انجامها انجام میگیرد، درحرکت خود هیچ تردیدی راه ندهید که مسافرین دیگر در تکمیل سقفهای مرفوع با شما همنوا خواهند شد، فرّ انسانهای بربادرفته و در خاکستر مدفونشده، مانند گنجی به صاحبان اصلی آنها پس داده خواهند شد. مشروط بر اینکه آن را طلب نمایند. خداوند را شاکریم که قسمت شد بار دیگر در نمایندگی سمنان میزبان مهمان عزیز باشیم، خوشآمد میگوییم و خیلی خوشحالیم که در خدمت پهلوان (اسیستانت لژیون سردار) همسفر شیما هستیم.
همسفر شیما و مسافرشان با تخریب بیش از ۱۷سال با آنتیایکس مصرفی شیره خوراکی وارد کنگره شدند. با روش DST و داروی OT به راهنمایی مسافر اکبر و خانم آنی کماندار به مدت ۱۱ ماه و ۲۸ روز سفر کردند. در حال حاضر به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس حدود ۶ سال و ۷ ماه از دام مواد مخدر آزاد و رها هستند. حدود ۶ سال از دام نیکوتین آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافرشان در کنگره والیبال و شنا، رشته ورزشی همسفر شیما دارت و تنیس روی میز است.
خیلی دوست داریم از زبان یک پهلوان بشنویم، پهلوان بودن یعنیچه؟ در کنگره به چه کسی پهلوان میگویند؟
در بیرون از کنگره پهلوان به کسی گفته میشود که قدرت زیاد یا به قول معروف زور و بازوی زیادی دارد و میتواند کارهایی انجام دهد که افراد دیگر حاضر به انجام آن نیستند. در کنگره پهلوان به کسی گفته میشود که او هم زور و بازوی زیادی دارد؛ ولی آن قدرت در صور پنهان او و میزان بخشش اوست و میتواند بخششی داشته باشد که انسانهای کمتری داشته باشند و درواقع این قدرت نیرویی است که به واسطه بخشش به او داده میشود و میتواند در صور پنهان خود یکسری زنجیرهایی که به دورش بسته شده را، باز کند.
پهلوان بودن در کنگره حس و حال خاصی دارد. کمی برای ما از این حس صحبت کنید؟
قطعاً پهلوان بودن حس و حال خود را دارد و شاید کفر باشد که اگر من شیما نخواهم در مورد این حس و حال صحبت کنم و آن را با دیگران به اشتراک بگذارم. بهنظر من خیلی قشنگ است افرادی که به درجه پهلوانی میرسند و میتوانند این جایگاه را تجربه کنند از حس و حال خودشان تعریف کنند تا شاید در بقیه افراد هم نقطه تفکری ایجاد شود. پهلوانی هم حس و حال زیبای خودش را دارد و بهنظرم پهلوان شدن انسان را از درون قوی میکند.
نظر شما در مورد خدمت مالی چیست؟
در خدمت مالی چون بحث روی مادیات است و مادیات بالاترین نیروی بازدارنده برای انسان است. کسی که بتواند یک بخشی از پولش را برای دیگران صرف کند در واقع به همان مقدار از بخششی که دارد میتواند سوار بر مادیات شود؛ یعنی اگر با مبلغ پنجاه میلیون تومان خدمت مالی انجام دهم به همان اندازه سوار بر مادیات میشوم و به همان اندازه میتوانم در مسائل مالی قدرت در دست من باشد و هر چهقدر بخواهم در زندگی این قدرت بیشتر باشد باید به همان اندازه هم خدمت مالیام را افزایش دهم.
چگونه میشود در بخشش خود از کنگره و از خدای خود تمنایی نداشت و بنا بر فرمايش آقای مهندس این بخشش مانند دکانداری نباشد؟
اتفاقی که در کنگره۶۰ میافتد این است که افراد وارد کنگره میشوند و پس از مدتی به درمان، رهایی و حال خوش میرسند و از تاریکی اعتیاد بیرون میآیند. همانطور که میدانید افرادی که در سفر اول هستند اجازه خدمت مالی را ندارند؛ بنابراین زمانیکه من سفر اول خود را به پایان میرسانم و به رهایی میرسم، من دریافتم را از کنگره داشتهام؛ یعنی چیزی که در بیرون از کنگره اصلاً وجود خارجی ندارد. درمان اعتیاد و در ادامه درمان یکسری بیماریها، به من داده است و من دریافتم را از کنگره داشتهام و حالا وقتی میآیم خدمت مالی انجام میدهم؛ درواقع خیلی قبلتر خواسته من اجابت شده و حالا فقط دارم باز پرداخت میکنم و زکات حال خوشم را میدهم. خیلی قشنگتر است که امروز تمنایی نداشته باشیم و اگر کاری انجام میدهیم به خاطر قدردانی از حال خوشمان باشد؛ چون انسان هر چهقدر، قدردانتر باشد، اندازه خودش را بزرگتر میکند و به همان نسبت دریافتهایش متفاوتتر میشود حالا چه در این راستا خواسته داشته باشد و چه نداشته باشد؛ یعنی حتی اگر خواسته هم نداشته باشیم وقتی ظرف وجودیمان بزرگتر باشد دریافتهایمان هم قطعأ بیشتر خواهد شد.
