English Version
This Site Is Available In English

ما جز اولین نفرهایی بودیم که مصرف شیشه داشتیم و به درمان رسیدیم

ما جز اولین نفرهایی بودیم که مصرف شیشه داشتیم و به درمان رسیدیم

لژیون سردار با استادی پهلوان مسافر امیرحسین، نگهبانی مسافرجواد و دبیری پهلوان مسافر احمد با دستور جلسه گلریزان راس ساعت 15 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را سپاسگزارم که توانستم در خدمت شما عزیزان حضورداشته باشم. در مورد جلسه گل‌ریزان داشتم با خودم فکر می‌کردم که ما بچه‌های کنگره60 سفر اول را که شروع می‌کنیم و هر پله‌ای که جلو می‌رویم یک پاداش به دست می‌آوریم وقتی برای یک نفر بیرون ازاینجا تعریف می‌کنیم درک آن موضوع برایش سخت است زمانی که در سفر هستیم و پله‌ها انجام می‌شود این حال خوب ادامه‌دار می‌شود و باعث می‌شود ما در آموزش‌های کنگره 60 و در مسیر اهداف کنگره60 با شناخت بیشتر قدم‌های محکم‌تری برداریم این تقریباً نصیب تمام سفر دومی‌ها شده است.

می‌آییم در بحث خودمان زمانی که در شعبه آقای کردگاری عزیز بودیم، سفر اول بودم سفر اول تمام شد و ما جز اولین نفرهایی بودیم که مصرف شیشه داشتیم و به درمان رسیدیم. یک ماه اول سفر خودم را اصلاً یادم نیست همه را خواب بودم بعد که سفر تمام شد و درمان شدم. اولین لژیون سردار کشور در اصفهان تشکیل شد و تهران خدمت آقای مهندس رفتیم و نفری ۵ میلیون تومان سال ۹۱ و ۹۲ بود پرداخت کردیم.

بعد از عضویت در لژیون سردار حالی که ما به دست آوردیم خیلی تفاوت داشت با حالی که در سفر اول به دست آوردیم این تجربه و یا حسی که می‌خواهم برایتان درموردش صحبت کنم این است که این پاداش آن گره‌های خوبی است که ما هرچه تلاش می‌کنیم باز بشود باز نمی‌شود. چرا سفر دوم هم سخت و هم سهل است؟ زیرا دیگر دفترچه ندارید که راهنما بخواهد فرمانی بدهد، یکسری مسائلی است که هرروز ما داریم با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنیم این احساس رهایی و این گل رهایی و حال خوبی که ما موقع رهایی به دست می‌آوریم ان حس به‌مراتب بیشتراست ولی اذن آن کار باید صادر شود. من چندین سال عضو لژیون سردار شدم به‌هیچ‌عنوان نمی‌شد که من قضیه پهلوانی را انجام بدهم نیت می‌کردم ولی اذن صادر نمی‌شد.

حال خوب و حس خوب را داشتم ولی اذن صادر نمی‌شد از خود گذشتن و آنچه به‌سختی به دست می‌آوریم بخواهیم بدهیم قطعاً دلیلی نیاز دارد. به خاطر دارم اولین جلسه لژیون سردار در تهران که خدمت آقای مهندس بودم آقای مهندس می‌فرمودند که باید برای ساختمان کنگره60 میلگرد و سیمان بخریم، من می‌گفتم اجازه دهید تا سیمان و میلگردها را بفروشیم تا کنگره60 درآمدی داشته باشد که آقای  مهندس فرمودند کار ما درمان اعتیاد است و اجازه ندادند چه‌کاری از این بزرگ‌تر که انسان‌هایی به شعب کنگره60 می‌آیند و مسیر و هدف و قبله خود را پیدا می‌کنند این موضوع اصلاً قابل توضیح نیست مگر اینکه مانند رهایی آن را تجربه کرد گل رهایی که گرفتم فقط من بوی آن را احساس می‌کردم و همسفرم از آن درکی ندارد درک و برداشت من از کنگره60 با درک برداشت همسفرم و دیگران که خارج ازاینجا هستند متفاوت است پرونده اعتیاد در کنگره 25 سال پیش بسته شد آلان مشکلی در قضیه مواد مخدر و سیگار نداریم.

برای رسیدن به علم کنگره60 حداقل 300سال زمان نیاز داریم باید کاری کنیم که به این علم برسیم همه ساختمان‌های اصفهان به همین موضوع مربوطه و اتفاق افتاد و این حس همیشه در آن جریان دارد و این حال خوب گم نمی‌شود. در هفته گل‌ریزان و بعدازآن اتفاق، ما اصفهانی‌ها حساس بودیم که پولمان در کجا خرج می‌شود و اموال به نام چه کسی می‌شود کنگره60 نه بنام شخصی است نه هیچ منفعت خصوصی دارد و یک نهاد عام‌المنفعه و همه‌چیز آن برای اشخاصی است که وارد کنگره 60 می‌شوند و پول‌ها صرف اهداف درمان کنگره60 برای افراد می‌شود و ممکن است برای بعضی سؤال بشود و هیچ‌چیز بالاتر و بزرگ‌تر از احیا نفس نیست که وعده خداوند است که در کنگره 60 این اتفاق می‌افتد انشالله که امسال بتوانیم جشنی پرشور در این شعبه برگزار کنیم و این نیازمند مشارکت همه اعضا حتی با مبالغ کم است.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .