English Version
English

مصاحبه با کمک راهنمای محترم مسافر جواد فلاح پیشکسوت و مسئول ورزش در خراسان

مصاحبه با کمک راهنمای محترم مسافر جواد فلاح پیشکسوت و مسئول ورزش در خراسان

سلام دوستان عباس هستم یک مسافر،مرزبان خبری بوستان نیلوفر آبی ،درخدمت آقای جواد فلاح هستیم، ایشان یکی از پیشکسوتان فعال و مسئول ورزش خراسان هستند. 

مسافر جواد با ده سال تخریب وارد کنگره شدند، آخرين آنتی ایکس مصرفی شان تریاک بود. مدت ده ماه به روش DST ، با داروی OT و به کمک راهنمایی مسافر حامد سفر کردند، ورزش ایشان در کنگره، کشتی است. مدت ده سال و دو ماه و ده روز است که از دام اعتیاد رها شده اند. ایشان در جایگاه های مختلفی از قبیل نگهبانی جلسات، مرزبانی کمک راهنمایی و ایجنتی شعب و... خدمتگزار بوده اند و با توجه به اینکه در حال حاضر در جایگاه ایجنتی نمایندگی بیرجند در حال خدمت هستند با ایشان گفتگوی صمیمانه ای داشتیم که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم. ای پیک خجسته که داری نشان دوست با ما مگو به جز سخن دل نشان دوست حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بود یا از دهان آن که شنید از دهان دوست،

بفرمایید چگونه با کنگره آشنا شدید؟
من از طریق برنامه ماه عسل که در ایام ماه مبارک رمضان پخش می شد با کنگره آشنا شدم و از طریق سایت کنگره پیگیر شدم و سال 1390 وارد کنگره شدم و پروسه درمان را شروع کردم.


جناب آقای مهندس می فرمایند دایره برای بقای خود به مثلث نیاز دارد و مثلث می تواند دایره را قانونمند کند قانون از نگاه شما چیست؟
قانون به نظر من مجموعه ضوابطی است که توسط خدا یا انسان وضع می شود که موجودات و انسانها در کنار یکدیگر و بدون تخریب زندگی کنند تا بتوانند به هدف اصلی زندگی خود برسند.


در سفر اول با این شعر برخورد کردم که "آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی قصه این است که چه اندازه کبوتر باشیم" و من فکر می کردم که باید پرواز کنم ولی در طی زمان و با آموزش های آقای مهندس به این مفهوم رسیدم که زندگی و حیات بر زمین هم پرواز، هم ارتقاء، هم تکامل است.به نظر شما آیا می توان با جهان بینی بر فراز قله ها و مشکلات پرواز کرد؟
ما با جهان بینی، جهان پیرامون خود را درست می بینیم و به سبب این درست دیدن مشکلات خودمان را حل می کنیم و از آن درس می گیریم  و مسائل را به درستی بررسی می کنیم و با تفکر و تعقل آنها را حل می کنیم و به جلو می رویم.


این که روش DST پل و کلیدی برای رسیدن به نتیجه حتی در علم پزشکی است شکی نیست اما آیا به تنهایی کافی است؟
روش DST این را نشان می دهد که من در زمان در حال زندگی کردن هستم و هر چیزی زمان خودش را دارد و باید به مرور و پله ای مسائل را حل کنم و این را مشخص می کند که هر تصویر از پازل هایی تشکیل شده است که باید همه در کنار هم باشد. ولی این روش برای درمان کافی نیست و نیاز به مسائل دیگری داریم، چون انسان فقط جسم نیست و مسائل مختلفی هم دارد و آن مسائل با مرور زمان حل می شوند.
در کتاب 60 درجه، سی دی ها و ... به این جمله می رسیم که "بیایید این آتش ویرانگر را مهار کنیم" و خدمت کنیم.

شما بفرمایید تا کنون چه جایگاه های خدمتی را تجربه کرده اید؟
من جایگاه های خدمتی مختلفی خدمت کردم که مهم ترین آنها به نظرم مسافر بودن بوده است نکته ای که به آن توجه می کنم آن است که سعی کرده ام که در کنگره همیشه یک مسافر باشم.
از شکل گیری نمایندگی بیرجند برایمان بگویید.
من در ابتدا اصلا فکر نمی کردم که در شکل گیری این نمایندگی نقشی داشته باشم ولی همه مسائل دست به دست هم داد تا به لطف خدا و آقای مهندس من هم سهیم باشم در شکل گیری این نمایندگی و ابتدا از پارک شروع کردیم و کم کم رشد کرد و در حال حاضر هم خیلی فعال است و خدمتگزاران زیادی در آنجا مشغول به خدمت هستند.


لطفا در مورد باشگاه زورخانه کارگران برایمان بگویید.
یک دوره ای ما با کمک یکی دو نفر از بچه ها شیفتی را برای بچه های کنگره هماهنگ کردیم و شروع کردیم. در طی زمان آن شیفت مستقل ادامه پیدا نکرد ولی استارتی شد تا گروهی از بچه ها در باشگاه زورخانه کارگران مشغول به ورزش شوند.
شما در باشگاه کشتی راه آهن هم فعالیت دارید لطفا در این باره هم توضیح دهید. 
من اولین دفعه ای که به باشگاه راه آهن رفتم فقط چهار سال داشتم و از کلاس سوم دبستان ورزش کشتی را به صورت رسمی شروع کردم و عضو باشگاه تختی مشهد شدم. در ادامه در رده سنی جوانان در باشگاه راه آهن عضو شدم و موقعی که با مواد آشنا شدم از ورزش دور شدم. بعد از درمان دوباره همراه با تعدادی از بچه ها شروع به ورزش کردیم و با صحبت با مسئولین باشگاه توانستیم شیفتی را برای بچه های کنگره اختصاص دهیم و با کمک و همکاری آقای مهندس و دیده بان محترم آقای سلامی آن را ادامه دهیم.


اگر کنگره نبود چه اتفاقی می افتاد؟

من اعتقاد دارم که اگر کنگره نبود، جای دیگری یا چیز دیگری فراهم می شد. الان هم خدا را شاکرم که کنگره هست و این چرخه می چرخد و حالمان خوب است و زندگی را جور دیگری تجربه می کنیم.
آقا جواد بزرگوار سوالهای زیادی از شما داشتم خدا قوت تان بدهد چه قدر زیبا و پرمحتوا بیان کردید. البته پرتلاش هستید. گفتم بیرجند 600 کیلومتر مکانی و زمانی و...  گفتم خدمت فرمودید هم مهم نیست هم مهم است، ولی مهم مسافر بودن است،

لژیون داری در بیرجند...  شما بزرگوارید و همسفرتان هم بزرگ و پهلوانانه در کنار شما هستند.  با نزدیک شدن به شما به قول سعدی بزرگ: " الا شهید عشق" برایم معنا پیدا کرد... از شما ممنونم که در این مصاحبه شرکت نمودید.

----------سپاس---------

مرزبان خبری: مسافر عباس

عکاس : مسافر مجید لژیون نهم بنیان

ویرایش و ارسال خبر : مسافر امین الله

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .