ششمین جلسه از دوره سی ام جلسات ویلیام وایت به استادی مسافر حشمت، نگهبانی مسافر بهروز و دبیری همسفر احمد با دستور جلسه «DST و تجربه من از سم‌زدایی و سایر روش‌ها» جمعه 6 آبان ماه ۱۴۰۱ ساعت ۷:۳۰ صبح در محل پارک طالقانی آغاز به کار کرد.
در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر حسین از بند سیگار را جشن گرفتیم.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حشمت هستم مسافر سیگار؛
خیلی خوشحالم که در خدمت شما دوستان عزیز هستم. خب دستور جلسه امروز شامل دو بخش می‌شود یکی دستور جلسه هفتگی “ DST و تجربه من از سم‌زدایی و سایر روش‌ها” و دیگری تولد اولین سال رهایی مسافر حسین از بند سیگار را جشن می‌گیریم.
می‌خواهم از تجربه خودم برایتان بگویم. مصرف من تنها تریاک کشیدنی آن‌هم به میزان تقریباً کمی بود به‌طوری‌که نزدیک به پانزده سال هر یک گرم تریاک را در مدت سه روز مصرف می‌کردم. برای خود من خیلی عجیب بود که در اعلام سفرها در کنگره60 اوایل ورودم می‌شنیدم که یک فرد با چندین ماده مصرفی با دوز بالا وارد شده و همیشه شکرگزار خداوند بودم و هستم که به جز تریاک چیز دیگری مصرف نکردم. البته این موضوع را هم بگویم که من تقریباً از ساعت ۵ عصر تا ۱۲ شب پای بساط می نشتم.
من هیچ‌وقت سم‌زدایی نکردم ولی بارها در طول مصرف ترک اعتیاد کردم که هرکدام دلیل خاص خود را داشت مثلاً یکی به خاطر حرف خانواده یکی به خاطر شرایط کاری و ....
آخرین ترک اعتیادی که داشتم به این شکل بود که من و چند برادر دیگرم که هم‌زمان باهم مصرف‌کننده تریاک بودیم یک روز تصمیم گرفتیم تا دیگر مصرف نکنیم. به خانه آمدیم و تصمیم گرفتیم دیگر مصرف نکنیم. دو شب به هر سختی بود بدون مصرف مواد گذشت تا شب سوم که شد متوجه شدیم برادر بزرگمان شب‌ها به خانه نمی‌آید و آن‌یکی برادرم هم شب‌ها دیر به خانه می‌آمد. آنجا بود که متوجه شدم برادرانم سر من کلاه گذاشته‌اند و خودشان در حال مصرف هستند.
چهار روز که از ترک مواد گذشته بود شب که همه خواب بودند تصمیم گرفتم تا دوباره تریاک مصرف کنم که زیر یک چراغ کم‌نور شروع به کشیدن مواد با قل‌قلی کردم و به خیال خودم فکر می‌کردم کسی هم متوجه نمی‌شود. آن شب مواد خود را مصرف کردم و تا صبح نشئه به خواب رفتم. صبح که شد اعضای خانواده‌ام گفتند چراغ را خاموش کردی و بی‌صدا مصرف کردی که ما متوجه نشویم ولی بی‌خبر بودی که دود و بوی آن در فضای خانه پیچیده است.
خلاصه بعد آخرین ترک بود که متوجه شدم این‌گونه و با روش‌هایی که قبل‌تر وجود داشت امکان درمان اعتیاد وجود ندارد تا وارد کنگره60 شدم.
واقعاً دوست دارم بگویم که امیدوارم تمام افرادی که وارد کنگره60 می‌شوند مرد و مردانه سفر خود را به اتمام برسانند، هم سفر مواد و هم سفر سیگارشان را که به درمان و رهایی برسند. من همیشه می‌گویم که نشستن روی صندلی‌های کنگره60 مرد می‌طلبد.
فکر می‌کنم تقریباً همه‌مان بارها و بارها ترک کرده‌ایم و کمپ رفته‌ایم و هزاران راه اشتباه را تجربه کرده‌ایم، پس حالا که این فرصت نصیب ما شده تا از روش DST و درمان در کنگره60 استفاده کنیم فرصت را غنیمت بشماریم.
بخش دوم تولد یکسال رهایی مسافر حسین از بند سیگار می‌باشد. حسین آقا وارد لژیون سیگار من شد و من دقیقا همین جمله را به او هم گفتم که این صندلی مرد می‌خواهد، یک هفته بهت مهلت می‌دهم تا راجع به آن فکر کنی اگر باز هم نظرت درمان بود بیا و سفرت را شروع کن. خب اومد و واقعاً خوب سفر کرد و اصلاً در طول سفر گریز نداشت و خیلی مرتب سفر کرد.
البته چند مورد موضوع دادگاهی داشت که با مشورتی که باهم داشتیم قرار شد تا به بعد از سفر آن موضوع را موکول کند که تلاش کرد و این اتفاق میسر شد والان در شعبه ابن‌سینا در حال خدمت کردن هست. خیلی انسان پرانرژی هست. البته یک ایرادی که دارد این است که کمی عجول است و روی صبر خودش کار کند. من از حسین عزیز راضی هستم و برایش بهترین‌ها را می‌خواهم.
اعلام سفر مسافر:
آخرین آنتی ایکس سیگار، مدت تخریب ۳۰ سال، مدت سفر اول ۱۰ ماه و ۱۰ روز به روش DST و داروی آدامس نیکوتین، به راهنمایی آقای حشمت، رهایی ۱ سال و ۴ ماه
پیام مسافر:
آرزوی سلامتی و عمر طولانی را برای آقای مهندس دارم.
خلاصه سخنان مسافر:
سلام دوستان حسین هستم مسافر سیگار؛
خیلی خوشحالم و خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفتم. در ابتدا از آقای مهندس می‌خواهم تشکر کنم که با ایجاد این بستر باعث درمان من شدند. از آقا کامران تشکر می‌کنم و از راهنمای خودم آقا حشمت تشکر می‌کنم که ده ماه تمام در کنگره60 زحمت من را کشیدند تا به رهایی رسیدم. از آقای خدامی که زحمت بسیاری را برای ما متحمل می‌شوند تا ما به‌راحتی سفر کنیم تشکر می‌کنم.
من با سی سال مصرف سیگار و ۲۵ سال مصرف مواد برای یک روز مصرف نکردن به همه‌جا سر زدم که تنها یک روز مصرف نکنم و خب من حسین نتوانستم به رهایی برسم. من درراه مواد و سیگار همه‌چیز زندگی خود را از دست دادم ولی الآن مطمئن هستم که تمام آنچه از دست داده‌ام را می‌توانم با صبر دوباره به دست بیاورم چون میدانم که یک روزه همه‌چیز را از دست ندادم که بخواهم یک‌روزه دوباره به دستشان بیاورم.
قطعاً من در این مسیر از تک‌تک راهنمایان و مسافران آموختم و یاری گرفتم که به این جایگاه رسیده‌ام و از این بابت قدردان تک‌تک شما هستم. ماه رمضان امسال بود که پای دیگ در کنگره60 از خدا خواستم که حالا که اجازه حضور در کنگره60 را به من داده بگذارد تا خود واقعی‌ام را پیدا و از نو بسازم.
راهنمایان ویلیام وایت
تعدادی از لژیون های درمان سیگار (ویلیام وایت)
عکاس: مسافر سیگار امید
تایپ و تنظیم: مسافر سیگار محمد8
- تعداد بازدید از این مطلب :
2874