English Version
This Site Is Available In English

باید درست حرکت کرد

باید درست حرکت کرد

هنگامی‌که می‌خواستم قلم بردارم و بنگارم از خدای خودم خواستم تا کمک کند با یاری او، به من قدرت کلمه و جمله‌های خوب را بدهد تا بتوانم مطالب را در مورد وادی هشتم خوب بیان کنم. از وقتی‌که با کنگره آشنا شدم، فهمیدم که قبلاً چقدر راه‌های ضد ارزشی و اشتباهی را می‌رفتم. با ورود به کنگره درک کردم که چگونه طبق وادی اول تفکر درست داشته باشم، قبل از کنگره بدون تفکر و اندیشه ‌کاری را انجام می‌دادم.

خداراشکر می‌کنم و سپاسگزارم که اذن ورود به کنگره را به من داد و توانستم با وادی‌ها آشنا شوم. در وادی اول آموختم که قبل از انجام دادن هر کاری تفکر کنم، بعد فهمیدم که بیخودی به این دنیا نیامده‌ام و برایم روشن شد که باید خودم به فکر خودم باشم و همه کارها را نباید به خدا سپرد، خودم هم باید حرکتی داشته باشم.

به وادی پنجم که رسیدم متوجه شدم تنها با فکر کردن نمی‌شود به جایی یا چیزی رسید؛ باید هر فکری از قوه به فعل دربیاید، با این وادی اعتمادبه‌نفسم بالا رفت و دریافتم با عقل و هوشی که قدرت مطلق به من عطا کرده است، باید بافکر کردن کارهایم را درست اجرایی کنم و از عقلم درست استفاده کنم.

در وادی هفتم دریافتم که اول باید راه را پیدا کنم و بعد آن را عملی کنم و از آن برداشت خوبی داشته باشم. این هفت وادی را بیان کردم؛ چون آن‌ها را تجربه کردم و آرام‌آرام در زندگی خود کاربردی کردم.

حال رسیدیم به وادی هشتم، تمام این وادی‌ها برای من یک تجربه و راهکار خوبی هستند. با حرکت راه نمایان می‌شود، وقتی به این وادی رسیدم با خودم گفتم دیگر وقت حرکت کردن است و باید قدم‌های خوبی بردارم، اگر حرکت‌های درستی داشته باشم حتماً به مسیر درست می‌رسم.

برای مثال با آمدن به کنگره، راه کنگره برایم باز شد و من این راه را باید طی کنم؛ یعنی راه برایم نمایان شده است. اول راهی را که می‌خواهیم برویم باید مشخص کنیم و مطمئن شویم.

در راه ممکن است بر سر یک دو راهی قرار بگیریم، این راه می‌تواند راه درست و یا نادرست باشد. اگر بخواهیم راهی را که می‌رویم و خواسته ما این باشد که در صلح و آرامش باشیم، به راه ارزشی می‌رسیم ولی اگر برعکس آن را بخواهیم و در ترس و اضطراب باشیم، آن راه، راه ضد ارزشی است و به راه شیطانی می‌رسیم.

در انتهای وادی در مورد جبران خسارت صحبت شده است: جبران خسارت از خودمان؛ یعنی خسارتی که به خودمان و به روح و جسم خود وارد کردیم، اول خودمان را ببخشیم و بعد جبران خسارت کنیم. جبران خسارت از خانواده؛ اگر به خانواده آسیب رسانده‌ایم، جبران خسارت کنیم. جبران خسارت از جامعه؛ یعنی هر خسارتی که به جامعه وارد کردیم را جبران کنیم، مانند انداختن زباله در طبیعت، باید آن‌ها را جبران کنیم و از خسارت‌های بعدی جلوگیری کنیم.

پیمانی که در وادی هشتم بود برای من خیلی جالب و شیرین بود، قسمت نوشتن سیاهه برای من جذاب بود. با خودم می‌گفتم چه می‌شود با خداوند پیمان ببندیم که دیگر کارهای ضد ارزشی انجام ندهیم؛ ولی انسان ممکن الخطاست و نمی‌تواند سر پیمان خود بماند؛ چون اهریمن او را فریب می‌دهد.

به قول آقای مهندس انسان مختار الخطاست و می‌تواند از کار ضد ارزشی دور بماند و یا اینکه آن را انجام بدهد؛ چون اختیار کارهایش دست خودش است. اگر واقعاً با خواست قلبی بخواهیم، با اراده محکم می‌توانیم بر ضد ارزش‌ها غلبه کنیم؛ البته کم‌کم و به‌مرورزمان. خداوند از قلب مخلوق‌های خود خبر دارد، اگر واقعی باشد خداوند هم کمک می‌کند.

امیدوارم راه برای همه انسان‌ها نمایان شود و حرکت درستی را انتخاب کنیم و از امتحان الهی سربلند بیرون بیاییم.

تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر بهار رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی ایران
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .