به مناسبت هفته گلریزان سال ۱۴۰۳، مصاحبهای با یکی از راهنمایان برجسته گروه همسفران آقا در نمایندگی آکادمی، آقا علیاصغر و به شرح ذیل صورت گرفت.
۱. یک مقدار از خودتان بگویید و اینکه چه اتفاقی افتاد که به کنگره تشریف آوردید؟
سلام دوستان علیاصغر هستم یک همسفر. من توسط پسر بزرگترم که در حال حاضر مشغول خدمت مرزبانی در کنگره هست با کنگره آشنا شدم. اول همسرم به کنگره آمد و سپس خودم در بهمنماه سال ۱۳۹۷ با کنگره آشنا شدم.
۲. همانطور که میدانیم شما مدت ۱۴ ماه مرزبان شعبه آکادمی بودید. ابتدا برایمان بگویید که چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتید تا در این جایگاه مهم و خطیر خدمت کنید؟
من در آن زمان مشغول خدمت راهنمایی تازهواردین بودم و به توصیه راهنمای خوب خودم مهراد رجایی و کمک خداوند توانستم در این جایگاه خدمت کنم.
۳. آیا خاطرهٔ شیرین یا تلخی از دوران مرزبانی دارید که در خاطرتان مانده باشد؟ لطفاً برایمان تعریف کنید.
تمام خاطرات مرزبانی من مملو از درس، آموزش و خدمت بود. فقط میتوانم بگویم روزهای چهارشنبه که آقای مهندس رهایی میدهند و مسافران برای گرفتن گل رهایی و همسفران برای ورود به سفر دوم میآمدند رقم میخورد. تابلوهایی از عشق، معرفت و محبت است که سرتاسر آکادمی را مملو از عطر خدمت بنده به بنده میکند و زبان من قاصر است از بیان این همه تصاویر زیبا.
۴. در این مدتی که بهعنوان راهنما در جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ خدمت میکنید چه تغییراتی را در خودتان احساس کردید؟
خدا را شکر تغییرات در کنگره ۶۰ از روز اول برای کسانی که وارد کنگره میشوند شکل میگیرد و من با گرفتن آموزشها در کنگره سعی میکنم یک خدمتگزار باقی بمانم.
۵. به نظر شما چه اتفاقی میافتد که یک نفر بدون مزد و منت میآید در کنگره و از وقت خود و از پول خود برای خدمت به انسانهای رنجدیده خرج میکند؟
خب در کنگره آموزشها بهصورت الگویی میباشد من هم از آقای مهندس و استاد امین و راهنمای خودم و تمام کسانی که در کنگره ۶۰ خدمت میکنند، الگو گرفتم و این اتفاقها نمیافتد مگر اینکه آموزشهای کنگره منطبق با قوانین هستی و قدرت مطلق باشد.
۶. به نظرتان فلسفه هفته گلریزان که جناب مهندس دژاکام بهدرستی در بین دستور جلسات سالیانه کنگره قرار دادهاند چیست؟
به نظر من فلسفهٔ هفته گلریزان در صور آشکار همان تقویت بنیه مالی اعضا و در نهایت بافت و توسعه دانشگاه و پیشرفت درمان ناعلاج میباشد و در صور پنهان بدون بخشش نمیتوان وارد سفر دوم شد. خدا را شکر میکنم که آقای مهندس هستند.
۷. آیا به نظر شما چه باید کرد تا صفت بخشندگی در من رهجو ایجاد و پایدار شود؟
به نظر من آموزش و خدمت بدون منت دوعاملی هستند که رهجو را میتواند به مسیر درست هدایت کند تا صفت بخشندگی را پیدا کند.
8. برای کسانی که برای ورود به لژیون سردار دچار شک و تردید هستند چه توصیهای دارید تا این شک بیهوده از دلشان بیرون برود و طی مسیر برایشان راحتتر شود؟
من کوچکتر از آن هستم که توصیهای داشته باشم؛ ولی اگر بخواهم از تجربه شخصی خودم برای شما بگویم: فرمانبری توانست در این مهم به من کند.
۹. لطفاً از خاطرات و سختیهایی که در مسیر خدمت مالی برایتان پیشآمده تعریف کنید؟
صادقانه بگویم که از وادی نهم کمک گرفتم و طی مسیر برایم راحت شد.
۱۰. چه ویژگیهایی باید در رهجو به وجود بیاید تا برای جایگاه پهلوانی قدم بردارد و به آن دست یابد؟
من از سیدیهای استاد امین الهام میگیرم که میفرمایند: پایه آموزشها باید درست انجام شود تا منِ رهجو به آن شناخت و تشخیص برسم و با ایجاد ظرفیت مالی بتوانم در جایگاه پهلوانی خدمت کنم.
۱۱. چه اتفاقی باید بیفتد تا یک نفر رهجو به مرحلهٔ خدمت بی توقع برسد؟
به نظر من خدمتکردن به این مهم کمک میکند.
۱۲. شما پسرتان هم در حال حاضر بهعنوان مرزبان آکادمی چند ماهی است که خدمت میکنند و برای جایگاه پهلوانی هم درخواست دادهاند. اولاً آیا توصیهای از شما به ایشان برای حرکت در این جایگاههای خدمتی وجود داشت یا خودشان خودجوش تصمیم گرفتند؟ بعد اینکه چه عناصری در تربیت لحاظ کردید که فرزندی چنین خدمتگزار دردمندان در خانوادهتان پرورش یافت؟
خدا را از این بابت شکر میکنم و از آقای مهندس سپاسگزارم که چنین بستری را برای اعضای کنگره ۶۰ فراهم کردند. من دراینخصوص هیچ توصیهای نکردهام و این آموزشهای کنگره و نعمت وجود آقای مهندس است که باعث رشد و تعامل اعضا میشود.
۱۳. چه توصیهای برای کسانی دارید که خواست قلبی خدمت در جایگاه خاصی را دارند؛ ولی به بهانه کمبود وقت و یا مشکلات مالی دست به این حرکت نمیزنند و در مسیر خدمت حرکت نمیکنند؟
من از تجربه شخصی خودم در این مورد فقط میتوانم صحبت کنم و آن فرمانبرداری از دستورات و آموزشهای کنگره بهخصوص راهنمای خوبم مهراد رجایی به من کمک کرد که از ترس بگذرم و به این باور برسم که خوشحالی من در گرو خوشحالی دیگران و در نهایت از آقای مهندس و استاد امین سپاسگزارم که چنین بستری را فراهم نمودند که من بتوانم خدمت کنم.
۱۴. امیدوارم برکت تمامی خدمتهایی که در حق انسانهای بیپناه میکنید به خودتان و خانوادهتان برگردد. اگر سخنی، حرفی باقیمانده بهعنوان سخن انتهایی بفرمایید.
از اینکه به من فرصت گفتوگو دادهاید از شما متشکرم
سخن پایانی من این است که خدا را شکر، شکر، شکر که آقای مهندس هستند و در زمانی زندگی میکنم که آقای مهندس حضور دارند.
از اینکه در این مصاحبه شرکت کردید بسیار ممنون و سپاسگزارم.
مصاحبه کننده: همسفر امیرحسین (لژیون هفتم)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
117