به نام قدرت مطلق.
سیزدهمین جلسه از دوره سی و ششم جلسات ویلیام وایت به استادی مسافرسیگار حسین و نگهبانی مسافرسیگارامید و دبیری مسافر سیگار میلاد بادستور جلسه <<وادی ششم و تاثیر آن روی من>>جمعه 26مرداد ماه ۱۴۰۳ ساعت ۷:۳۰ صبح در محل پارک طالقانی آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم مسافر سیگار :
شاکر خداوند هستم که امروز در این جایگاه حضور دارم از نگهبان جلسه سپاس گذارم که از من دعوت کرد.
قبل از اینکه بروم سراغ دستور جلسه به همه دوستانی که در آزمون راهنمایی شرکت کردند خداقوت عرض می کنم امیدوارم که پاداش زحماتشان را دریافت کنند.
واما دستور جلسه وادی ششم, حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا نماییم, در تصور و ظاهر بسیار ساده بنظر می رسد که به فرمان عقل بگوییم چشم اما در عمل هم می توانیم به فرمان عقل چشم بگوییم؟
به عنوان مثال من در دوران مصرفم سالهای آخر مصرفم خیلی از مصرف کننده بودنم ناراحت بودم, عقل به من می گفت برو ترک کن اما من موفق نمی شدم, عقل به من می گفت برو به یک سازمان خودت را معرفی کن اما نفسم که در مقابل عقلم بود با این موضوع مخالفت می کرد!
سالها از این جنگ بین عقل و نفس من گذشت تا اینکه من وارد کنگره شدم, وقتی شروع به سفر کردم عقل به من می گفت سفر سیگار را شروع کن اما نفس مخالفت می کرد تا اینکه سفر سیگار را بعد از 9ماه شروع کردم.
درواقع به اجرا در آوردن فرامین عقل کارسختی است چون نیروی قدرت مندی به اسم نفس اماره با این فرامین مخالفت می کند.
درطول سفر اولم عقل به من می گفت سرساعت در لژون حاظرباش اما نفس می گفت استراحت کن هیچ خبری در پارک نیست جلسات همه تکراری است و...
به قول آقای مهندس رسیدن به فرمان عقل از لحاظ مکان شاید به اندازه یک مو با ما فاصله داشته باشد اما به لحاظ زمانی سالها زمان بر است و نیاز به تلاش زیادی دارد.
باید ذره ذره از فرامین کوچک مثل مسواک زدن حمام کردن و...شروع کنیم به اجرا در آوردن تا کم کم حالمان بهتر شود و بتوانیم فرامین بزرگ تر را به اجرا دربیاوریم.
وقتی به فرمان عقل نزدیک می شویم حسمان تغییر می کند, برای خودمان جسممان و اطرافیانمان مشکل درست نمی کنیم, پس بهتر است که آن کنیم که فرمان است.
تایپ و تنظیم مسافر سیگار امید
عکاس مسافر سیگار محسن
- تعداد بازدید از این مطلب :
168