چه چیزی در شما تغییر کرد که باعث شد به این نقطه برسید؟
من فکر میکنم آن چیزی که در منِ شیما تغییر کرد تمنای حضور در کنگره بود. اینکه با تمام وجودم میخواستم در کنگره۶۰ حضور داشته باشم و بمانم و آموزش بگیرم. برای همین احساس کردم حضورم و خدمتم در بخش مالی باشد؛ بنابراین تمام تلاش خودم را برای حرکت در راستای پهلوانی انجام دادم و نقطهتحمل خودم را در قسمت مالی افزایش دادم و در واقع این شروع حرکت من بود.
عضویت در لژیون سردار، دنوری و سپس پهلوانی، اثری در زندگیتان داشته است؟
بله، قطعاً تأثیرگذار بوده و در خیلی از زمینهها به من کمک کرده است و بهنظرم مهمترین اتفاقی که برای شخص من افتاد این بود که با انجام خدمت مالی، پردهها و حجابهایی که جلوی چشم من بود و نمیتوانستم نعمتهایی را که خداوند به من داده است را ببینم، آن پردهها لایه به لایه کنار میروند و من میتوانم نعمتهایی که از جانب خداوند به من داده شده را ببینم، میتوانم خانوادهام و بزرگ شدن فرزندم را ببینم و قدردان لحظه به لحظهی زندگیام باشم.
جشن گلریزان را در پیش داریم. به نظر شما این جشن هم مثل مناسبتهای دیگر در کنگره بار آموزشی دارد؟
بله ۱۰۰درصد بار آموزشی زیادی دارد. جشن گلریزان جشن سپاسگزاری و شکرگزاری است. جشنی است که ما باید با حضور خود، سپاسگزار حال خوبمان باشیم و باید حس و حال خودمان، مسافرمان، فرزندانمان و خانوادهمان را ببینیم و قدردان آن باشیم. باید این قدردانی را هم در گفتار، رفتار و در کردارمان نشان دهیم.
درآخر اگر صحبتی که دوست دارید با همسفران داشته باشید، خوشحال میشویم بشنویم؟
امیدوارم که تکتک ما همسفران قدر جایگاهی که به عنوان همسفر به ما داده شده است را بدانیم. آقای مهندس در مورد همسفران جمله بسیار زیبایی گفتند و در واقع نقش من همسفر را اینطور تعریف کردند که همسفر یک بال پرواز است و میدانید که با یک بال نمیتوان پرواز کرد و حضور همسفران در مبحث درمان و رهایی بسیار مهم است برای همین آقای مهندس این نقش را برای من همسفر دادهاند که بال پرواز باشم. امیدوارم که ما همسفران قدر نقشی که به ما داده شده است را بدانیم و حضور مستمر داشته باشیم و آموزش بگیریم و این آموزشها را اجرایی کنیم و اندازه همان ارزشی که به ما داده شده در تمام عرصهها در کنگره حضور پیدا کنیم. همینطور در جشن گلریزان به اندازه نقش واقعی خودمان به میدان بیاییم و در این جشن شرکت کنیم. در نهایت امیدوارم که امسال مثل سالهای قبل، گلریزان خوبی داشته باشیم و إنشاالله که شاهد اتفاقهای بسیار زیبا باشیم.
ممنونم از پهلوان همسفر شیما که وقت ارزشمند خود را در اختیار ما قرار دادند و امیدواریم که دوباره شاهد حضور گرم ایشان و سایر پهلوانان عزیز در شعبه سمنان باشیم.
رابط خبری: همسفر نازنین مرزبان خبری
تنظیم مصاحبه: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون اول)
ارسال: همسفر طیبه رهجوی راهنما همسفر حلیمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی سمنان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1137