هشتمین جلسه از دوره سوم سری کارگاههای آموزشی لژیون سردار، ویژه آقایان، نمایندگی لوئی پاستور؛ با استادی ایجنت محترم آقای علی، نگهبانی مسافر محترم مهدی و دبیری مسافر محترم محمد یوسف، با دستور جلسه "خدمت مالی وتاثیر آن روی من" شنبه 12 شهریورماه 1401 ساعت 16 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
وقتی ما به قرآن مراجعه میکنیم میبینیم بارها گفتهشده «الله السریع الحساب یعنی خداوند سریعاً حساب میکند». در آموزشهای کنگره گفته میشود؛ وقتی شما حرکتی میکنید تعادل طبیعت را به هم میزنید و طبیعت بلافاصله تلاش میکند تا این تعادل را برگرداند. حالا قرار نیست که من حتماً گرفتاری درست کنم تا تعادل طبیعت را به هم بزنم و یا جنگلها را قطع کنم تا این تعادل را به هم بزنم.
طبیعت هوشمند است؛ شما وقتی در این سیستم کمکی میکنید هرچند توقع ندارید ولی سیستم کائنات خودبهخود به دنبال این است که کار شمارا جبران کند. باآنکه وضعیت مالی شما محدود است ولی داراییات را به مشارکت میگذاری، درحالیکه توان کائنات نامحدود است به همین دلیل میگوییم برکات الهی زیاد است.
میخواهم خاطرهای تعریف کنم؛ اوایل که لژیون مالی تشکیلشده بود حق عضویت پنج میلیون تومان بود. من به همراه خانواده تصمیم گرفتیم کمک کنیم؛ جمعاً سه میلیون و هفتصد هزار تومان موجودی داشتیم. به همسرم گفتم یکمیلیون و سیصد هزار تومان قرض کنیم تا یکی از ما عضو لژیون مالی شود. همسرم موافقت کرد و ما قرض کردیم و من عضو لژیون مالی شدم. اعلام شد که در آکادمی جلسه لژیون مالی است و جناب مهندس فرمودهاند بیانید دورهم باشیم و پذیرایی هم میشوید. در آن جلسه جمعاً سیزده چهارده نفر بودیم. اما امروز به لطف خدا ببینید در کنگره چه اتفاقی افتاده! هرروز به آمار پهلوانها و دنورها اضافه میشود، اعضای لژیون سردار که بماند!
اما وقتی من پنج میلیون تومان را پرداخت کردم چه اتفاقی افتاد؟ دو سال قبل از این موضوع من از فردی سی میلیون تومان طلب داشتم ولی از دریافت آن کاملاً ناامید شده بودم. سه چهار روز پس از عضویت در لژیون مالی، آن فرد به من پیام داد که من میخواهم با شما صحبت کنم. چند بار تماس گرفت اما من توجهی نکردم؛ مجدداً پیام داد که سی میلیون تومان شما آماده است بفرمایید کجا تقدیم کنم؟ و همان موقع من به حقیقت لژیون سردار پی بردم و خدا را شکر که هرسال خودم و اعضای خانوادهام عضو لژیون سردار بودهایم و هرروزمان بهتر از دیروز شده است. من در شغل جدیدم زندگیام را به استاد سردار گره زدم و گفتم: خدایا! پانزده درصد درآمد من متعلق به لژیون سردار است. خدا شاهد است که نمیدانم از کجا و چگونه دریافت میکنم! اتفاقهایی میافتد که تعجب میکنم. اگر بعضی از دوستان در قضیه خدمت مالی دستشان میلرزد، هنوز به آن ایمان نرسیدهاند که اگر به ایمان واقعی برسند میبینند که چه اتفاقاتی در زندگیشان میافتد و چقدر به خودشان میبالند و میگویند: خدایا! من به تو و صفت بخشندگی نزدیک شدهام.
اگر به قرآن نگاه کنید میبینید تمام سورهها با «بسمالله الرحمن الرحیم، به نام خداوند بخشنده مهربان» شروعشده است. خوب! حالا وقتی من توان بخشش را ندارم با چه رویی به خداوند میخواهم بگویم به من بده. بدهد که چهکار کنم؟ همهچیز بماند برای وراث که وراث چه کنند؟ اینجوری نیست که ما فقط درآمد کسب کنیم و هیچ کاری نکنیم؛ در این صورت برکت پول از بین میرود، چه برکت مالی و چه برکت روحی و روانی آن. در گلریزان سال گذشته من پانصد میلیون تومان تعهد کردم و روی طلبی که از فردی داشتم حساب کرده بودم اما متأسفانه طلبم وصول نشد. برای اینکه بتوانم بهموقع تعهدم را پرداخت کنم قطعه زمینی را زیر قیمت برای فروش گذاشتم اما خریداری پیدا نشد. یک روز در کنگره نشسته بودم؛ فردی پیام داد که من کاری با شما دارم و فردا به دفتر آمد و بیش از مبلغی که نیاز داشتم به حسابم واریز کرد. با خودم گفتم بدون اینکه تلاش خاصی بکنیم چقدر برکت به زندگی ما میآید.
قرآن پهلوانی را در محلی گذاشتهام که بهمحض ورود به منزل چشمم به آن میافتد و بهاندازه پانصد میلیون تومان از آن انرژی میگیرم و به نظرم آن قسمت منزل نورانی است. از خداوند میخواهم همه دوستان در این جایگاه قرار بگیرند. کافی است نیت کنید، بخواهید و ایمان داشته باشید چون از خزانه الهی هرگز کم نمیشود و خداوند خودش مسیرها را برای ما باز میکند. به لطف خدا وقتی در مسیر کنگره هستیم و خدمت میکنیم، بلاها و حوادثی از زندگی ما دفع میشود. حال خوش را واقعاً با هیچ سرمایهای نمیتوان به دست آورد. تأثیرات خدمت مالی در زندگی تکتک ما بسیار زیاد است؛ امیدوارم انجام دهید و حس کنید. کنگره شصت از جایی کمک مالی دریافت نمیکند؛ بنابراین وظیفه تکتک ماست که در حد توان خدمت کنیم تا مکانی داشته باشیم برای افرادی که درراهاند. اگر امروز شعبهای هست، صندلی هست و خانوادههایمان در کنارمان حضور دارند به لطف عزیزانی است که قبلاً خدمت مالی انجام دادهاند و امیدوارم خداوند کمک کند تا به یاری هم یک شعبه خیلی خوب خریداری کنیم. برای خداوند کاری ندارد و فقط کافی است بخواهیم و تصویرسازی کنیم و ایمان داشته باشیم.
از اینکه به صحبتهایم گوش کردید سپاسگزارم.
عکس و صوت: مسافر بابک
خلاصهنویسی، تایپ: مسافر محمد حسن
ارسال مطلب: مسافر بابک
- تعداد بازدید از این مطلب :
439