English Version
This Site Is Available In English

وعده خداوند دروغ نیست

وعده خداوند دروغ نیست

سومین جلسه از دوره پنجم سری کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی هاتف با نگهبانی راهنما مسافر محمد رضا و استادی همسفر معصومه و دبیری راهنما مسافر محمد با دستور جلسه "گلریزان" پنجشنبه 17 آبانماه 1403  ساعت 16:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر می کنم که اذن ورود من به کنگره را صادر کرد تا بتوانم بین این عزیزان با محبت قرار گرفته و از آنها آموزش بگیرم. وقتی وارد کنگره می‌شویم درسه جلسه اول توسط راهنمای تازه واردین مشاوره انجام می‌شود و شخص با قوانین کنگره آشنا شده و باید آنها را اجرا نماید و به قوانین احترام بگذارد چرا که وقتی من به کنگره آمدم دیدم که چقدر آموزش‌، عشق و محبت باعث شده که اعضا بدون هیچ چشم داشتی خدمت کنند اینجا بود که خواسته نشان در بی‌نشانی در وجودم شکل گرفت و از روز اول تصمیم گرفتم که این بخشش را داشته باشم و خدا را شاکر هستم که این کار انجام شد و با شکل گرفتن قدرت بخشش، سعی و تلاش همواره قدرت پس‌انداز را به من عطا کرد چرا که پس انداز یکی از مولفه‌های مهم زندگی است که ما باید آنرا در زندگی کاربردی کنیم و جناب مهندس همیشه روی مسئله پس انداز تاکید زیادی کرده اند چون اگر من پس‌انداز نداشته باشم هیچ کاری نمی‌توانم انجام دهم چون باید سرمایه‌ای باشد تا بتوانم از آن ببخشم، من می‌توانم به جای خرید لوازم غیر ضروری، پس انداز کرده و با آن کارهای خوب و ارزشمند انجام دهم.


خواسته‌های انسان هیچ وقت تمامی ندارد، انشاالله که خواسته‌های همه ما معقول و در راه مستقیم باشد چرا که کنگره و اعضای آن مانند یک کاروان در صراط مستقیم در حرکت هستند و قافله سالار این کاروان جناب مهندس حسین دژاکام می‌باشد. آموزش‌هایی که ایشان به ما می‌دهند همه برگرفته از قرآن است که در این رابطه ایشان می‌فرمایند این آموزش‌ها را با گوشت، پوست و استخوان خود لمس کرده‌ و به شما انتقال می‌دهم و علمی که به آن عمل شده باشد سند بدون نقص است.
در سی دی مثلث تشخیص، جناب مهندس می‌فرمایند سه مولفه برای انجام یک کار وجود دارد، اول اینکه شناخت و آگاهی داشته باشیم، دوم تشخیص بدهیم و سوم اینکه به آن عمل کنیم، ما به کنگره آمدیم تا شناخت و آگاهی پیدا کرده که بدانیم چه قوانینی را باید رعایت کنیم و اینها‌ همه جهان بینی است برای این که درست زندگی کنیم و از تاریکی‌، غم، اندوه و قضاوت‌ بی‌مورد دور شویم چون وقتی کسی را قضاوت کنیم درون خود را خراب کرده ایم یا وقتی به کسی دروغ بگوییم باید چندین دروغ دیگر بگوییم تا دروغ اول را درست کنیم پس ما باید آموزش‌ها را در زندگی خود کاربردی کنیم و بخشش یکی از همین آموزش هاست، من باید با خودم فکر کنم زمانی که به کنگره آمدم همه چیز اعم از مکان مناسب، صندلی راحت، لوازم سرمایشی و گرمایشی مناسب آماده بود، آیا چه کسانی این‌ها را آماده کرده اند؟ من هم باید برای کسانی که در آینده به این مکان می‌آیند رفاه را آماده کنم تا آنها هم به درمان برسند.
جناب مهندس می‌فرمایند پرونده اعتیاد بسته شد و با روش DST همه به درمان می‌رسند، حال باید به فکر درمان بیماری‌های صعب العلاج باشیم چرا که برای ایشان مثل روز روشن است که این بیماری‌ها درمان دارد ولی درمان آنها از نظر جامعه پزشکی هنوز تایید نشده و باید آزمایش های مختلفی صورت بگیرد، اینجاست که ما باید با خود فکر کنیم خرج این آزمایش‌ها را چه کسی باید بدهد، جناب مهندس مرد متفکر، قدرتمند و توانایی هستند که مدتهای زیادی برای این آزمایش‌ها و مقالات زحمت کشیدند و هزینه های زیادی را به خود اختصاص می دهند، اگر کمی فکر کنیم می بینیم چقدر بیماری‌های سرطانی، MS ، اسکیزوفرنی و بیماری‌های صعب العلاج دیگری داریم که فقط با دستان جناب مهندس درمان می‌شوند و هزینه های زیادی دارند، یک عمر نشستم و دعا کردم، خدایا بیماران را شفا بده، حال خداوند شفای بیماران را با دستان جناب مهندس آورد اما مخارج این بیماری‌ها را باید با تلاش و وجدان خودمان تهیه کنیم، اینجا نباید کسی انتظار داشته باشد که برای دنور یا پهلوان شدن به او التماس کنند چرا که هر کسی باید وظیفه  خودش را در قبال این عمل بزرگ انجام بدهد و من خودم باید بدانم  سهم من در این راه چیست تا دیگر نبینم بیمار سرطانی، سرع یا هر بیمار صعب العلاج دیگر جلوی من پرپر می‌شود و رنج ببریم،آیا ما منتظریم که چه کسانی به ما کمک بدهند؟


حال که خداوند، جناب مهندس را در این راه قرار داده است ما هم باید تلاش کنیم و با بخشش خود کاری کنیم که این راه مستدام و با قدرت هر چه تمام به جلو رفته و در قبال آن ما هم به حال خوش برسیم، این انرژی بخشش هم برای خودمان و هم برای درمان آیندگان مانده گار خواهد بود چرا که دست‌هایی که خدمت می‌کنند از لب‌هایی که دعا می‌کنند مقدس‌تر هستند و من نمی‌توانم فقط دست‌هایم را رو به آسمان بگیرم و دعا کنم گاهی هم باید دستم را در جیبم کرده و بخشش کنم چرا که در کنگره ما هم دعا می‌کنیم که خداوند بیماران صعب العلاج را شفا دهد و هم بخشش می‌کنیم.

تقدیر و تشکر از پهلوانان سال 1403 نمایندگی هاتف

عکس: مسافر سجاد لژیون هشتم

تایپ: مسافر وحید لژیون سوم 

ویرایش: مسافر علیرضا لژیون یکم

ارسال: مسافر جواد لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .