چهارمین جلسه از دور ششم لژیون سردار نمایندگی حر با نگهبانی پهلوان مسافر احمد و دبیری پهلوان مسافر عیسی و استادی کمک راهنمای محترم مسافر علیرضا با دستور جلسه "گلریزان" در تاریخ چهارم آبان ماه 1401 ساعت 19:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر. خیلی خوشحال هستم و خداوند را شاکرم که در جمع باصفای شعبه حر هستم و از سردار تشکر میکنم. من لژیون سردار را خیلی دوست دارم و واقعاً هر جا بتوانم برسم، این کار را میکنم. من فکر کنم همه ما در کنگره به توافق رسیدهایم که کنگره مسیرش درست است و همگی جناب مهندس را قبول داریم بهعنوان انسانی که از وقت، مال و جان خود در حق تمام ما انفاق میکند و هر چه در این مسیر یاد میگیرند خالصانه به ما نیز یاد میدهند تا بهره بیشتری ببریم. آقای مهندس تأکید زیادی دارند روی سیدی نوشتن و بهصورت واو به واو. زمانی که سیدی نوشتن مد نبود من سیدی مینوشتم. الآن به این نتیجه رسیدهام که سیدیها زبانی است که بتوانیم زبان همدیگر را بفهمیم. خیلی فرق هست بین کسانی که سیدی مینویسند یا گوش میدهند و آنهایی که نمینویسند. اگر سیدیها را ننویسم متوجه این زبان یکپارچه نمیشوم و بزرگی کار را درک نمیکنیم. متوجه این نخواهیم شد که چرا اصلاً جشن گلریزان وجود دارد و چرا همه تلاش میکنند تا خود را برای جشن آماده کنند.
در قرآن سورهای داریم به اسم قدر. جناب مهندس میفرمایند قدر یعنی اندازه و در آن شب ملائک نازل میشوند. در هفته گلریزان همه مبالغ خود را اعلام میکنند و مهم نیست مبلغ چقدر است، اینجا توان مهم است. نظام هستی یک سازوکار دارد و اگر در مسیر درست باشی این نیرو کمک میکند. در کنگره متوجه تغییر زندگی انسانها میشوی. همگی از وضعیتی نابسامان و بههمریخته خارجشدهایم و تمام اطرافیان و خودمان این مطلب را متوجه شدهایم. کسی که میآید و توان کامل خود را در این امر به کار میبرد دلیلش این است که فهمیده. فهمیده که چیزی به دست آورده و این لطف جناب مهندس و کنگره است. اینجاست که شخص متوجه میشود هفته گلریزان چقدر مهم است، چون همانقدر و اندازه است و انسانها اندازه خودشان را اعلام میکنند. باید قدردان شعب بود که حس خوبی دارند، قدردان ایجنت، مرزبانان، راهنمایان و همه عزیزانی که زحمت میکشند. باید قدر این افراد را بدانیم تا بفهمیم گلریزان چیست. بفهمیم که چرا افراد هیجان دارند و یک سال جمع میکنند تا در گلریزان شرکت کنند.
پهلوان عزیزی صحبت میکرد و میگفت ۵ سال پیش پیک موتوری بوده و وقتی افراد اعلام میکردند پنج میلیون دوست داشتم و دلم میخواست کمک کنم تا اینکه سال بعد برایم اتفاق افتاد و سال بعدش توانستم راحتتر در لژیون سردار شرکت کنم. دو سال بعد دنور شدم و الآن هم پهلوان شدم. در کنگره مهم نیست تو چقدر پولداری؛ بلکه خودت مهمی. همه ما فرزند کنگره هستیم و یک خانوادهایم و باهم قد میکشیم. این هفته هفتهایی است که اتفاقات بزرگی برای ما میافتد. جناب مهندس فرمود من فقط یک جا از واژه معتاد استفاده میکنم و آن زمانی است که در جایگاه مشاور تازهواردین نشستهام و به فرد میگویم اگر معتادی بنشین و اگر نیستی برو. این واژه من را یاد نقطهای میاندازد که در آن قرار داشتم. هیچکس نتوانست برای ما کاری انجام دهد و اگر کسی این را متوجه شود در کنگره میماند و برای خدمت تلاش میکند. فکر نمیکنم جایی به این بزرگی وجود داشته باشد که بتواند تاریکی اعتیاد را از میان بردارد. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید ممنونم.
تهیه گزارش: مسافر عیسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1251