به نام دوستار عشق و محبت، خداوند را هزاران بار شاکرم که کنگره را بر سر راه زندگی من قرار داد تا سعی کنم در رفتار و نحوه زندگی کردنم تغییراتی به وجود بیاورم؛ البته الآن برای تغییر خیلی زود است؛ زیرا من دو ماه و نیم است که سفر میکنم.
روزی که برای اولین بار وارد کنگره شدم روز مادر و روز زن بود و به اصرار مسافرم به کنگره آمدم من تا آن موقع نمیدانستم مسافرم اعتیاد داشته است، فقط دو سالی بود که خیلی عصبی و پرخاشگر بود و رفتارهایی میکرد که همیشه با خودم میگفتم من چرا ماندهام و با این آدم زندگی میکنم؟ ولی به خاطر بچههایمان میگفتم باید تحمل کنم و فکر میکردم طبق معمول همیشه افسردگیاش برگشته است و این بار به این صورت خودش را نشان داده است؛ ولی به لطف یکی از دوستان، مسافرم وارد کنگره شده بود و بعد از گذشت چند ماه دوباره رفتارش مثل سابق شد و من همیشه دلم میخواست بدانم کجا میرود و چطور این قدر تغییر کرده است ولی نمیگفت که اینجا کجاست فقط میگفت مشاوره میروم.
خدا را شکر بعد از گذشت یک سال و نیم من هم وارد کنگره شدم تا این مکان مقدس را بشناسم جایگاهی که زندگی خیلی انسانها را از نابودی و جدایی نجات داد و درهای رحمت الهی برای من هم باز شد و شاید اگر اینجا نبود دیگر قدرت تحمل نداشتم و پاهایم برای ادامه راه قدرت نداشت و من هزاران بار خداوند را شکر میکنم و امیدوارم بتوانم در کنار مسافرم از این به بعد روزگار را به خوشی در کنار فرزندانمان سپری کنیم.
نویسنده: همسفر زینت رهجوی راهنما همسفر آذر(لژیون هشتم)
رابط خبری: همسفر آمنه رهجوی راهنما همسفر آذر(لژیون هشتم)
ارسال:همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر مبینا (لژیون ششم)
وبلاگ همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
89