تمام وادیها موضوعات و مطالبی را که بایستی در زندگی ما سرلوحه کارها قرار بگیرند، مطرح میکنند و ما را به معرفت و درست زندگی کردن نزدیک میکنند. وادیها قوانینی هستند که اگر خوب یاد بگیریم و به آنها عمل کنیم، میتوانیم به آرامش برسیم و از زندگی لذت ببریم. من همسفر زمانی میتوانم به آرامش برسم و مسافر و دیگر اعضای خانواده را به آرامش برسانم که به دانایی برسم و به دانایی خودم عمل کنم، چرا؟ چون میزان دانایی وضعیت و کیفیت جهانبینی را مشخص می کند. این وادی یکی از قشنگترین و کارآمدترین قوانین هستی و زندگی را به من آموزش میدهد. با حرکت راه نمایان میشود. نیروهای منفی یا بازدارنده سعی میکنند ما را از حرکت بازدارند، چون خوب میدانند که اگر ما توقف کنیم، قطعا سقوط خواهیم کرد و این موضوع چیزی است که نیروهای بازدارنده میخواهند. مسیر زندگی انسان محل سیر است، جای حرکت است، یعنی ببین، سیر و حرکت کن و توقف نکن. اگر جای توقف بود، دیگر مسیر نبود؛ پس انسان در طول زندگی دائما در حرکت است و هیچ نقطهای وجود ندارد که بگوید؛ مسیر زندگی من دیگر تمام شد و باید بایستم، حتی بعد از مرگ و انتقال از این دنیا به دنیای بعد چنین چیزی نداریم. انسان یعنی زندگی و زندگی یعنی حرکت؛ چه در این دنیا و چه در حلقههای دیگر؛ حتی کسانی که خودکشی میکنند، این افراد به زندگی خود پایان نمیدهند، بلکه محل زندگی خود را کمی تغییر میدهند ولی با همان مشکلات قبل و شاید بیشتر. ما در حلقهای که چشمانمان بسته شود، در حلقهای دیگر بلافاصله چشمانمان باز میشود. خیلی وقتها، روزها و هفتهها فکر میکنیم اما حرکت نمیکنیم. اهمیت تفکر بر ما پوشیده نیست اما تفکر بدون انتخاب راه درست و حرکت، ما را بهجایی نمیرساند. اگر مسافر من و حتی من همسفر راه را درست انتخاب کرده بودیم، سر از بیراهه درنمیآوردیم. خیلی از مسافران حرکت کردند ولی متاسفانه راه درست را انتخاب نکردند، به همین دلیل سر از کمپ یا مطب پزشکان ترک اعتیاد و یا مراکز ترک دیگر درآوردند، پس همانطور که در وادی اول تفکر را آموختیم، در وادی هفتم آموختیم که قبل از حرکت راه درست را انتخاب کنیم راهی که ما را با وضعیت درست به هدف و مقصد که همان درمان اعتیاد است برساند. در این وادی پس از انتخاب راه درست باید شروع به حرکت کردن نماییم. وقتی من همسفر و مسافر راه درست یعنی مسیر کنگره را پیدا کردیم و قدم در راه درمان نهادیم، مسیر ذرهذره برای ما نمایان شد و بدون ترس و واهمه، با غلبه بر نیروهای بازدارنده به راه ادامه داده تا به هدف ایدهآل خودمان که درمان قطعی بود، برسیم. انشاءالله که مسیر کنگره برای بیماران در راهمانده و خواستار درمان باز شود و همگی به درمان و رهایی برسند؛ به امید آن روز که خیلی هم دور نیست.
نویسنده: مرزبان همسفر مینا
ویراستار: راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
32