مقدمه:
آشنایی با برخی از واژههای موجود در تعریف سیستم ایکس؛
نورون: سلول عصبی.
سیناپس: محل ارتباط یک نورون با نورون دیگر.
غدد درون ریز: باعث ترشح هورمونها میشود. مثل غده هیپوفیز، تیروئید، هیپوتالاموس، فوق کليوی و ...
در سیستم ضد درد بدن هم دو هورمون اصلی ترشح میشود به نام اندروفین و انکفالین.
نورو ترانسمیتر: انتقال دهنده یا پیامرسان عصبی.
تعریف سیستم ایکس: سیستم ایکس عبارت است از سیستمهای تولیدکننده مخدرهای طبیعی بدن، نوروترانسمیترها یا واسطههای شیمیایی یا ناقلهای عصبی در فضای بین سیناپسی و مجموعه هورمونها و غدد درونریز.
اصل مطلب:
اگر پیکره یا جسم آدمی را مانند بنا یا سازه در نظر بگیریم؛ شالوده یا فونداسیون این بنا، یعنی فیزیولوژی انسان را سیستم ایکس تشکیل میدهد که این سیستم از بخشهای سیستم تولیدکننده مخدرهای طبیعی بدن یا مواد شبه افیونی، نوروترانسمیترها یا ناقلهای عصبی، سیستم هورمونهای درونریز و برونریز، سیستم ایمنی و ضددرد بدن متشکل شده است.
تعادل جسم و در ادامه روان آدمی با عملکرد همین سیستم در بدن، ارتباط مستقیم دارد.
اگر این سیستم به هر علتی از تعادل طبیعی خود خارج شود، تمامی بخشهای فیزیولوژی را تحتتأثیر قرار داده و از حالت تعادل خارج میکند.
بیماری اعتیاد، بیماری است که در اثر استفاده مکرر از مواد مخدر، جسم یا سیستمهای حیاتی جسم از حالت عملکرد و تعادل طبیعی خود خارج شدهاند.
به همین دلیل بود که تا قبل از مطرحکردن صورتمسئله اعتیاد از سوی جناب مهندس دژاکام؛ هیچ درمانی در هیچ کجای جهان دررابطهبا بیماری اعتیاد صورت نگرفته بود. چرا که در تشخیص بیماری به خطا میرفتند. زمانی که تشخیص بهدرستی صورت گرفت، روش درمان هم نمایان شد.
از نظر کنگره ۶۰ سیستم ایکس به دو روش، تخریب یا بازسازی میشود: با سیم و بیسیم (ذرهای و موجی).
تخریب به روش با سیم: در واقع همان روشی است که شخص مصرفکننده با مصرف مواد مخدر، سیستم ایکس خود را دچار تخریب میکند و با مصرف مواد مخدر و واردکردن مخدرهای بیرونی به بدن خود باعث شده است، تا رفتهرفته مخدرهای بیرونی، جایگزین مخدرهای طبیعی درونی بدن شوند.
در این حالت شخص مصرفکننده هر روز بیشتر و بیشتر به مواد مخدر بیرونی وابسته میشود. چرا که سیستم ایکس او منفعل شده است و دیگر این مواد حیاتی را ترشح نمیکند. در نتیجه شخص ناچار است برای رسیدن به تعادل نسبی، باز هم از این مواد استفاده کند.
روش دیگر که سیستم ایکس توسط آن تخریب میشود؛ روش بیسیم است که شخص به واسطه افکار و امواج منفی و یا پوچگرایی و نگرش منفی به خود و یا جهان پیرامون خویش، میتواند به وجود بیاورد که در ادامه باعث و عامل بهوجودآمدن بسیاری از بیماریها میشود.
از نظر علم پزشکی؛ فرماندهی مغز در هسته مرکزی یا کورتکس مغز است. کورتکس ماده خاکستری به هم پیچیدهای است که ۸۰٪ مغز انسان را میسازد.
این لایه نازک خاکستری که از سلولهای مغز تشکیل شده است، مسئول کلیه رفتارهای ارادی انسان است.
مغز ما یک بخش بیرونی دارد که همانند گوشت است که مخ و مخچه در آن قرار دارد. یک بخش درونی دارد که بر بنیان قوانین ذره و موج کار میکند. مغز ما در حقیقت یک مترجم، مثل رادیو است.
در فضای پیرامون ما، امواج بسیار زیادی وجود دارد که برای درک این امواج یک گیرنده، مانند رادیو لازم است. رادیو مبدل و مترجم است.
محل تفکر انسان مغز نیست. محل تفکر و هسته فکر جایی بیرون مغز است. مانند ماهوارهای که امواج را ارسال میکند و گیرندهای مثل رادیو که این امواج را ترجمه میکند.
باید گفت که هسته تفکر، خارج از کالبد فیزیکی است. عقل، تفکر، ذهن و آرشیو هسته فیزیولوژی ندارند.
جناب مهندس در سیدی هیزمشکن بهخوبی شرح میدهند که وقتی یکی از اعضای بدن از حالت تعادل طبیعی خارج شود و دچار اختلال گردد، علم پزشکی باید از دو ناحیه آن را بررسی کند.
اول مسائل بالینی و دوم مسائل روانتنی یا سایکوسوماتیک که متأسفانه در علم امروز قسمت دوم بهکلی نادیده گرفته میشود.
با قدری تفکر و تعمق در مییابیم که حفظ تعادل سیستمهایی مانند: سیستم تولیدکننده مخدرهای طبیعی، سیستم ضددرد و یا سیستم ایمنی بدن از اهمیت بالایی برخوردار است.
در سیستم تولیدکننده مواد شبه افیونی موادی چون انکفالین، اندروفین، دینورفین و... بسیار تا بسیار مهم است. چرا که اگر این سیستم بهدرستی و بهاندازه مواد لازم را تولید کند، جسم و روان آدمی در حالت تعادل بوده و گویی فرد در بهشت قرار دارد.
با شیوه درمانی کنگره ۶۰ تحت عنوان پروتکل DST، با فرآورده دارویی به نام شربت اوپیوم تینکچر و در مدتزمان حدوداً ۱۰ الی ۱۱ ماه این سیستم را که از حالت تعادل خارج شده، پلهپله به چرخه زندگی و حیات بر میگرداند.
باید دانست که انجام هر کاری زمان نیاز دارد و این بر اثر تجربهای از افرادی که به درمان رسیدهاند، بهدستآمده است.
باید دانست که بیماری اعتیاد صرفاً بیماری جسم و روان نیست. بلکه در نوع اندیشه و تفکر فرد هم آسیب و صدماتی ایجاد شده است که برای درمان کامل و برای ایجاد تعادل در سیستم ایکس بایستی به این موضوع توجه نمود.
نتیجهگیری:
فرد مصرفکننده با استفاده مکرر از مواد مخدر جهانی مملو از ترس، اضطراب، حقارت، ناامیدی را در درون و پیرامون خود به وجود آورده است که باعث شده تفکر خود را به نوعی تفکر افیونی، تبدیل کرده باشد.
چرا که نوع نگاه انسان، در عملکرد سیستمهای حیاتی بدن هم اثرگذار است و تأثیر مستقیم دارد.
پس با پروتکل DST، جسم و سیستمهای حیاتی آن و متعاقباً روان به درمان و تعادل نزدیک شده و با آموزش مبانی و دانش کنگره ۶۰، نوع نگاه و تفکر شخص به سلامت و تعادل برخواهد گشت.
زمانی که جسم، روان و جهانبینی هر سه با هم به تعادل نزدیک شوند، درمان هم بهدرستی صورتگرفته است و باعث عملکرد درست در سیستم ایکس میشود.
منابع: کتاب ۱۴ مقاله، سیدی موج و ذره، سیدی هیزمشکن و مقالات کنگره ۶۰.
نویسنده: راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
190