جلسه سوم از دوره اول سری کارگاههای آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران نمایندگی چرمهین به استادی ایجنت گروه خانواده همسفر مریم، نگهبانی راهنما همسفر محدثه و دبیری راهنما همسفر محمدجواد با دستور جلسه «هفته همسفر» روز پنجشنبه ۲۱ دیماه ۱۴۰۲ ساعت 16:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
هفته همسفر را به خانم آنی عزیز و تمام همسفران آقای مهندس و همه همسفران کنگره 60 بهخصوص همسفران چرمهین تبریک عرض میکنم. همیشه در مورد مسافر صحبت میشود؛ اما امروز میخواهم کمی متفاوت صحبت کنم، میخواهم حس و انرژی همسفرها بیشتر شود و دیدگاهها به سمت همسفرها تغییر کند. بعضی وقتها اینقدر نقش همسفر کمرنگ میشود که گاهی برای رهایی یا تولد که بالا میآییم از همه تشکر میکنیم؛ اما همسفرمان را فراموش میکنیم و بالعکس گاهی مسافر اینقدر از همسفر تشکر میکند که همسفر شرمنده میشود و این دقیقاً به جهانبینی فرد بستگی دارد. نکته مهم این است که ما باید همدیگر را بشناسیم. زمانی که یک مسافر همسفر را خوب بشناسد و خوب درک کند میتواند زندگی قشنگتری داشته باشد؛ مثلاً ما دستگاهی میخریم، قبل از اینکه آن را به برق بزنیم اول دفترچه راهنمای آن را میخوانیم و پس از کسب آگاهی از آن دستگاه استفاده میکنیم؛ اما در مورد زندگی کردن و قانونهای زندگی تقریباً ۹۹ درصد ما چیزی آموزش ندیدهایم، در کودکی و نوجوانی به ما یاد نمیدهند که چگونه زندگی کنیم چون خودشان هم بلد نبودند.
در کتاب شریف خداوند میفرمایند: «زن و مرد را برای تکمیل همدیگر آفریدیم، زن و مرد مکمل یکدیگر هستند.» مکمل در قانون رنگها یعنی ضد هم. حالا یک زن و مرد چه تفاوتهایی دارند؟
دیدگاه آقایان کاملاً متفاوتتر از خانمها است و همین تفاوت باعث میشود همدیگر را کامل کنند و به همدیگر قدرت بدهند. اگر بخواهیم مثالی بزنیم، وقتی میخواهیم خانهای بخریم وقتی نظرات خود را رویهم بگذاریم میتوانیم بهترین خانه را بخریم. حالا ازچه سویی این صحبت را میکنم؟ به خاطر اینکه آقایان در نسل بدوی و اوایل که آفریدهشده بودند، چون چشمهای دوربین و تیزبینی داشتند خوب شکار میکردند و خانمها میتوانستند تمرکز کنند و ریزبین بودند. از همینجا متوجه میشویم زن و مرد دیدشان کاملاً متفاوت است و آقایان معمولاً دوربین هستند و خانمها از این موضوع شکایت دارند و این دقیقاً به خاطر خاصیت آقایان است.
زمانی که میخواهیم یکخانه بخریم آقایان به اطراف و امنیت و همسایهها توجه میکنند، ولی خانمها به چیزهای ریز مثل خرابی شیرها و نم دادن دیوار توجه میکنند. اگر خانم و آقا به نظرات هم توجه کنند یکخانه عالی میخرند، چون نظرشان را گفتهاند و میتوانند بهترین انتخاب را داشته باشند، ولی اکثراً آقا حرف خودش را میزند و خانم هم حرف خودش را و درنهایت یکی از آنها گذشت میکند و کنار میآید و ته آن به شکست منتهی میشود و موفق عمل نمیکنند، اینجا نتیجه میگیریم از نظرات همدیگر استفاده کنیم.
نکته بعدی اینکه خانمها میخواهند موردتوجه قرار بگیرند و ما این را متوجه نیستیم. برای مثال وقتی دختر شما جلوی شما بزرگشده است و شما اصلاً او را ندیدهاید و توجه نکردهاید؛ اما فرد دیگری در جای دیگر به او توجه میکند و بعد میگویید من همیشه نان حلال سر سفره آوردهام چرا این اتفاق افتاد؟ این اتفاقات ربطی به نان حلال و حرام ندارد، بلکه به خاطر این است که من حواسم به خانوادهام نبوده است.
موضوع دیگر اینکه آقای مهندس همیشه میگویند: «با دقت نگاه کنید و درک کنید.» وقتی با دقت نگاه میکنید و درک میکنید صد درصد آن را میبینید و میفهمید او الآن چه میخواهد. گاهی پیش میآید خانم باظرافت و عشق یک سالاد درست میکند و یک گل خوشگل با گوجه درست میکند و روی سالاد میگذارد؛ وقتی سفره را پهن میکند آقا تمام حواسش به فیلم است، وقتی گوجه را میخورد شروع به اعتراض میکند. اینجا شما اصلاً عشق خانم را ندیدهاید؛ با دقت تر به اطرافمان نگاه کنیم.
خانمها کیمیاگر هستند و از یک فلز بیارزش طلای باارزشی درست میکنند؛ بچهها را از کودکی پرورش میدهند. بزرگی میگفت: «انسانهایی موفق هستند که همیشه به یک موضوع یکجور نگاه نکنند». شما همیشه وقتی به خانه میروید فکر کنید یک موجود جدید روبه روی شماست و یک کار جدید انجام داده است. این تفاوتها را ببینید و به رو بیاورید. از خانمهای خود تعریف کنید تا متوجه شوند چقدر دوستشان دارید. همین نکات باعث میشود زندگیها گرم شود.
گاهی آقایان خانمهای خود را کارآگاه و جاسوس بار میآورند. آقایان وقتی ناراحت هستند ساکت و آرام هستند و نمیخواهند حرف بزنند ولی یک خانم وقتی ناراحت است میخواهد حرف بزند، پیش دیگران یا مشاور میرود، مشاور فقط شنونده خوبی است گاهی ما باید شنوندههای خوبی باشیم؛ نه تأیید کنیم نه تکذیب، فقط گوش کنیم و همین کافی است که یک خانم آرام شود. علت اینکه خانمها را کارآگاه بار میآوریم این است که بیرون یک اتفاق افتاده و آقا در خانه حرف نمیزند، خانمها خیلی سریع نگران میشوند و تحت تأثیر قرار میگیرند و برای اینکه آرامش پیدا کنند شروع به جستوجو کردن میکنند و اینگونه آنها را جاسوس بار میآوریم.
در «سیدی قضاوت» استاد امین صحبت کردند که سوءظن نداشته باشید. به فرمایش بزرگی: «سوءظن یکی از گناهان است، اگر چیزی را دیدید بهخوبی برداشت کنید، اگر نتوانستید برداشت کنید برای آن یک برداشت بتراشید و اگر نتوانستید دلیل بتراشید نفس خود را ملامت کنید».
نکته دیگر اینکه همیشه خانمها میگویند کجا بریم و چه بپزیم. گاهی باید آقایان بگویند. آقای مهندس ما را همهکاره بار آوردهاند و همه مدل خدمتی به ما میدهند، پس گاهی در کارهای خانه به خانم خانه کمک کنیم و اجازه دهیم خانم به کارهای خصوصی خود برسد. باهم همکاری کنیم تازندگیمان گرم شود. بیایید گرمای خانواده را حفظ کنیم و با شیاطین معامله نکنیم. ما در این سالهای مصرف نور را از بچههای خود گرفتیم، بیایید به آنها نور و انرژی بدهیم. امروز قرار نیست با کادو جبران کنیم، ما قرار است با کادو و پاکت دادن زندگیمان را محکمتر کنیم. کادو هرچه هم بزرگ باشد جوابگوی زخمهایی که همسفر خورده نیست. گاهی مسافر در تولدش میگوید من هیچچیز برای همسفرم کم نگذاشتهام، این اشتباه است؛ پول همهچیز را جبران نمیکند، شما اصلاً همسفر را ندیدهاید!
ما امروز فقط گرما میدهیم زمانی جبران میکنیم که بعد از سفر و رهایی زندگی را تغییر دهیم و زندگی گرم و فرزندان قوی داشته باشیم. زمانی که بترسید، ذهن خلاق نیست. ما باید اینقدر زندگی را آرام کنیم که فرزندانمان خلاق شوند و این خلاقیت آنها قطعاً میتواند دنیا را عوض کند.
تایپ و ویراستار: راهنمای تازهواردین، همسفر لیلا
عکس: همسفر شهناز، مرزبان خبری
ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم)
نمایندگی همسفران چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
1557