همسفر پروانه:
همهی این داستانها برمیگردد به روز ازل که ما خلق شدیم و خداوند ادموند و هلیا که از فرمان سرپیچی کرده بودند را از بهشت طرد کرد و به زمین فرستاد و داستان ما هم از آغاز خلقت شروع شد و خداوند در همان ازل، اختیار کامل را به انسانها داد که راه خودشان را خودشان انتخاب کنند؛ یعنی انسان را بر سر دوراهی قرار میدهد که یکی ارزشهاست که همان عشق، محبت، دوستی و صداقت است و دیگری ضد ارزشهاست که همان فسق، فجور، قتل و جنایتها و ... است. حالا وادی هشتم میخواهد این را به ما آموزش دهد که با حرکت راه نمایان میشود، یعنی چه؟ یعنی اینکه در وادیهای قبل یاد گرفتیم که منِ همسفر قبل از هر کاری باید فکر کنم و بعد تصمیم بگیرم، فکر کردن بهتنهایی کافی نیست؛ یعنی باید برای آن خواسته یا هدفهایی که در زندگی دارم بعد از فکر کردن و تصمیم گرفتن عمل کنم تا به سرانجام برسانم، باید حرکت کنم و تکانی به خودم بدهم.
برای مثال زمانی که در کنگره آموزشی میگیریم برای این آموزش باید تلاش کنیم و حرکت کنیم تا به خواستهی امروزمان که سلامتی و صلح و آرامش و آموزش و آگاهی است دست پیدا کنیم. باید در این کار آرامآرام قدم برداریم و از کارهای ضد ارزش دوریکنیم و خودمان را به تزکیه و پالایش نزدیک کنیم؛ یعنی به عبارتی جبران خسارت کنیم. حالا این جبران خسارت را از خودمان شروع میکنیم و در گذشته هر خطا و اشتباهی که مرتکب شدیم و انجام دادهایم، ابتدا خودمان را میبخشیم که بخشش بهترین لذت را به همراه دارد. بعد باید ببینم آیا این خسارت را هم به خانوادهمان زدهایم؟ اگر به خانوادهمان خسارت وارد کردهایم باید از آنها هم جبران خسارت کنیم و وقتی این دو مرحله را توانستیم برای خودمان کاربردی کنیم، سپس میتوانیم خسارتهایی که به جامعه وارد کردهایم را نیز جبران کنیم. در ادامه هم راهنمای خوبم مشخص میکند که آیا من میتوانم اجرای پیمان کنم یا نه، اگر از این آزمایشها و آگاهیها پیروز و سربلند بیرون آمدم بعد میتوانم مرحله پیمان را به اجرا دربیاورم و در حضور قدرت مطلق، با رعایت آداب، برای اجرای پیمان حاضر شوم و پیمان ببندم.
همسفر صغرا:
با حرکت راه نمایان میشود، ما اگر خواستهای داریم باید برای خواسته خودمان حرکت کنیم. از سادهترین مسائل؛ مانند اینکه میخواهیم به مسافرت برویم، پس باید برنامهریزی داشته باشیم، جا و مکان را مشخص کنیم تا به مشکل برنخوریم و راه درست را انتخاب کنیم. میخواهیم درختی بکاریم باید به آن در زمان مناسب آب و کود دهیم تا به بار بنشیند، میخواهیم خانه بخریم یا ازدواج کنیم باید نگاه کنیم و ببینیم آیا شرایط این کار را داریم؟! حرکتی کردیم؟! تلاشی داشتیم یا نه؟ در راه مستقیم حرکت کنیم، از ضد ارزشها دوریکنیم، به انسانها، طبیعت و حیوانات محبت کنیم.
خداوند در کتاب آسمانی فرموده: از شما حرکت، از من برکت. قبل کنگره به این موضوع خوب فکر نمیکردیم و تنها میگفتیم چرا به خواستههایمان نمیرسیم، بدون حرکت و یا اینکه به خواستههایمان فکر کنیم یا تلاشی داشته باشیم؛ ولی کنگره به ما یاد داد اگر خواستهای داریم باید تلاش کنیم، زیرا با سکون راه نمایان نمیشود و راه راست در تاریکی باقی میماند.
همسفر مریم:
موضوعی که در وادی هشتم وجود دارد حرکت کردن است. همهچیز با حرکت کردن ذرهذره پدیدار میشود و راه نمایان میشود. گویی در همین حرکتهاست که علامت و تابلوهای زندگی، نوعِ راه را به ما نشان میدهند؛ اما انسانها بهواسطهی اختیاری که دارند بر سر دوراهی قرار میگیرند که همان الهامات و القائات هستند. آری، انگار همین وادی خبر از بیخبری میدهد؛ از لامکان، ازآنجاییکه انشعاب یافتیم، ازآنجاییکه پیمان بستیم و به آنجایی که سرپیچی کردیم که بذرهایی هستند که در آن زمان خودمان کاشتهایم و این کاشت و برداشتها در حلقههای بعدی ادامهدار خواهد بود و بهفرمان، امواج و نیروهای جاذبه با خود به امانت میبرند و این داستان تا زمانی که هستی وجود دارد ادامه خواهد داشت، تا سرانجام بهجایی برسیم که ازآنجا انشعاب یافتهایم و خداوند در کتاب آسمانی میفرماید: آنگاه هر یادی جز یاد خداوند در تو جاری باشد، همه آنچه از یاد بردهای خداوند به یادت خواهد آورد و از روی عشق، حالا از هر نوعی که باشد و هر آنچه را که به تو دادهام بهفرمان بازخواهم گرفت.
همسفر زهره:
عنوان وادی به ما میگوید که حرکت کردن اولین قدم برای انجام کارهاست. نکته بعدی راهی است که میخواهیم برویم و چگونه در مسیر راه رفتن مهم است. روزی که ما وارد کنگره شدیم هدف مشخصی داشتیم و آن درمان مسافرمان بود، پس اولین قدم حرکت بهسوی کنگره بود. قدم بعدی وارد شدن در لژیون بود که در آنجا آموزشهای زیادی دریافت کردیم و مسیر کنگره در لژیون برای ما روشن شد که برای رهایی مسافر باید مدتزمان مشخصی را طی کنیم تا به درمان برسیم و در این راه با موانع زیادی روبرو میشویم که باید با صبر و تحمل آنها را کنار بزنیم و به مسیر خود ادامه دهیم. در این راه نیروهای منفی اثرات زیادی بر ذهن و اندیشه ما دارد که ما را در مسیر حرکت ناامید کنند؛ ولی با توکل به خداوند به راه خود ادامه میدهیم.
تایپ: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر زهره
همسفران نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
127