یازدهمین جلسه از دوره ششم سری کارگاههای آموزشی - خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی شیروان، با استادی راهنما مسافر نجمه، نگهبانی مسافر سمیه و دبیری مسافر فاطمه با دستور جلسه " از فرمانبرداری تا فرماندهی" روز شنبه ۱۰ شهریورماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۳:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان نجمه هستم یک مسافر
خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتهام تا خدمت کنم و آموزش ببینم. دستور جلسه امروز از فرمانبرداری تا فرماندهی است. من وقتی وارد کنگره شدم، نمیدانستم که باید فرمانده جسم خودم باشم، و در کنگره فهمیدم که با مصرف مواد، این فرماندهی را به نیروهای شیطانی داده بودم.
یک آدم مصرفکننده نمیتواند فرمانده خوبی باشد. زیرا این مواد است که به او دستور میدهد کی بخوابد و کی بیدار شود. فرمانده شهر وجودیاش مواد است.وقتی وارد کنگره میشوم، یاد میگیرم که فرمانبردار باشم. کسی که از سربازی به سرداری میرسد خیلی از مشکلات را تحمل میکند، مجبور است در شهرهای دوردست خدمت کند تا به آن جایگاهی که میخواهد، برسد. فرمانبرداری یعنی گوشدادن به حرف راهنما و مطیع امر بودن، البته در حیطه قوانین و سفر درمانی.
از نظر آقای مهندس، راهنمایان کنگره ۶۰، قویترین درمانگران اعتیاد هستند. چون با اعتیاد زندگی کردهاند. سیستمهای دیگر به این اندازه اطلاعات راجع به درمان اعتیاد، ندارند، پس رهجو باید فرمانبردار راهنمایش باشد.
چرا باید فرمانبرداری را به دست نیروهای شیطانی بدهم؟ آیا لذتی شیرینتر از این هست که فرمانده جسم خودم باشم؟ چون قویترین دشمن ما مواد مخدر است. اگر مهندس باشم کافی است ۲ ساعت به من مواد نرسد، دیگر حتی معنای مهندسی را نمیدانم.
وقتی به درمان میرسم، فرمان جسمم دست خودم است و توانایی کنترل نفسم را دارم. باید نفس خودم را کنترل کنم؛ چون زندگی در مسیر تضادها میچرخد. خوب، بد، روشنی، تاریکی، شب، روز، دراین بین آموزش ها است که تعادل را حفظ میکند.
رهجویی که سروقت میآید و همه چیزش مرتب است، روزی فرمانده خوبی هم میشود. من خودم هم رهجو بودم و همیشه به راهنمایم چشم میگفتم، و تا ابد خانم مریم بهترین فرمانده من هستند. باید رنج سفر را تحمل کنم تا به فرماندهی برسم.
تایپ: مسافر فاطمه - نمایندگی شیروان
ویرایش: راهنما مسافر ناهید - نمایندگی شیروان
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
211