English Version
English

وقتی من از هستی سوال بپرسم هستی به من پاسخ می دهد.

وقتی من از هستی سوال بپرسم هستی به من پاسخ می دهد.

نهمین جلسه از دوره سی و ششم جلسات ویلیام وایت به استادی مسافرسیگار ماجد نگهبانی مسافرسیگار امید و دبیری مسافر سیگارمیلاد با دستور جلسه «قضاوت وجهالت» جمعه 15 تیر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۷:۳۰ صبح در محل پارک طالقانی آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان ماجد هستم مسافر سیگار

 من قبلا در پارک طالقانی در این جلسه شرکت کرده بودم و خیلی خوش حال هستم که یک بار دیگر فرصت پیش آمد تا من در این جلسه حضور پیدا کنم.

از نگهبان و دبیر جلسه سپاس گزار هستم که من را دعوت کردند, درمورد دستورجلسه به نظر من کسی که برای موضوعی به عنوان استاد جلسه دعوت می شود یا در آن گره دارد یا توانسته است آن گره را باز کند, سیگار کشیدن من دقیقا با قضاوت و جهالت شروع شد! به واسطه مصرف قلیان مادر بزرگم همیشه درخانواده ما قلیان بود و استفاده می شد ومن از سن کم شروع به مصرف قلیان کردم و اتفاقا سیگاری ها را مسخره میکردم! یعنی قضاوت می کردم واصلا قلیان کشیدن خودم را نمی دیدم یا همیشه در جمع به سیگاری هاطعنه می زدم که بوی بدی می دهند.

 طبق سی دی انتقال صفات استاد امین وقتی سوال می پرسم هستی به من پاسخ می دهد و آن صفت به من انتقال پیدا می کند.

وقتی فشار مشکلات کمی بیشتر شد من به سراغ سیگار رفتم و سیگار های طعم دار می کشیدم تا بوی بدی ندهد, سالها درگیر سیگار بودم و برای ترک سیگار کلاس های مختلفی شرکت کردم تا اینکه به کنگره آمدم و به واسطه من پدرم وارد کنگره شد و اعتیادش رادرمان کرد و به لطف خدا و آقای مهندس و خانواده متحرمشان خانواده ما از تاریکی خارج شد و من بابت این موضوع همیشه شاکر خداوند هستم.

عکاس : مسافر سیگار امیرحسین

تایپ و تنظیم: مسافر سیگار امید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .