جلسه یازدهم از دوره سیونهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ابوریحان با استادی اسیستانت سایت همسفر لیلا، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر تهمینه با دستور جلسه «سیستمایکس» روز سهشنبه ۲۲ آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که یکبار دیگر توفیق دارم در خدمت شما همسفران باشم. از نگهبان، ایجنت و لژیون ویلیام متشکرم که من را دعوت کردند. بابت گلریزان خوبی که داشتید تبریک و خداقوت میگویم. به همسفران نمایندگی ابوریحان و مخصوصاً راهنمایان تبریک ویژهای میگویم که نقطه تفکر را در رهجویانشان بیدار کردند تا در گلریزان بهخوبی بدرخشند. من اعتقاد دارم که پهلوانان و بینشانیهای زیادی در این نمایندگی حضور دارند. انشاءالله به زودی روزیشان شود و بتوانند در این جایگاه خدمت کنند. خدا را شکر که ما در گوشهای از این حرکت بزرگ قرار داریم و شاید بعدها به عظمت این حرکت بزرگ پیخواهیم برد.
دستور جلسه امروز «سیستم ایکس» است. تعریف آقای مهندس از سیستم ایکس این است که این سیستم مجموعهای از نوروترانسمیترها، ناقلهای عصبی، هورمونهای درونریز و برونریز است؛ چون نمیدانستیم که چیست و جای آن کجای بدن قرار دارد اسمش را ایکس گذاشتهایم. در تعریف سادهتر گفته میشود که تمام خلقوخو و واکنشهای ما بستگی به سیستم ایکس دارد. در وادی سیزدهم میخوانیم که اگر بخواهیم مثلث عشق، عقل و ایمان ما به خوبی کار کند؛ باید خط نامرئی خمر خوب کار کند و لازم است که در کنار آنها باشد. همگی تجربه کردهایم که یک روز حالمان بسیار خوب است و همهچیز زیبا است باتوجه به اینکه شرایط همان شرایط روزهای قبل است و مشکلات و مسائل ما همان قبلیها است؛ اما حال ما خوب است و انگار در بهشت هستیم. آن روز خط خمر و سیستم ایکس ما درست کار میکند. یک روزهایی هم بی جهت حالمان بد است و اصلاً نمیدانیم چرا این گونه هستیم؟ با اینکه باز هم شرایط ما نسبت به گذشته فرقی نکرده و اتفاق ناگوار و خاصی در زندگیمان نیفتاده است. من روزهایی که حالم خیلی خوب است شروع به نظافت منزل میکنم و انگار روحم از تمیزی اطرافم جلا پیدا میکند؛ اما روزهایی که حالم خوب نباشد حتی نمیتوانم یک استکان را بشویم. بهشت و جهنم جاری است و این به سیستم خمر ما بستگی دارد؛ یعنی بهموادی که در درون من ترشح میشود. اگر این مواد در درون من درست و به اندازه ترشح شود حال من خوب است؛ درغیر اینصورت حالم بد است.
در کنگره یاد گرفتهایم که به دو شکل به سیستم ایکس آسیب میزنیم؛ «یکی با سیم و دیگری بیسیم». مصرفکنندگان با موادمخدر و الکل به سیستم ایکس خود آسیب میزنند؛ خیلی از همسفران هم با سیگار، قلیان و از همه مهمتر انواع قرصها باعث تخریب این سیستم میشوند که این طریقه تخریب با سیم است و باعث میشود آن موادی که باید درست ترشح شوند دیگر ترشح نشوند؛ مثلاً هورمونهایی که باید ترشح شوند تا من سر ساعت بخوابم دیگر ترشح نمیشوند. تخریب بیسیم هم که در همسفران وجود داشته است و همگی تجربه آن را داشتهایم. افکار منفی، یأس، ناامیدی، ترسها، ضد ارزشها و استرسهایی که در وجودمان بوده است؛ قیاسها و غیبتهایی که داشتهایم ناخودآگاه به سیستم ایکس ما ضربه وارد میکرد و حتی شبها خواب راحتی نداشتیم؛ چون سیستم ایکس را به هم ریخته بودم و آن هورمونها نمیتوانستند کار خودشان را بهدرستی انجام دهند.
امروز داشتم فکر میکردم که نشانههای اینکه یک سیستم ایکس درست کار میکند یا نه چیست؟ به این جواب رسیدم که اگر من سیستم ایکس خرابی داشته باشم همیشه در جنگ هستم و این جنگ میتواند با خودم یا با اطرافیانم باشد و نمیتوانم با کسی سازگار باشم. استاد امین در سیدی آفت بهخوبی در مورد سازگار بودن صحبت کردند؛ وقتی با آدمهای اطرافم سازگار نیستم مشکل از خودم است. در بدو ورود به کنگره اصلاً از لباس با رنگ شاد استفاده نمیکردم و انگیزهای برای انجام فعالیتهای روزمره نداشتم؛ زیباییهای طبیعت را نمیدیدم؛ تغییر فصلها برایم اهمیتی نداشت؛ سبزی یا زردی برگ درختان برایم مهم نبودند؛ ولی بهمرور که تزکیه و پالایش را انجام دادم، روی خودم کار کردم و جهانبینی خود را با آموزشهایی که از کنگره گرفتم درست کردم، آرامآرام سیستم ایکس را خودم بازسازی کردهام. در مسافران با کمک داروی OT و در همسفران با آموزشها و تغییر جهانبینی و در ادامه خدمت کردن توانستم تا حدودی به بازسازی سیستم ایکس خودم کمک کنم؛ زیرا خدمت کردن بسیار تأثیرگذار است. الآن دیگر اولویت را فقط خودم نمیبینم و غم دیگران غم من است و شادی دیگران شادی من است و سازگار شدن با انسانها سبب میشود که آرامآرام به سمت صلح و آرامش بروم.
یکی از نشانههای اینکه خط خمر و سیستم ایکس من درست است این است که حداقل با خودم در صلح و آرامش درونی هستم و دیگر این دید را ندارم که باید همه خودشان را با من هماهنگ کنند تا حال من خوب شود. تغذیه سالم، کاهش وزن و ورزشکردن باعث بازسازی سیستم ایکس میشود. تمام آموزشهایی که در کنگره میگیریم برای این است که بدانیم چگونه از این سیستم مراقبت کنیم؛ چون ما در مقام یک مادر و یک همسر باید جسمی قوی و ذهنی آرام داشته باشیم تا بتوانیم یک خانواده را اداره کنیم و الگوی خوبی برای فرزندانمان باشیم. از آقای مهندس یاد گرفتهایم که «بزرگترین معجزه حیات، خود حیات است»؛ یعنی همین که امروز من چشمهایم را باز میکنم و به من اجازه داده میشود که دوباره زندگی کنم؛ در خودم تغییرات ایجاد کنم و اشتباهاتم را جبران کنم باید واقعا شاکر خداوند باشم. «یکی دیگر از نشانههای اینکه سیستم ایکس من درست کار میکند این است که شکرگزار باشم و از زندگی لذت ببرم و به دیگران هم اجازه بدهم که در کنار من از زندگیکردن لذت ببرند؛ چون پاداش سیستم خمر درونی ما آن شادی و شعفی است که به ما هدیه میدهد و این شادی تمام نشدنی است».
رهایی40 سیدی همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه
مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر کوروش
عکاس: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
تایپ: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
423