سیزدهمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی مجازی همسفران نمایندگی باشگاه تیراندازی باکمان کنگره ۶۰، با استادی همسفر نگار و با دستور جلسه «گلریزان» در روز شنبه ۱۲ آبانماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
سخنان استاد:
همه چیز عین عدالت است، زیرا تکتک با یک نامه پیشین میآییم ولی میتوانیم در نظر بگیریم یک لوح سفید به دست ما دادند و ما برای احیا و رشد زمان داریم، پس چرا به سمت مثبت حرکت نکنیم؟!
در سفر اول به رهایی مسافر رسیدیم. چهل سیدی دادیم. در سفر دوم هم باید رهایی بدهیم. برای طی این مسیر هم ۳۰ سیدی را در نظر گرفتند. خیال نکنیم رها شدیم و تمام. تا عشق و بخشش را نفهمی و نچشی گویی کنگره را درک نکردی!
در هر جایگاهی هستیم درست بازی کنیم. سفر اولی هستیم، خدمت سایت و … داریم. وارد لژیون سردار شدیم. اگر درست بازی را بچینیم، جایگاههای بعدی و حال خوش در مراتب دیگر هم نصیبت میشود؛ در غیر این صورت این دورهها تمام میشود و میرود. چه خدمت باشد چه زندگی.
اگر درختی در تابستان میوه میدهد بهخاطر عقبه آن است. باید در تمام فصول زندگی خوب بازی کنیم.
هزاران بار شکر که مسیر نور بر ای ما باز شده است. پس باید هوشیار باشیم و ظرفمان را با اندوختههای ارزشمند پر کنیم.
آدمها به میزانی که به هستی خدمت میکنند از هستی بهره خواهند برد. درختی را در نظر بگیریم که سرما و گرمای شدید را تجربه کرده حتی صاعقه به آن اصابت کرده و درد و رنج بسیاری را کشیده است، اما زمانی که میوه میدهد و رهگذری زیر سایهاش آرام میگیرد و از میوه آن میچشد آن درد و رنج فراموش میشود.
ناکامیها زمانی فراموش میشود که میوه بخشش داشته باشیم. در سیستم اثربخش باشیم. به قول آقای مهندس چون نمیدانیم، نمیتوانیم.
من بهعنوان همسفر وقتی عضو لژیون سردار شدم و فهمیدم سردار چیست، دوباره عضو میشوم. سال بعد دنور میشوم. سالهای بعد میروم سمت پهلوانی و نشان بینشانی. سمت جلو میروم. قانون تغییر و تبدیل و ترخیص را اجرا میکنم.
بخشش از علم، مال و خدمت است. تو را به حرکت وامیدارد. علم با عمل همراه است. علم سهم کسی میشود که خدمت کند.
انسانهایی که باید بیایند، میآیند و کاری که باید انجام شود، انجام خواهد شد؛ ولی این بسیار مهم است که من جزو آن دسته از افراد باشم که کاری برای خودم و همنوع خود کردهام یا خیر. هر کدام از ما اندازه توانمان بازی کنیم. هر کس هم توان خودش را میداند.
همیشه آقای مهندس از پهلوانها میپرسند که چه چیزی میخواهی که داری میبخشی؟! آنجاست که نباید چیزی بخواهی. البته اگر چیزی بخواهی قطعاً به تو میدهد، زیرا خداوند سریعالحساب است؛ ولی حسابت تسویه میشود. باید هستی را وامدار خودت کنی. . وقتی تمنا نداری و این بازی را ادامه میدهی، تاست برنده است. در بخشش و محبت این مسئله صادق است.
گلریزان را جدی بگیریم. باید به ایمانمان ایمان بیاوریم. نگویم هزار تومان بدهم خدا به من دو هزار تومان میدهد، این خیلی سطحی است. شاید هم هست و تجربه کردیم. قطعاً در صور آشکار است. این تعریف بخشش نیست. دانستن موضوع فقط در حد مشارکت و کلام است. درک مطلب کنیم. اگر ذات موضوع را درک کنیم عمل میکنیم.
در مورد خروجیهای کنگره و نعمات آن هم دیدهایم و هم شنیدهایم. درمان بیماری اعتیاد که در دنیا راهکاری برای آن وجود نداشت. D.sap که در اختیار ماست و درمان بسیاری از امراضی است که افراد بیرون از کنگره درگیر و به دنبال راه چاره آن هستند و خیلی راحت در دسترس ماست. جهانبینی که به ما آموزش داده میشود تا بهتر زندگی کنیم. سیدیهای هفتگی که شاید به آن توجه نکنیم؛ ولی هدیهای از طرف آقای مهندس برای تکتک ما هستند. تمام کارهای آقای مهندس خدمت است. ایشان مصداق بخشش هستند. نمیتوان این بخش را ببینیم و از بخشهای دیگر چشمپوشی کنیم.
در کنگره ۶۰ تحقیقاتی در زمینه درمان ام اس و سرطان در حال انجام است که همه خوب میدانیم این بیماریهای پر از رنج و درد هم برای خود فرد و هم خانوادهاش، آزاردهنده و پر هزینه است.
نتیجه همه این خدمات ارزشمند این است که انسانی احیا میشود. انسانی درمان میشود. هیچکدام از ما هیچ هزینهای جهت درمان پرداخت نکردهایم. این را خوب میدانیم که این سیستم باید جاری و قوی باشد تا رشد کند.
بخشش و حمایت مالی از سبد شروع میشود تا به مبالغ بالا میرسد. سبد را حمایت میکنم و در ادامه در محضر استاد سردار، سردار، دنور و پهلوان میشوم. در راستای گسترش علم بیپایان کنگره ۶۰ ایفای نقش کنم. جشن گلریزان را حمایت کنیم. خوب میدانیم که علم کنگره برای زندگی بهتر بشریت، در حال پیشرفت و گسترش است. پس من هم سعی میکنم در آن سهیم باشم.
نویسنده: همسفر نگار عضو لژیون سردار نمایندگی باشگاه تیراندازی با کمان کنگره ۶۰
ویراستاری و ارسال: همسفر شهرزاد رهجوی راهنمای تیراندازی با کمان همسفر فاطمه (لژیون ۲)
همسفران نمایندگی باشگاه تیراندازی با کمان کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
157