English Version
This Site Is Available In English

در آغوش خانواده کنگره، متوجه شدم که می‌توانم دوباره به زندگی برگردم.

در آغوش خانواده کنگره، متوجه شدم که می‌توانم دوباره به زندگی برگردم.

به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان صادق هستم یک مسافر

خداوند را شکرگزارم به خاطر مسیر سبز کنگره 60 که سر راهم قرار گرفت، جایی که امید و عشق در هر گوشه‌اش جاری است، قدم گذاشتم. زمانی که به اینجا آمدم، دلم پر از ناامیدی و درد بود. اعتیاد نه‌تنها جسم؛ بلکه روح وزندگی‌ام را نیز به تاریکی کشیده بود، آه که چه دوران بدی را گذراندم. به‌واسطه شغلم؛ اصلاً خواب درستی نداشتم. صبح را مانند یک جسم بی‌روح، با هزاران آه و نفرین به خودم و زمین و زمان شروع می‌کردم و تصمیم می‌گرفتم که خودم را از این آتش ویرانگر خلاص نمایم؛ اما در پایان روز، گویی تمام تصمیمات صبح به فراموشی سپرده می‌شد و گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است و دوباره روز از نوروزی از نو. خیلی اذیت می‌شدم، چه روزهایی که صدای خانواده و فرزندم را نشنیدم، چه لحظه‌هایی که شادی فرزندم راندیدم و چه فرصت‌هایی که از دست رفت. می‌توانستم زندگی را بهتر بسازم، خانواده‌ام را بیشتر دوست داشته باشم و به اطرافیانم و به پدر و مادرم بیشتر عشق بورزم؛ اما بودن در تاریکی اجازه نداد؛ اما در اینجا و در آغوش خانواده کنگره، متوجه شدم که می‌توانم دوباره به زندگی برگردم.
شنیده بودم که جایی به اسم کنگره60 وجود دارد که در آن، درمان قطعی اعتیاد انجام می‌شود؛ هر بار تصمیم می‌گرفتم که جهت درمان، وارد کنگره شوم نیروی منفی با القائات و الهامات منفی و بهانه‌های گوناگون منصرفم می‌کرد تا اینکه به‌واسطه یک دوست قدیمی که خودش هم در اینجا حضور دارد، اذن ورودم به کنگره صادر گردید. خداوند را سپاسگزارم که توفیق و اجازه حضور در این مکان مقدس به من داده شد که هر جلسه برای من؛ مانند نوری در انتهای یک تونل تاریک بود. با هر کلمه‌ای که از دهان راهنمایان عزیز و دوستانم می‌شنیدم، شمع امیدی در وجودم روشن می‌شد. یاد گرفتم که تنها نیستم و هر یک از ما داستانی داریم که می‌تواند به دیگران امید دهد.
من به چشم دیدم که کنگره، خمیرمایه انسان را تغییر می‌دهد و آموزش‌های کنگره، کاری می‌کند که خوبی‌ها جایگزین بدی‌ها و زشتی‌ها شوند.
کنگره را جائی دیدم که امیدواری ، عشق، محبت و مهربانی در جای‌جایش موج می‌زند.
خدا را شاکرم از اینکه در این مکان امن و مقدس، دوستان بسیار خوبی پیدا کردم که یکدیگر را درک می‌کنیم و داستان زندگی‌مان شبیه به هم است و این موضوع، همدلی بسیاری بین ما ایجاد کرده است.
من یاد گرفتم که عشق، دوستی و صداقت، اساسی‌ترین عناصر درمان هستند. وقتی به گذشته‌ نگاه می‌کنم، از اشتباهاتم درس می‌گیرم و قدر لحظه‌های خوب را بیشتر می‌دانم.
امیدوارم داستان من، صدای باشد برای مصرف‌کنندگانی که با این مکان آشنا نیستند تا بدانند که هرگز برای شروع دوباره دیر نیست. ما می‌توانیم با همدیگر، دنیای بهتری بسازیم.
در انتها با تمام وجودم و با تمام احساسم، از جناب مهندس دژاکام گران‌قدر، ناجی انسان‌ها که بی‌وقفه وقت و عمر گران‌قدر خود را برای آموزش درست زندگی کردن و خروج انسان‌ها از تاریکی صرف می‌نمایند تشکر و قدردانی می‌کنم. خداوند سلامتی و طول عمر به جناب مهندس و سلامتی به خانواده ایشان عطا فرماید.
همچنین از استاد بسیار خوبم آقا حمید عزیز که با  صبر و حوصله بی‌نظیر و آرامشی مثال‌زدنی  در جهت رهایی من تلاش می‌کند بسیار سپاسگزارم .
الهی شکر، الهی شکر ، الهی شکر

تنظیم و ارسال: گروه سایت نمایندگی وحید( مسافر مجتبی)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .