English Version
This Site Is Available In English

همه در کنگره در حالِ بیداری و آگاهی هستند

همه در کنگره در حالِ بیداری و آگاهی هستند

امواج عشق به همه موجودات مثل خورشید در حال تابیدن است و هر کس بر مبنای ظرفیت خودش آن را دریافت می‌کند حتی امواج عشق به جانی‌ترین و خشن‌ترین افراد نیز در حال تابیدن است و آنها نیز با وجود سنگ‌دلیِ تمام گاهی قلبشان برای عزیزانشان و یا کسانی دیگر می‌تپد به‌عبارت دیگر عشق حتی در دل انسان‌های سنگ‌دل هم روزنه‌ای را می‌گشاید و خودش را در قلب آنها پنهان می‌کند و منتظر فرصتی است تا روزی ذره‌ذره رشد و نمود نماید و خودش را نمایان گرداند تا طعم شیرین عشق را به آنها بچشاند تا بدانند که چقدر شیرین و گواراست

یک روز سر لژیون نشسته بودم که راهنمای تازه واردین یک نفر رو آورد و به راهنمام گفت؛ آقا ایشون شما رو انتخاب کردند.بهش خیره شدم؛ به‌هم ریخته، پریشون، حالی خراب و....به خودم گفتم یعنی این هم می تونه یه روزی حالش خوب بشه؟سعی کردم خودم رو بهش نزدیک کنم، خسته شده بود؛ از زندگی، از دنیا، از وضعیتی که مصرف مواد مخدر براش رقم زده بود، هیچ چیزی خوشحالش نمی کرد، وضعیت مالی خوبی داشت اما نمی تونست تصمیم درست بگیره و تو باتلاق تاریکی ها فرو رفته بود. مثل تمام داداش لژیونی های کنگره ۶۰، دلداریش دادم، گفتم همه چیز درست میشه، شما فقط کافیه که خواستت رو قوی کنی.​خدارو شکر خیلی زود به کنگره وصل شد و یک سفر منظم رو در کنار همسفرش تجربه کرد و آموزش های کنگره باعث شد که خودِ گمشده‌اش رو پیدا کرد. بعد از سفر اول وارد لژیون سردار شد، دنور شد، پهلوان شد و همسفرش رو هم در این جایگاه ها شریک کرد. اینجا بود که مفهوم وادی دهم برای من نمایان شد، که صفت گذشته در انسان؛ صادق نیست، چون جاری است. هیچ وقت قیافه روزِ اولش از یادم نمیره.
بله؛ کنگره اینجوری معجزه می کنه.
امروز در خدمت همون پهلوان هستیم، (البته زوجِ پهلوان )و مصاحبه ای ترتیب دادیم که شما را به خواندن این مصاحبه دعوت می کنیم:

مصاحبه با هسفر خدیجه؛

"به نام خداوند بخشنده و مهربان"

لطفا خودتان را به رسم کنگره معرفی بفرمایید:
سلام دوستان خدیجه هستم یک همسفر؛با آنتی ایکس مصرفی تریاک،شیره،قرص،الکل وارد کنگره شدیم روش درمان Dst داروی درمان شربت Ot مدت سفر ۱۱ ماه و ۱۳ روز، مدت رهایی ۲ سال و ۱۰ ماه، راهنما خانم کبری، ورزش در کنگره شنا و والیبال.
 خداوند خود را در کلام‌الله با صفت بخشنده به ما معرفی می کند، چگونه می توانیم قدرت بخشش را در خود قوی کنیم؟
من وقتی شاکر و سپاسگزار خداوند باشم قطعا انسان بخشنده‌ای خواهم بود و اگر بخواهیم انسان بخشنده‌ای شویم باید به داشته‌هامون فکر کنیم که خداوند با این عظمت چه چیز هایی به ما بخشیده است، آن هم بی منت. پس من هم وقتی کاری از دستم برمیآید باید بی‌منت جبران کنم.
بخشش در کنگره۶۰ چه تأثیری در زندگی خارج از کنگره شما داشت؟
کنگره سراسر علم،زندگی و عشق و محبت هست و یکی از این درس ها درست و بی منت و بلا عوض بخشیدن است که من یاد گرفتم وقتی بلا عوض ببخشید بیشتر دریافت خواهی کرد زندگی من بعد از این خدمت مالی خیلی نظم پیدا کرد یک جورایی یکی از بزرگ‌ترین گره های من را باز کرد و این را مدیون خداوند و جناب مهندس و کنگره و این جایگاه هستم.
برای افرادی که بین دو راهی بخشیدن و نبخشیدن قرار گرفته‌اند و برای ورود به لژیون سردار تردید دارند چه توصیه‌ای دارید؟
 باید به این فکر کنیم که اگر همه ی مسافران و همسفران بعد از درمان میرفتند سراغ زندگی خودشان و پشت سرشان را هم نگاه نمی‌کردند الان ما کجا بودیم و چه حالی داشتیم. ما هم باید از یک جایی حرکت کنیم و از روش dst برای بخشیدن استفاده کنیم و ذره ذره شروع کنیم تا به جایگاه پهلوانی و یا نشانی در بی نشانی برسیم اگر با این روش و طرز تفکر پیش برویم دیگر نیرو های باز دارنده ما را اذیت نمی ‌کند که دچار شک و تردید بشویم.
چرا کنگره ۶۰ را برای بخشش انتخاب کردید؟
یک جمله ی معروف است که می‌گوید دیگران کاشتند ما خوردیم ما می‌کاریم تا دیگران بخورند.
امروز من به این درک رسیدم که مثل مسافران و همسفرانی که دستگیر من بوده اند، باشم و به هم نوعان خود کمک کنم تا از ظلمت و بیماری بیرون بیآیند و احیأ بشوند و انشاللّٰه این زنجیره هیچ وقت قطع نخواهد شد چون همه در کنگره در حال بیداری و آگاهی هستند.
شما جایگاه دنوری را هم تجربه کرده اید چه تفاوتی بین دنور بودن و پهلوان بودن وجود دارد؟
به نظر من مبلغ بخشش مهم نیست و همه در یک جایگاه هستند ولی به یک‌ شرط که این مبلغ، تمامِ من باشد صدِ من باشد اگر جایگاه دنوری یا پهلوانی را مقایسه کنیم چون آن مبلغ صد من نبود شاید حالم زیاد تغییر نکرده باشد و حس خاصی نداشته باشم ولی امروز با تمام وجودم این حس و حال زیبا و وصف نشدنی را تجربه می‌کنم و در واقع حالِ امروز من و شرایط و موقعیت زندگیم و خانواده ام باوری در ناباوری است. الهی هزاران بار شکر شکر شکر.
تاثیراتی که از کنگره در زندگیتان احساس کردین چه بوده است؟
کنگره زندگی من را زیر و رو کرد یعنی ما برای درمان اعتیاد آمده بودیم ولی حالا علم همه چیز را دریافت کردیم؛ علم زندگی، علم عشق و محبت، علم خانواده داری، علم بخشش،علم سالم زندگی کردن و درست غذا خوردن را یاد گرفتیم که‌ پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگریست بعد از درمان اعتیاد مسافرم، شروع به ساختن خودمان کردیم و بعد از آن در لژیون تغذیه ی سالم سفر می‌کنیم که خداوند را هزاران بار شکر روز به روز از بیماری های ما کاسته می‌شود و به سلامتی رسیدیم.
به عنوان کلام آخر اگر حرفی است، بفرمایید:
تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که به ما اجازه خدمت کردن را می‌دهند. ممنون از شما خانم ترانه عزیز بی نهایت سپاسگزار زحمات شما هستیم.

گفتگو با پهلوان حسین فرهنگ؛

لطفا خودتان را به رسم کنگره معرفی بفرمایید:
سلام دوستان حسین هستم، مسافر؛ آنتی ایکس مصرفی تریاک،شیره،قرص،الکل روش درمان Dst داروی درمان شربت Ot مدت سفر ۱۱ ماه،۱۳ روز مدت رهایی ۲ سال و ۱۰ ماه و در ادامه سفر نیکوتین داشتم مدت سفر ۱۰ ماه ،۱۵ روز مدت رهایی ۲ سال ، ۶ ماه راهنمای نیکوتین آقای حبیب محبتیان راهنمای مواد آقای حسین چاقمی ورزش در کنگره والیبال
موضوع یا حسی که باعث شد شما به‌سمت جایگاه پهلوانی سوق داده شوید چه چیزی بود؟
مهم ترین موضوع، کمک به هم نوعان خودم بود، که بعد رهایی وقتی حس و حالم بی نهایت تغییر کرد و خوب شد، دوست داشتم دستگیر کسانی باشم که مثل من در تاریکی رنج میبرند.
از احساستان بیان کنید لحظه‌ای که اجازه پهلوانی را از آقای مهندس گرفتید؟
این حس هیچوقت با هیچ جمله یا کلمه ای وصف نمی‌شود. به نظر من این بهترین حس در کنگره است که تجربه کردم و وقتی آقای مهندس اجازه ی خدمت در این جایگاه را به من دادند فهمیدم که ذره ای در من بیداری و آگاهی شکل گرفته و خیلی خوشحال هستم از این اتفاق.
چرا خدمت مالی در کنگره حال انسان را خوب می‌کند؟
چون انتهای این مسیر سراسر نور و لطف خداوند است و می‌دانیم که ذره ذره این کمک ها قدم عظیمی است برای نجات خانواده‌ها و فرزندان و همسفران و جامعه‌ی ما و کنگره مکانی است که وقتی من یک قدم در راه خدمت به خلق و خداوند برمی‌دارم هزاران برابر به من بازگردانده می‌شود و به اِزای هر یک قدم هزاران عشق و محبت دریافت می‌کنم.
به‌نظر شما چه رابطه‌‌ای بین رسیدن به تعادل و بخشیدن وجود دارد؟
انسانی که به تعادل نرسیده باشد نمی‌تواند بخشنده باشد حتی اگر از لحاظ مالی غنی و دارا باشد. این تعادل یک انسان است که با تفکر و آگاهی، هم در زندگی موفق است و هم در بخشیدن.
چه شد که تصمیم به پهلوان شدن همسفرتان گرفتید؟
من بعد از گرفتن شال پهلوانی به شدت حس و حال خوبی داشتم که دوست داشتم این حس و حال را همسفرم هم تجربه کند چون اگر درست و با آگاهی به این قضیه نگاه کنیم پهلوان اصلی زندگی من همسفرم است که بال پرواز من بود و هرچه دارم و در هر جایگاهی هستم مدیون عشق و محبت و مهر و شکیبایی همسفرم هستم و جایگاه پهلوانی خیلی عجیب است که تا تجربه نشود نمی شود آن را حس کرد و من دوست نداشتم تنها از این جایگاه و حس و حال لذت ببرم.
بخشیدن شاید برای همه راحت نباشد. شما با چه هدفی در لژیون سردار این بخشش را انجام دادید؟
تنها هدف من این بود که دیگران کاشتند ما خوردیم ما بکاریم دیگران بخورند و به این فکر کردم که نباید این زنجیره قطع شود و اَمثال من بعد از رهایی و بیداری باید بمانیم و خدمت جانی و مالی انجام دهیم تا به امید خداوند کنگره به اهداف خود برسد و جهانی شود.
به عنوان کلام آخر اگر حرفی دارید بفرمایید:
در آخر صحبت هایم از خداوند بزرگ و جناب مهندس و اعضای کنگره ۶۰ تشکر و قدر دانی می‌کنیم که به من اجازه ی خدمت دادند و امیدوارم همه، ساکنین آباد باشیم و ویرانه ها را آباد بسازیم. از همه ی خدمتگزاران کنگره ۶۰ و شما خدمتگزاران سایت نمایندگی تازه تاسیس خرمدشت بی‌نهایت سپاسگزارم.

مصاحبه کنندگان:
راهنمای محترم همسفر ترانه و مسافر حسین
تنظیم و ارائه: مسافر حسین
سایت نمایندگی خرمدشت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .