با تشکر از آقای مهندس و خانواده محترمشان به خاطر چنین بستری که برای رهایی انسان‌ها از دام اعتیاد ایجاد کرده‌اند. از تمام خدمت‌گزاران شعبه سلمان فارسی سپاسگزارم و اما در مورد دستور جلسه در کنگره ۶۰ چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی ممنوع می‌باشد؟ هر سیستمی برای خودش یک سری حرمت‌ها و قوانین دارد، حرمت یعنی احترام گذاشتن به حریم دیگران، بایدونبایدها.
کنگره ۶۰ هم از این موضوع مستثنا نیست و اتفاقاً از بقیه جاها خیلی قوی‌تر عمل می‌کند. حرمت‌ها مانند پول دادن به یکدیگر و رابطه در بیرون از کنگره ۶۰، وام دادن به هر شخصیت حقیقی و حقوقی ممنوع می‌باشد، اما چرا به رابطه کاری، مالی و خانوادگی صریحاً اشاره شده است؟ زیرا مهم بوده و بیشترین مشکلات از این سه مورد است، هر شخصی دچار تخریب‌شده و خسارت جبران‌ناپذیری متحمل می‌شود، این حرمت‌ها مهم و عمل کردن به آنها واجب است.
در جلسات حرمت دو بار خوانده می‌شود، یک‌بار برای شروع و بار دوم در پایان جلسه برای کسانی که دیر می‌آیند و آنها نیز متوجه حرمت‌ها بشوند بنابراین خیلی مهم است. در مورد رابطه کاری، وقتی رهجویی تازه‌وارد در کنگره۶۰ می‌آید نمی‌داند به کجا آمده و تحت آموزش قرار می‌گیرد، توسط راهنمایان تازه واردین به قوانین و روش درمان D.S.T آشنا گردیده و بعد لژیون انتخاب می‌کند و رابطه استاد و شاگردی برقرار می‌شود و ایشان شاگرد و استاد، راهنما می‌باشد اما زمانی که در بیرون از کنگره۶۰ رابطه کاری پیدا شود دیگر رابطه استاد شاگردی کمرنگ می‌شود و تبدیل به همکاری می‌شود و شوخی‌ها شروع می‌شود و احتمالاً باهم خوراکی می‌خورند و جک گفتن و رفت‌وآمد بین آنها برقرار می‌گردد و دیگر احترام استادی و شاگردی در شعبه کم‌کم از بین می‌رود.
مسئله دوم مسائل مالی است پول زیاد یا کم دادن به‌عنوان دستمزد از طرف رهجو به راهنما و برعکس که طبق فرمایش آقای مهندس که می‌فرمایند: بیشترین مشکلات خانوادگی خویشاوندی به خاطر مسائل مالی می‌باشد چه قرض دادن چه قرض گرفتن مانند وقتی پدر و مادر در قید حیات می‌باشند تمام خانواده (پدر، مادر و خواهر، برادر) در کنار همدیگر زندگی خوبی دارند ولی وقتی اتفاقی می‌افتد پدر و مادر در قید حیات نیستند فرزندان سر تقسیم ارث به جان یکدیگر می‌افتند و تمام شئونات خانوادگی را زیر پا می‌گذارند و دیگر آن رابطه خوب و عاشقانه در بین خانواده تمام می‌شود.
مطلب سوم که در نوع خود مهم باشد رابطه کاری بین رهجو و راهنما، شاگرد و استاد که این رابطه هم خیلی از مشکلات را ایجاد می‌کند و باعث اتفاقات بیشتری می‌شود و این مسئله به حمدالله در کنگره۶۰ یا نبود یا خیلی کم رخ‌داده ولی در سیستم‌های دیگر تجربه‌شده است که باعث جدایی از هم متلاشی شدن خانواده‌ها گردیده و به‌صورت یک‌دفعه نبوده بلکه به‌صورت تدریجی و یواش‌یواش مثل مار خزیده و به‌صورت ناگهانی خود را نشان می‌دهد و یکی از مشکلات جبران‌ناپذیر نابودکننده می‌باشد به همین دلیل آقای مهندس تأکید بسیار دارند که این سه مورد رابطه وجود نداشته باشد وصریحا به آنها اشاره فرموده‌اند.
به قلم: راهنمای محترم اصغر جمالی لژیون 23
تهیه‌کننده: مسافر حسین مظاهری لژیون 12
- تعداد بازدید از این مطلب :
176