English Version
English

بزرگ‌ترین آموزش، نوشتن سی‌دی‌

بزرگ‌ترین آموزش، نوشتن سی‌دی‌

نهمین جلسه از دوره شصت و یکم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی شعبه ابن‌سینا (رباط‌کریم)؛ با استادی مسافر ابراهیم، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه "نقش سی دی و نوشتن آن در آموزش"  شنبه 23 مهر ۱۴۰۱ ساعت  ۱۷ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
خدای خودم را سپاس گذارم بابت اینکه یک‌بار دیگر به من این اجازه داده شد تا در این جایگاه بنشینم تا خدمت کنم. دستور جلسه در مورد نقش سی دی و نوشتن آن در آموزش است. من قبل از آمدن به کنگره 60 فکر می‌کردم که کارهایی که انجام می‌دهم نیاز به آموزش ندارد و بعد مدتی متوجه شدم که باید دانایی من افزایش پیدا کند و هر رنجی که دارم از ندانستن من است و همین‌الان هم اگر مشکل و درد و رنجی در بشر است به علت نادانی و ندانستن‌ها است و بزرگ‌ترین کاری که انسان می‌تواند انجام دهد این است که این ندانسته‌ها را کشف کند و به مردم خدمت کند که یکی از بزرگ‌ترین ندانسته‌های انسان را که درمان اعتیاد بود را کشف کرد.

در مثلث دانایی من سال‌ها تفکر کردم، کتاب خواندم و مشکلاتم را بررسی کردم و به جامعه، پدر، مادر، ژن و گذشته ربطش دادم ولی خوب نشد. تجربیات زیادی داشتم و راه‌های مختلفی را دنبال کردم ولی به حال خوش نرسیدم. در کنگره 60 مثلث دانایی سه ضلع است: تفکر، تجربه و آموزش، زمانی که من مصرف‌کننده مواد مخدر شدم در حال آموزش گرفتن بودم ولی درراه صراط غیرمستقیم، مثلاً من روز اول مصرفم تفاوت قیر و تریاک را نمی‌دانستم و یا حشیش چه شکلی است و یا مشروبات الکی انواع اقسامش باهم تفاوت دارد.

زمان گذشت و با دوستان سر کلاس درس مواد مخدر نشستم و به‌مرورزمان آموزش گرفتم که چگونه یک مصرف‌کننده قهار بشوم و برای این آموزش وقت گذاشتم، هزینه کردم و انرژی گذاشتم و سر کلاس درسم حاضر شدم و نه‌تنها تفاوت قیر و تریاک را متوجه می‌شدم بلکه از روی بو و رنگ آن متوجه می‌شدم که چه کیفیتی دارد. چند سال برای اینکه مصرف‌کننده قهار بشوم آموزش گرفتم؟ در کنگره 60 به ما می‌گوید این پله‌هایی را که بالا رفته‌ام را باید پله‌پله بیاییم پایین و در صراط مستقیم آموزش بگیرم و این را یاد بگیریم که چگونه مصرف نکنیم.

ابزارهایی زیادی برای آموزش در کنگره 60 وجود دارد ازجمله حضور اساتید و جلسات و خدمت‌ها و پارک طالقانی و تعاملی که در کنگره 60 وجود دارد همدیگر را بغل می‌کنیم و الفاظ و حرف‌های پرت استفاده نکنیم و با یک اصول خاصی حرکت کنیم این‌ها همه آموزش است. یکی از بزرگ‌ترین آموزش‌های کنگره 60 نوشتن سی‌دی‌ها است و این تدریس‌ها توسط آقای مهندس دژاکام و استاد امین انجام می‌شود و به لطف فنّاوری بااینکه ما در جلسات حضور نداریم ولی طوری حس می‌شود که انگار در جلسه مقابل ما نشسته‌اند و می‌توانیم از جلسات استفاده کنیم و اتفاقی که افتاده است این است که کسانی که سی‌دی‌ها را گوش می‌کنند و می‌نویسند درصد کمتری برگشت می‌خورد و بازدهی کار بالا می‌رود و صبر و سوادمان بیشتر می‌شود و آموزش‌ها را بهتر یاد می‌گیرم و باید حواسم را جمع کنم.

در مورد قسمت دوم دستور جلسه تولد دهمین سال رهایی مسافر مجید:

مجید یکی از نیروهای بی ریایه شعبه ابن‌سینا است و علاقه خاصی دارد که عمل سالم را انجام بدهد و هیچ تعارفی باکسی ندارد و به‌این‌علت جذابیت خاصی برای افراد دارد. راهنمای ما به ما می‌گفت سی‌دی‌ها را گوش کنید و در لژیون توضیح دهید ولی پنج دقیقه اول را صحبت می‌کرد و تمام می‌شد، علت را جویا شدیم و متوجه شدیم که چند دقیقه اول را گوش می‌دهد به خواب می‌رود و بقیه سی دی را متوجه نمی‌شود. یک روزی ما ناهار در محل کار آقا مجید حاضر بودیم و یکی از سی‌دی‌های آقای مهندس را پخش کرد و بعد از ده دقیقه دیدم آقا مجید خواب است. هنر بزرگی می‌خواهد که در این سن سه بار امتحان داد و خواسته‌ی خدمت گذار بودن را داشت و به خواسته‌اش رسید، آموزش‌ها را خوب گرفته و انسان فعالی است درزمینهٔ های ورزش و کنگره 60. امروز را به آقا مجید و هم‌سفرش و راهنمای هم‌سفرش و راهنمای سیگارش آقا حشمت لک تبریک میگویم. ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید و از مشارکت شما دوستان استفاده می‌کنم.

اعلام سفر مسافر:

سلام دوستان مجید هستم یک مسافر، آخرین آنتی‌ایکس تریاک، هروئین و تزریق هروئین، مدت ۱3 ماه و 10 روز سفر کردم، به روش DST، داروی درمان OT، ورزش در کنگره تنیس روی میز، راهنمای محترم جناب آقای علی هاشمی، رهایی 10 سال و 3 ماه و 10 روز،
در ادامه سفر نیکوتین داشتم، آنتی‌ایکس سیگار، مدت 12 ماه و ۴ روز سفر کردم به کمک راهنمایی محترم آقای مسعود خیری، در حال حاضر 7سال  ۲۳ روز است که از دام نیکوتین هم رها هستم.

آرزوی مسافر مجید:
تمام سفر اولی‌ها خوب سفر کنند و به رهایی برسند.

خلاصه سخنان مسافر:

این بالا انرژی زیاد است و حرف برای گفتن زیاد است و زمان کم است، لذا نیاز است از حال خودم بگویم تا درس عبرت بشود برای دیگران. همان‌طور که ابراهیم گفت، من پشت‌کار زیادی داشتم و هیچ زمانی دلم نمی‌خواهد از کنگره بروم مگر اینکه دستور بدهند تا لژیونم را تحویل بدهم، من این موها را در آسیاب سفید نکرده‌ام بلکه تمام این‌ها درراه مصرف مواد مخدر و کاره‌ای خلاف سفید شده است، منتها من دوشخصیتی بود و شخصیت اول من فرهنگی مذهبی بود و ورزشکار خوبی بودم و بعد از مدت‌ها به خودم آمدم و دیدم تزریق هرویین دارم انجام می‌دهم و نزدیک به 20 بار ترک کردم و همه‌ی آن‌ها بی‌فایده بود و واقعاً حال بدی داشتم و آن‌چنان تأثیری منفی روی من گذاشته بود که زندگی و زن و بچه برای من مهم نبود و تبدیل به یک انسان بی‌مسئولیت شده بودم و کار ما به‌جایی رسید که اگر کنگره 60 نبود ما تا الآن طلاق گرفته بودیم و اگر حال خوبی داشته باشم در حال حاضر مدیون کنگره 60 هستم و تشکر می‌کنم از آقای مهندس دژاکام بابت این بستر که باعث شد من به درمان برسم.

تشکر می‌کنم از آقای علی هاشمی راهنمای بزرگوارم، تشکر می‌کنم از همه راهنماها و آقا ابراهیم رجبی که قبول زحمت کرد و از هم‌سفرم تشکر می‌کنم که در جلوی در شعبه می‌نشست تا جلسات من تمام شود و با همدیگر به منزل برویم و واقعاً برای من شد دو بال پرواز و اگر اختلافی داشته باشیم به بیش‌تر از یک ساعت نمی‌رسد که آشتی می‌کنیم، از خانم ضابطی تشکر می‌کنم و از هم‌سفر آقای ایمانی خانم درخشان و از آقا و از پسرهای خودم تشکر می‌کنم بابت حضورشان در جلسه.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر:

سلام دوستان سمیرا هستم یک هم‌سفر، خیلی خوشحالم و خداوند را سپاس گذارم که یک‌بار دیگر این جایگاه را تجربه کردم و دهمین سال رهایی آقا مجید را به ایشان تبریک می‌گویم و به آقا علی هاشمی تبریک می‌گویم که حس ایشان با ما همراه است و به آقای ابراهیم رجبی تبریک می‌گویم و به خانم طیبه تبریک می‌گویم که روزهای اول کنگره 60 را زیاد جدی نمی‌گرفت ولی بعدها تلنگری خورد و جرقه‌ی به وجود آمد و باپشتکاری که داشت شال کمک راهنمایی را دریافت کرد و همه‌ی این‌ها را شاکر و سپاس گذار خداوند بزرگ هستم و به بچه‌های خانم طیبه تبریک می‌گویم، به تمام سفر اولی‌ها این امید را می‌دهم که بااراده‌ی قوی رها می‌شوید و به سفر دوم پا می‌گذارید و در رأس از آقای مهندس و خانواده‌ی محترمشان تشکر می‌کنم، خودتان را تشویق کنید.


خلاصه سخنان هم‌سفر مجید:

سلام دوستان طیبه هستم هم‌سفر، خیلی خوشحالم که امروز در جمع شما دوستان هستم و خدا را شکر می‌کنم که یک‌بار دیگر این لیاقت را به من داد تا در این جایگاه قرار بگیرم، خدا را شکر می‌کنم به خاطر عشقی که گم‌کرده بودیم و در کنگره پیدا کردیم، محبتی که از بین رفته بود و در کنگره دوباره به وجود آمد، محبتی که بین پدر و فرزندی از بین رفته بود. خدا را شکر می‌کنم بابت تمام نعمت‌هایی که به من داده. مسافر من خواسته‌ی قلبی زیادی برای رهایی داشت و آموزش‌ها را به شکل صحیحی گرفت. مسافر باید باراهنمای خود صادق باشد و به‌دروغ نگوید زیرا این اول دروغ به خود است و امیدوارم که خداوند این بیداری را به همه‌ی ما بدهد که صحبت‌های راهنمایمان را کاملاً گوش کنیم. تمام این تولدها پیام است و امیدوارم برای سفر اولی‌ها تلنگری باشد و خداوند راه را به همه نشان بدهد و عزیزانی که در سفر اول هستند به رهایی برسند. تشکر می‌کنم از خانم مرضیه و تبریک می‌گویم به خانم سهیلا و تشکر می‌کنم از آقای ابراهیم رجبی و تشکر می‌کنم از راهنمای خودم که همیشه من را راهنمایی می‌کرد و از بچه‌های خودم تشکر می‌کنم بابت اینکه حال خرابی‌های ما را تحمل کردند و این کنار همدیگر بودن را مدیون کنگره 60 هستیم زیرا اگر کنگره 60 نبود الآن ما در کنار همدیگر نبودیم و هرکدام از ما در یک‌گوشه کناری بودیم. از خانم مینا تشکر می‌کنم و از خانم بهجت تشکر می‌کنم و از آقای ایمانی و خانم فروغ تشکر می‌کنم و از ایجنت ها و مرزبان‌های قبلی تشکر می‌کنم، از آقا حشمت و آقا مسعود راهنمای سیگار مجید تشکر می‌کنم و از همه عزیزان تشکر می‌کنم و امیدوارم به تمام آرزوهایتان برسید، ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

رهایی هفته:

خدمتگذاران:

تایپ و عکس: مسافر اسکندر
تنظیم: مسافر علی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .