جلسه دوم از دورهی هفتم سری جلسات لژیون سردار نمایندگی زنجان ویژهی مسافران با استادی پهلوان محترم احمد زمانی، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر حسن؛ با دستور جلسهی D.Sap در روز پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۳ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر؛ خیلی خوشحالم که در جمع عزیزان لژیون سردار نمایندگی زنجان خدمت مینمایم، از ایجنت محترم آقا ابراهیم خیلی تشکر مینمایم که به من اجازه خدمت در این جایگاه را دادند همچنین از نگهبان و دبیر و خزانهدار هم سپاسگزار هستم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند، همانطور که میدانید دستور جلسه این هفته نقطه تحمل بود ولی آقای مهندس به دلیل اهمیت D.Sap فرمودند که این دستور جلسه را دوباره تکرار نمایید.
D.Sap یعنی از نظر شکل ظاهری مانند سرکه سیب است ولی ما اصلاً نباید آن را با سرکه سیب مقایسه نماییم، در واژه D.Sap همانطوری که میدانید حرفD مخفف دژاکام است وSap یعنی شیره یا عصاره و واقعاً این ماده خاصیت دارویی دارد و ما نتیجه آن را در زمان کرونا به خوبی با پوست و گوشت و استخوانمان لمس کردیم، زمانی که همه افراد از هم فرار میکردند، حتی در خانوادهها پدر از پسر و همسر از شوهر فراری بودند، ولی در کنگره ما دیدیم که تمام نمایندگیها به دستور آقای مهندس مسائل ظاهری را از قبیل ماسک و فاصله گذاری انجام دادند و دیدیم که خیلی راحت مجالسمان برگزار شد، من فکر میکنم تعداد افرادی که از بچههای کنگره در کرونا از بین رفتند به تعداد انگشتان دست نرسید، اگر این دوستان هم از بین رفتند به این دلیل بود که صحبتهای آقای مهندس را گوش نکردند و رعایت نکردند، خوب الحمدالله امروز به جایی رسیده که در مورد این موضوع آقای مهندس مقاله نوشتهاند و در دانشگاههای معتبر امریکا قبول شده و پذیرش شده است.
در مورد لژیون سردار اگر بخواهم صحبت بکنم یکی از پارامترهایی که در کنگره ۶۰ ما در مورد آن بحث میکنیم و آموزش میبینیم پرداختن به ریشه مسائل میباشد، یعنی به ما آموزش میدهند که شما هر کاری را میخواهید انجام بدهید ببینید نتیجه آن چیست و برای چه میخواهید آن کار را انجام بدهید، بارها و بارها آقای مهندس در سیدیهای آموزشی میفرمایند که اگر یک موقع یک نفر در حال صحبت کردن میباشد ببینید که در انتهای حرفش، منظورش چیست؟
پرداختن به ریشه مسائل و آنالیز کردن این مسئله یعنی آن چیزی که به ما میگویند، زمانی که ما جستجو و تحقیق میکنیم در کنگره ۶۰ اسم آن بازی در آگاهیها میباشد، چرا که ما آن زمانی که مصرف کننده بودیم بازیمان در ناآگاهی بود یعنی هر کاری میکردیم یا روی نشئگی بود یا روی خماری و هر دو غلط بود، حتی اگر کار خیر هم میخواستیم انجام بدهیم روی نشئگی یک بخششی را انجام میدادیم و بعد از آن پشیمان میشدیم و دعوا میکردیم و میخواستیم پول را پس بگیریم، این اتفاقات در زمانی که یک مصرف کننده در تعادل نیست میافتد.
در کنگره۶۰ آقای مهندس همیشه به ما گوشزد مینمایند که در زمینه موضوعات مختلف تحقیق کنید، از مسائلی که ما در کنگره۶۰ به خوبی درک نمودهایم مسئله مالی و بخشش است، ما در کنگره۶۰ به آگاهی لازم جهت بخشش رسیدهایم، از این رو اعضای کنگره۶۰ لحظه شماری میکنند تا زمان گلریزان برسد و مشارکت مالی خود را اعلام نمایند، در مورد بخشش و انفاق بیش از ۸۰ بار در قرآن صحبت شده است ولی ما کسی را نداشتهایم که بتواند این موضوع را برای ما واکاوی نماید، و ما به مرحلهای برسیم که از دارایی خود ببخشیم، عدم بخشش در ما به عوامل متعددی بستگی دارد، شاید گوینده خودش اهل عمل نبوده است و به همین دلیل ما تمایلی برای بخشش نداشتهایم.
ولی ما در کنگره عیناً میبینیم کسی که به ما توصیه مالی را مینماید خودش پیش قدم میباشد، اولین دنور خودشان بودند، اولین پهلوان خودشان و خانوادهشان بودند، اولین نشانی در بینشانی خودشان بودند و امسال هم دو میلیارد تومان بابت نشانی در بینشانی پرداخت نمودند، خوب این مسئله مصداق صحبتی است که میگوید سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند، این مسئله خیلی مهم است که آقای مهندس هر صحبتی که میکنند ابتدا خودشان انجام میدهند و به همین دلیل است که ما به فهم بخشش رسیدهایم.
در سیدی حسابگر میگوید زمانی که شخصی میخواهد کار خیری را انجام دهد، سه گزینه پیش روی او قرار میگیرد، گزینه اول احساس گرانه است، گزینه دوم حسابگرانه و گزینه آخر عاقلانه میباشد، اگر ما بخواهیم حسابگرانه حساب نماییم ۵۰۰ میلیون تومان، ماهانه ۱۵ میلیون تومان سود بانکی دارد و این مبلغی است که امروز میتواند یک خانواده را تامین نماید یا یک میلیارد تومان ۳۰ میلیون تومان سود بانکی دارد و ما اصلاً به این موضوع فکر نمیکنیم.
ما به این فکر نمیکنیم که ۵۰۰ میلیون تومان را به چند نفر بدهیم، ما نگاه میکنیم و میبینیم که پولمان را جایی میدهیم که احیای انسانی صورت میپذیرد و این آیه قرآن میباشد که میگوید اگر شما نفسی را زنده کنید مانند این است که تمامی نفسها را زنده کردهاید، مگر کنگره۶۰ کارش غیر از احیای انسان است، ما یادمان رفته است در چه شرایطی قرار داشتیم، من همیشه میگفتم که خدایا میشود که من هرچه که دارم بدهم و صبح که بیدار میشوم خمار نباشم؟ ولی اصلا چنین چیزی امکانپذیر نبود و اعتقاد بر این بود که این موضوع تا انتها با ما است و باور نمیکردیم، ولی به اینجا آمدهایم و به خوبی سفر کردهایم و اصلا خماری را متوجه نشدیم و الحمدلله شاهد این هستیم که چه حال خوبی هم داریم.
این پولهایی که در کنگره داده میشود اگر در بیرون از کنگره داده شود برای افراد بنر میزنند و چراغانی مینمایند ولی آقای مهندس به ما یاد دادهاند که اگر تو کاری میکنی برای خودت میکنی، اگر ۵۰ میلیارد هم بدهی آقای مهندس شما را مجزا بغل نمیکند که که بخواهد از شما تقدیر نماید و با آن کسی که شاید پول نداده است یکی میداند، شاید قلباً فرق بگذارد ولی میگویند: اگر کسی کاری کرده است برای خودش کرده است، آقای مهندس میفرمایند: ما امروز نمیخواهیم پول بدهیم که جواب بگیریم ولی خداوند سریع الحساب است، به همین دلیل با ایمان قلبی میگویم، تمامی افرادی که در لژیون سردار شرکت کردهاند امکان ندارد که خداوند چندین برابر را به ایشان نداده باشد.
امروز وقتی که پهلوان پیش آقای مهندس میآید که اجازه بگیرد و آقای مهندس میپرسد که تو خانه داری؟ میگوید ندارم، آقای مهندس میگوید که تو ابتدا باید خانه بخری و او میگوید من وضع مالی خوبی دارم و وضعیت شغلی مناسبی دارم ولی آقای مهندس میگویند که تو ابتدا باید خانه بخری، در دنیایی که به قول معروف عصا از کور میدزدند شما این مسئله را هیچ کجا نمیبینید که شما بخواهید پول بدهید و قبول نکنند، بنابراین در پس زمینه این موضوع یک تفکری وجود دارد، که برای فرد بازدهی فراوانی دارد، من هر کسی را که دیدهام چه عضو لژیون سردار چه دنور و چه پهلوان، چندین برابر دریافت داشته است، باید متوجه این موضوع بود که خداوند سریع الحساب است.
واقعا چه جایی بهتر از اینجا، آقای مهندس میفرمایند: شما کار خیر انجام دهید و به هر جایی که میخواهید پول بدهید فقط بخشش را یاد بگیرید ولی ما نگاه میکنیم و میبینیم بهترین جایی که میتوانیم کمک مالی بکنیم اینجاست و واقعا کسانی که پول دارند ولی هنوز جرات نمیکنند که این کار را انجام بدهند، باید بدانند که این یک گره است، بروند حتماً اقدام نمایند تا این گره باز شود، بعضی اوقات اینگونه است که انسان تمکن مالی دارد ولی جرات نمیکند که ببخشد و نیروی بازدارنده به عناوین و اشکال مختلف وارد ذهن انسان میشود که برای چه میخواهی پول بدهی؟!
انشاالله ما به آگاهی لازم برسیم و گلریزان خوبی داشته باشیم، در زنجان خدا را شکر چهار نفر اجازه پهلوانی را گرفتهاند و پیش از آن هم پهلوان داشته است و این نمایندگی پتانسیل بسیار زیادی دارد، انشاالله که گلریزان امسال همه ما یک حرفی برای گفتن داشته باشیم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همهی شما عزیزان سپاسگزارم.
خدمتگزاران سایت نمایندگی زنجان:
تایپ: مسافر محمدرضا از لژیون سوم
ویراستار: مسافر مهرداد از لژیون سوم
ارسال: مسافر مرتضی مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
311