English Version
English

جهل و نادانی ما بزرگ‌ترین ابزار نیروهای منفی و بازدارنده است

جهل و نادانی ما بزرگ‌ترین ابزار نیروهای منفی و بازدارنده است

دستور‌ جلسه این هفته قضاوت و جهالت هست؛ ابتدا بایستی اندکی درباره قضاوت و جهالت توضیحاتی را ارائه بدهم. این‌که قضاوت از قاضی می‌آید و قاضی هم کسی است که کارش قضاوت کردن هست. یک قاضی درس قضاوت کردن را خوانده و علم آن را فراگرفته است؛ اما آیا من شیوا هم می‌توانم قضاوت کنم؟ آیا من علم قضاوت کردن را دارم؟ کسی قضاوت می‌کند که عادل باشد و عدل را رعایت کند مثل خداوند. قضاوت فقط و فقط کار خداوند یا قدرت مطلق است. در دنیای حقوق بالاترین رتبه را قاضی دارد، یک قاضی هیچ‌وقت اجازه ندارد از روی حدس و گمان یا از روی احساسات تصمیم بگیرد، یک قاضی فقط و فقط می‌تواند با توجه به اسناد و مدارکی که دارد رأی صادر کند؛ حتی اگر برخلاف میل باطنی خود باشد. کسانی که درس قاضی و علم قضاوت کردن را فراگرفته‌اند گاهی اوقات دچار اشتباه می‌شوند و حتی گاهی اوقات سر بی‌گناه بالای دار می‌رود؛ پس باید خیلی مراقب قضاوت کردن باشیم و کسی را بی‌دلیل و بدون اطلاع قضاوت نکنیم.

انسان اگر بخواهد پیرامون هر موضوعی قضاوت‌ کند؛ بایستی اطلاعات و آگاهی را در مورد آن موضوع کسب کند. قضاوت کردن دیگران اگر در حیطه کار ما نباشد کار انسان‌های جاهل و نادان است. همین‌طور ما خوب می‌دانیم که مثلث جهالت ترس، منیت و ناامیدی است که نمی‌گذارد مثلث دانایی که تجربه، آموزش و تفکر است رشد کند؛ وقتی ترس می‌آید تفکر از بین می‌رود؛ یعنی ما دیگر قادر نیستیم تصمیم درست را بگیریم و کار درست را انجام بدهیم یا وقتی منیت می‌آید ما دیگر نمی‌توانیم آموزش بگیریم. همین‌طور اگر ناامیدی بیاید ما نمی‌توانیم چیزی را تجربه کنیم برای همین دانایی ما متوقف می‌شود و هرلحظه در اعماق تاریکی و ضد ارزش‌ها فرومی‌رویم. نتيجه جهالت، نداشتن امنیت است و همین‌طور خودخواهی یکی دیگر از محصولات جهالت هست و کسی که در وادی جهالت به سر می‌برد خیلی خرافاتی می‌شود و هر چیزی را به‌راحتی می‌پذیرد و به‌راحتی نیروهای منفی و تخریبی کار خودش را انجام می‌دهد.

ما خوب می‌دانیم کسی که مواد مخدر مصرف می‌کند و به جسم و روان خودش آسیب می‌رساند؛ حتی بدون این‌که خودش متوجه شود؛ زیرا این اتفاق ذره‌ذره و به‌آرامی صورت می‌گیرد و آن‌چنان در مرداب اعتیاد خفه می‌شوند که باورش حتی برای خودش هم سخت است و این‌یکی از نشانه‌های نادانی و جهل آن فرد است؛ زیرا کسی که دانا است مواد مخدر مصرف نمی‌کند؛ کسی که دانا است آن‌قدر روی خودش تزکیه و پالایش می‌کند که از تمام ضد ارزش‌ها دوری می‌کند. قضاوت و جهالت هر دو محصول و زاييده ضد ارزش‌ها هستند؛ زیرا کسی که قضاوت می‌کند سریع برای شخص مقابل خودش حکم هم صادر می‌کند و این‌ها همه کار نیروهای منفی هستند که انسان را به نابودی و تباهی می‌کشاند.

با آمدن به کنگره ۶۰ و آموزش‌های ناب آن فهمیدیم که قضاوت کار انسان‌های جاهل و نادان است و انسان را به تاریکی سوق می‌دهد و با قضاوت کردن دیگران خود هم در آستانه آشوب هستیم و آرامش خود را از دست می‌دهیم. من همسفر بایستی بدانم اگر دوربینم را روی خودم زوم کنم و عیب‌های خودم را ببینم دیگر نمی‌آیم دیگران را حتی در ذهن خودم قضاوت کنم. من باید این را بدانم که اگر دیگران را مورد قضاوت قرار دهم، قطعاً خودم هم مورد قضاوت قرار می‌گیرم مثل همان ضرب‌المثلی که می‌گوید؛ با هر دستی که بدهی از همان دست پس می‌گیری؛ بنابراین باید خیلی حواسم به افکار و اندیشه‌ام باشد که جایی قضاوت نا به‌جا نکنم؛ زیرا ساختار انسان قاضی گونه است؛ چون‌که همیشه بر سر یک دوراهی قرار می‌گیرد که باید مسیر را خودش با قضاوت تعیین کند. بااین‌حال دخالت بر اموری که به ما مربوط نیست، عین جهالت است.

استاد امین می‌‌فرمایند: «برای درک مفاهیم کلمات باید ابتدا ریشه آن‌ها موردبررسی قرار بگیرد. جهالت از جهل گرفته‌شده است و جهل هم یعنی نادانی و ندانستن مطالب و زمانی که جهالت در کنار قضاوت قرار می‌گیرد انسان را کاملاً به سمت‌وسوی تاریکی‌ها سوق می‌دهد و هر چه دانایی‌فرد بیشتر باشد آن فرد از جهالت کم‌کم فاصله می‌گیرد و از قضاوت کردن دیگران هم‌دست برمی‌دارد». در کنگره ۶۰ ابتدا و قبل از شروع جلسه، ۱۴ ثانیه سکوت برقرار می‌شود تا از جهل و نادانی خود به خداوند پناه ببریم. جهل و نادانی ما بزرگ‌ترین ابزار نیروهای منفی و بازدارنده است که باعث می‌شود گاهی اوقات نتوانیم خوب سفر کنیم و از حلقه آموزش دور و دورتر شویم؛ حتی من همسفر هم می‌توانم با جهل و نادانی خودم باعث این بشوم که مسافرم خوب سفر نکند و از کنگره دور شود؛ وقتی من همسفر دوربینم روی خودم زوم نباشد و مدام دنبال قضاوت کردن مسافرم باشم که امروز فلان جا رفت حتماً مواد مصرف کرده یا با فلانی داشت صحبت می‌کرد حتماً دارد قرار می‌گذارد که باهم بروند مواد مصرف کنند یا این‌که دائم به مسافرم گیر بدهم و آن را قضاوت کنم که چرا چشم‌هایت سرخ است، چرا چاق نمی‌شوید، چرا خواب‌آلود هستید، چرا خمیازه کشیدید و هزاران عیب و ایراد دیگر از او بگیرم فقط و فقط با قضاوت نابجا و با جهالت خودم مسافرم را دوباره به اعماق تاریکی اعتیاد می‌فرستم.

یادم است زمانی که وارد کنگره شدم راهنمای تازه‌واردین به من گفت: شما برای حال خوش خودتان می‌آیید و هیچ زمانی نباید به مسافرتان کاری داشته باشید یا این‌که راهنمای من همیشه در لژیون به همه ما رهجوها می‌گوید دوربینت را روی خودت زوم کن؛ چون مسافر حتی اگر هم گریز بزند اولین نفر راهنمای اوست که متوجه می‌شود؛ پس من همسفر وقتی دوربینم روی خودم زوم باشد عیب‌ها و ایرادهای خودم را به‌خوبی می‌بینم و دیگر به دنبال قضاوت مسافرم یا حتی افراد دیگری نیستم. من وقتی کسی را مورد قضاوت قرار می‌دهم از هدف‌های خودم فاصله می‌گیرم و آن انرژی که باید صرف رسیدن به هدف‌هایم کنم، صرف کارهای بیهوده می‌کنم و این باعث تخریب حتی در درون من می‌شود و آرامش را از من می‌گیرد.

یک مسافر و همسفر همان‌طور که آقای مهندس در تصویر شماره ۱ کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر بیان کرده‌اند در مسیر درمان نیاز به آرامش دارند تا بتوانند با جسم خراب و فرسوده از جاده پرپیچ‌وخم و برفی و لغزنده اعتیاد به‌سلامت به مقصد که همان سلامتی کامل و رهایی از دام اعتیاد برسند و این تنها با گوش‌به‌فرمان بودن اتفاق می‌افتد. جا دارد اینجا ابتدا خدای خودم را شکر کنم و بعد از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که چنین بستری را فراهم کردند تا من همسفر بیایم و آموزش بگیرم تا زندگی طوفان‌زده‌ام را به ساحل آرامش برسانم و یک تشکر ویژه دارم از راهنماهای خودم همسفر سهیلا و همسفر مرضیه و راهنما مسافر میلاد که بهترین ناجی‌های زندگی من بودند و یک تشکر از مسافرم که همیشه در کنارم است و به من آرامش می‌دهد.

نویسنده: همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ارسال: مرزبان خبری همسفر زلیخا
همسفران نمایندگی پرند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .