دانایی همانند یک فیلتر‌صافی عمل می‌کند

مشارکت راهنما همسفر معصومه 

دانایی یعنی این که ما بدانیم هر اتفاقی در زندگی ما رخ داده از روی حکمت و دانش بوده و این آزمایشات الهی برای ما انسان‌ها گذاشته شده است که باید با صبر و تفکر و دانایی‌موثر در این امتحان‌های بزرگ الهی پیروز شویم. کنگره در درمان اعتیاد سطح دانایی فرد را بالا برده تا به شخص کمک کند که از چنگال اهریمن قدرتمند درونش یعنی نفس اماره خود رهایی یابد و بتواند با تشخیص درست احساسات و افکارش به تعادل و درمان برسد و هنگامی که توانست دست به انتخاب بزند، یک مسافر با دانش و عقل خود تشخیص می‌دهد که اعتیادش ظاهرا در لباس میش وارد شده اما در اصل گرگی بوده که او را آرام‌آرام دریده و بر جسم و روانش زخمی عمیق وارد کرده است که برای ترمیمش باید تمام دانایی و اندیشه خود را به‌کار گیرد.

من همسفر می‌شوم تا درمان شود و هیچ وقت برای گنج خانه‌ام دیر نیست تا به خودش بیاید و با تفکر صحیح و انتخاب درستش او هم برای همیشه کنارم بماند. من به امید رهایی او تا آخرین نفس صبر می‌کنم و این می‌شود دانایی من که با صبر و عمل به باورهایم، به دانایی موثر تبدیل می‌شود؛ پس من رهجو وقتی وارد کنگره می‌شوم از سطحی از دانایی برخوردار هستم که اضلاع مثلث آن با هم برابری ندارند و تعادل شهر وجودی من به‌هم ریخته و به واسطه باورها و اطلاعات ناقص از ماهیت خواسته‌های درونیم از دانایی موثر برخوردار نیستم. ما باید به باورهایمان جامعه عمل بدهیم و هنگامی که باورها عملی شد و تفکر ما باعث به آرامش رسیدن و تغییر رفتار ما شد، آن‌ وقت به دانایی موثر دست یافته‌ایم.

مشارکت همسفر زهرا

دانایی زمانی به درد ما می‌خورد که بتوانیم از آن استفاده کنیم و آن‌را هر روز در زندگی به‌کار ببریم و گرنه مثل این می‌ماند که چند کتاب گران‌قیمت خریده‌ایم اما آن‌ها را مطالعه نمی‌کنیم. زمانی‌که توانستیم در تمام مراحل زندگی از آن‌ها استفاده کنیم، معلوم می‌شود که دانایی ما به دانایی موثر تبدیل شده و ما در جهت مثبت قرار گرفته‌ایم‌. مثلث دانایی از سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش تشکیل شده است.

دانایی مؤثر، زمانی حاصل می‌شود که این سه مورد به‌صورت عملی کاربردی شده باشد یعنی شخص در مورد هر موضوعی، هم درست فکر کند هم از تجربیات خود و دیگران استفاده کند و هم در آن راستا آموزش‌های لازم را دیده باشد در این صورت می‌شود گفت به دانایی رسیده اما زمانی‌ این دانایی به‌درد می‌خورد که مشکلی را حل کند و باعث پیشرفت شخص شود، دانایی مؤثر است و به‌کارگیری این دانایی در هر مورد و موضوعی در زندگی، کارآیی خود را دارد و این یک‌جور توان‌مندی است که همیشه و همه جا به‌کار ببریم. تنها کاری که باید انجام دهیم تا به دانایی مؤثر برسیم این است که هر چیزی را در وقت لازم، جای لازم،در حد لازم و در راستای تفکر، تجربه و آموزش به‌کار بریم.

مشارکت همسفر مبینا

«علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی»

دانایی به سواد نیست، اگر فکر کنیم ظاهرمان آراسته باشد این‌گونه ما انسان دانایی هستیم، خیر‌! بلکه دانایی به اندیشه و تفکر ما می‌باشد. از صحبت کردن و رفتار فرد با دیگران کاملاً می‌‌توانیم تشخیص دهیم دانا یا نادان‌ است. انسان زمانی در مسیر دانایی قدم می‌گذارد که متوجه می‌شود چه کاری درست و یا چه کاری نادرست است و می‌تواند تشخیص دهد، از ضد‌ارزش‌ها دوری و به سمت ارزش‌ها حرکت می‌کند.

انسان دانا، انسانی است که همیشه قبل از انجام هر کاری تفکر و تعقل می‌کند و سپس آن‌را به اجرا در می‌آورد انسانی که دانایی خود را به دانایی‌مؤثر تبدیل کرده باشد هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کند و مشکلی برای‌ خود و دیگران ایجاد نمی‌کند و انسانی است که‌ به‌ فرمان عقل نزديک شده و خواسته‌های نامعقول را کنار می‌زند؛ هرقدر دانایی به‌‌خصوص دانایی مؤثر نیرومندتر باشد در رسيدن به خواسته‌های نامعقول نفس همانند یک فيلتر صافی عمل می‌نماید. تنها سلاح ما انسان‌ها در مقابله با کارهای قدرتمند مثل پیروز شدن دربرابر غول اعتیاد فقط دانایی است. وقتی دانایی به دانایی موثر تبدیل شود و با تفکر، تجربه و آموزش همراه باشد ثمره‌اش می‌شود احیای انسانی کنگره‌۶۰ که نه تنها قطار دانایی‌اش در مسیر ارزش‌ها است بلکه مقصد آن نور، آگاهی و عشق است.

مشارکت همسفر اکرم

فردی که به دانایی رسیده باشد هیچ‌گاه نمی‌گوید داناست بلکه دانسته‌هایش را با تفکر به اجرا می‌گذارد به عبارتی؛ مشک آن است که خود بگوید نه آن‌که عطار ببوید. در مقابل مثلث‌دانایی، مثلث‌جهالت قرار دارد: ترس، ناامیدی و منیت؛ در کنگره منیت را کنار گذاشتیم و آموزش‌ها را گرفتیم ترس را کنار گذاشتیم و تفکر کردن را یاد گرفتیم و از تجربیات راهنمایان استفاده کردیم تا این نادانی را به دانایی موثر تبدیل کنیم پس رفتارها و انتخاب‌های ما نشانه دانایی ما است، پس دانایی به سواد نیست به تمدن نیست مثل لباس که نشانه انسانیت نیست.

چو دانا تورا دشمن جان بود
به از دوست مردی که نادان بود

مشارکت همسفر فاطمه 

دستور جلسه این هفته ارتباط مستقیم با جهان‌بینی دارد، قبل از ورود به کنگره‌۶۰ همیشه فکر می‌کردم هر چه سواد بیش‌تر شود و مدارک تحصیلی بالاتری انسان داشته باشد داناتر است و زندگی بهتری می‌تواند برای خود درست کند اما با ورود به این مکان فهمیدم دانایی از مثلثی تشکیل شده که شامل تفکر، تجربه و آموزش است و برای اینکه این مثلث متقارن باشد شرطش این است که سه ضلع نام برده یکسان باهم رشد کنند تا انسان به دانایی موثر برسد. در مقابل مثلث دانایی، مثلث جهالت است که شامل ترس، ناامیدی و منیت است که هر کدام جلوی یکی از اضلاع دانایی را می گیرد، رفتارها و انتخاب‌های ما نشانه دانایی ما است، پس دانایی به سواد نیست، به تمدن نیست، مثل لباس نشانه انسانیت نیست، بلکه انسانی باید اندیشید؛ پس شروع به حرکت کنیم حرکت به سوی ارزش‌ها، زیبایی‌ها و شناخت دنیای درون و بیرون.

رابط خبری و تایپ: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون سوم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی ملایر