English Version
English

فرمانبرداری، کلید موفقیت

فرمانبرداری، کلید موفقیت

جلسه پنجم از دوره دوازدهم از کارگاه‌های کنگره۶۰ نمایندگی قیدار با دستور جلسه "وظایف راهنما و رهجو" با استادی مسافر تراب و نگهبانی مسافر اصغر و دبیری مسافر محمد‌علی در روز سه‌شنبه ۱۴۰۱/۱۲/۹ و در ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود

خلاصه سخنان استاد

سلام دوستان تراب هستم یک مسافر. از نگهبان محترم آقای اصغر تشکر می‌کنم که مسئولیت و اداره جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم. از لژیون مرزبانی و ایجنت محترم آقا مسعود تشکر می‌کنم که اجازه دادند خدمت در این جایگاه را تجربه کنم.
اما در مورد دستور جلسه این هفته، وظایف راهنما و رهجو، این دستور جلسه از دوبخش تشکیل شده است. بخش اول وظایف راهنما و بخش دوم وظایف رهجو، در کنگره قبل از هر چیز باید معنای کلمات را بیاموزیم. راهنما یعنی کسی که راه را نشان می‌دهد یا کسی که تجربه خروج از تاریکی‌ها را دارد.
رهجو یعنی جوینده راه، کسی که در تاریکی و ظلمت مواد به دنبال کور‌سوی چراغی می‌گردد. اولین وظیفه یک رهجو در بدو ورود به کنگره فرمان‌برداری است، یعنی رهجو باید بدون کم و کاست تمام فرامین راهنمای خود را اجرا کند به طور مثال باید شربت اوتی را سر وقت مقرری که راهنما تعیین می‌کند، باید مصرف کند، باید سر وقت در جلسات حاضر شود، باید به نظم و انضباط اهمیت دهد و اگر این گونه نباشد نمی‌تواند با موفقیت سفر خود را به پایان برساند، اگر به پایان سفر یا رهایی هم برسد به تعادلی که مد نظر کنگره است نخواهد رسید

با کمک‌های راهنمای من بود که، من توانستم سفر خود را به نحو مطلوب به پایان برسانم.
پوشش درست، حضور به موقع در کلینیک، از دیگر وظایف یک رهجو است، من در مدت سفرم سعی میکردم در اولین ساعات کلینیک اوتی خود را تحویل بگیرم تا جایی که گاهی اوقات با مبصر باهم وارد کلینیک می‌شدیم یعنی ساعت دو من جلوی در کلینیک حضور داشتم. یک رهجو باید فرمانبرداری را به خوبی بیاموزد چرا که یک فرمانده خوب در درجه اول فرمانبردار خوبی بوده است. می‌توان گفت فرمانبرداری، کلید موفقیت یک رهجو است. اما در مورد وظایف راهنما باید بگویم، یک راهنما باید از سر مهر و محبت با شاگرد خود برخورد کند، زمانی که من سی‌دی‌های خود را می‌نوشتم راهنما مرا تشویق می‌کرد که این امر باعث دلخوشی من بود که بخاطر همین تلاش خود را بیشتر می‌کردم، شاید اگر این‌گونه نبود من انرژی لازم را برای ادامه سفر نداشتم. راهنما نباید رابطه کاری یا مالی با شاگرد خود داشته باشد یا کار شراکتی داشته باشیم. همان‌طور که آقای مهندس هم فرمودند: نباید یک راهنما با شاگرد خود رفت و آمد خانوادگی داشته باشد.قوانین کنگره، حرمت کنگره، احترام به یکدیگر، این اصول در کنگره از جمله چیزهایی است که راهنما و رهجو نمی‌شناسد و بر تمام مسافران رعایت اینها واجب است.
در آخر از بنیان کنگره و تمام زحمت کشان کنگره شصت تشکر می‌کنم.
از اینکه به صحبت‌های من گوش کردین، متشکرم.

ضبط صدا و تایپ: مسافر ابوذر، رهجوی لژیون چهارم

تنظیم و ارسال گزارش: مسافر یداله، مرزبان خبری

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .