلساتی که برگزار می‌شود تمام مطالب موشکافی می‌شود، جهان‌بینی توسط استاد امین، کتاب ها و جزوه‌ها، راهنماهایی داریم که وقت و انرژی برای ما صرف می‌کنند چرا؟ برای بازسازی سیستم ایکس ما. پس بهترین زمانی است که ما از این فرصت استفاده کنیم. چرا تاکید می‌کنم قدر جایگاهی که هستید را بدانید؟ زیرا حتی در دانشگاه‌ها این همه آموزش به این شکل وجود ندارد. همیشه برای خودتان زندگی کنید. اینکه اینجا هستید آیا مسافرتان می‌آید یا نه؟ به من همسفر ربطی ندارد، ما کاری به کار مسافر نداریم.

راحت زیر یک سقف می‌نشینید، مرزبان هست، راهنما، ایجنت و ... هستند، آموزش‌ها پربار، انسان هم برای ساخته شدن و تکامل پیدا کردن به هستی آمده است. به این دلیل است که هر هفته آموزش‌های جدیدی می‌آید چون نیاز انسان است. هر کسی خواسته‌ی قوی‌تری داشته باشد، بهترین برداشت را می‌کند‌. انشاا.. که توانسته باشم حق مطلب را ادا کنم، انشاا.. که هیچ کس بیماری اعتیاد نداشته باشد اما کسانی هم که دچار این بیماری هستند به زودی زود راه را پیدا کنند و در کنار خانوادهایشان با آموزش‌های پربار کنگره به درمان برسند. در کنگره فکر نکنید پولی پرداخت می‌کنید، داخل سبد یا گلریزان و ... اینها برای باقی‌الصالحات ما است نه! زمان مفیدی که برای کنگره می‌گذاریم این پس‌انداز ما است. یعنی من به عنوان راهنما، مرزبان، همسفر و...  ۵ دقیقه حضور دارم ولی مفید واقع شدم، این بالاترین ارزش و پس‌انداز من در بانک کنگره است. وقتی که قدم به بیرون کنگره گذاشتیم آن ارزش معنوی، اگر بگوییم برکت می‌آید و این دایماً افزایش دارد‌. تجربه‌ی ۱۴ ساله‌ی من در جایگاه‌های مختلف که باید بیان می‌کردم و اول پیامی برای خودم بعد برای شما. به این فکر نکنید که من گلریزان شرکت کردم، فلان مبلغ دادم، به این فکر کنید که آیا از زمانم درست استفاده می‌کنم؟ آیا مفید واقع می‌شوم اول برای خودم بعد برای کس دیگری؟ اینها پس‌اندازهای ما هستند اگر درست بود مطمئن باشید که تمام برکات برایتان می‌آید اگر درست نبود، سال بعد می‌گویید پارسال گفتند گلریزان شرکت کن امسال هیچی ندارم. نه آن مبلغ مهم نیست به عمل ما بر‌می‌گردد.

در ادامه رهایی ۳۰ سی‌دی ایجنت همسفر مژگان، مرزبان همسفر سمانه و همسفر زهره و همسفر معصومه

تایپ و ویرایش: همسفر ملک رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
عکاس خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
تنظیم و ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پردیس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .