چهارمین جلسه از دوره سی و ششم، سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی لوئی پاستور با استادی دیده بان محترم آقای زرکش، نگهبانی مسافر محترم محمد یوسف و دبیری مسافر محترم مهدی، با دستور جلسه «وادی پنجم وتاثیر آن روی من» شنبه 1 مردادماه 1401 ساعت 17 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان خداوند را شاکرم که در این جایگاه خدمت میکنم، زمان برای همه میگذرد چه بخواهیم چه نخواهیم چه دوست داشته باشیم چه دوست نداشته باشیم زمان در جسم ما میگذرد مقابل رؤیت است، آیا زمان با تفکر و اندیشه ما میگذرد یا نمیگذرد خیلی مهم است. خوب زندگی کردن کار خیلی سختی است، ما دائماً یکسری خواستهها و آرزوها داریم که هیچوقت نمیتوانیم آن را ببینیم و در زمانهای خاصی آنها را مرور میکنیم.
هرکسی با تفکر خود اینها را مرور میکند در زمانهای خاص مثلاً عید این کار را انجام میدهیم در ماه رمضان این کار را انجام میدهیم و 365 روز میگذرد وما هیچ تغییری نکردیم شاید هم بابت زحماتی که کشیدیم به عقب هم رفتهایم ولی هیچ تغییری ایجاد نشده است. درکنگره این آموزشهایی که میبینیم ما را به خواستههایمان نزدیکتر میکند، تمام این وادیها وسی دیها ما را از درون و بیرون نزدیک میکند به آن چیزهایی که میخواهیم، دوست داریم و آرزو داریم.
بعد از بحث اعتیاد خیلی چیزها درکنگره بررسی میشود وادیها از همین موضوعات هستند که راجع به تفکر صحبت میکند اگر اهل تفکر نباشیم هیچچیز نیستیم به چه چیزی و چگونه فکر بکنیم اینها نکات بسیار مهمی هستند. من زمانی که به نتیجه نمیرسم وقتی به عقب نگاه میکنم میبینم چیزهای بهظاهر پیشپاافتاده و ساده خیلی مهم هستند وقتی سوار بر اتومبیل خود هستید اگر به دنده یک نزنید با دنده دو نمیتوانید حرکت بکنید.
دروای پنجم میگوید تفکر قدرت مطلق حل نیست آن چیزی که تو فکر میکنی و در ذهن تو میگذرد نمیتوانی حل کنی و نمیتوانی رؤیت بکنی. جهان ذهن، جهان خاکی وجهان خواب، خیلی از انسانها در جهان ذهن میمانند یعنی در تفکر خود میمانند و زمان میگذرد و اگر بخواهند هم قدرتی برای انجام نیست مثل درمان اعتیاد، تا یکجایی میتوانید به کنگره بیایید و درمان کنید و بعد کنگره هم جواب نمیدهد. آقای مهندس میفرمایند: کسانی که در کنگره جواب نمیگیرند باید بستری بشوند.
انجام بدهیم کسانی که وارد سفر دوم میشوند بسیار انسانهای قدرتمندی هستند، برای همین لایق این هستند که این برای هر کاری ما باید قدرت آن کاررا پیدا کنیم برای درمان نیز باید قدرت داشته باشیم تا سفر تدریجی را وادیها را گوش بدهند ولایق تغییر هستند بدون قدرت هیچ کاری نمیتوان انجام داد اگر میخواهیم به کمال برسیم مراحل زیادی باید طی کنیم واز خواستههایمان استفاده کنیم.
استفاده کردن پایان نقطه نیست شما ملزم میشوید چیزی که استفاده کردید در اختیار دیگران نیز بگذارید.
دروای پنجم آقای مهندس اشاره به دوری از ضد ارزشها و خودداری میکنند باید یکچیزی را مثل اعتیاد چندین سال تجربه کنید بفهمید این چیز ارزشمندی نیست و هیچکس نمیتواند در این مسیر بار شخص دیگری را به دوش بکشد.
خودداری یکی از مهمترین مسائل هست، تمام مشکلات من از جایی آغاز شد که یک دربسته را باز کردم بهمحض اینکه شما در را بازیکنید شما وارد یک بازی شدهاید هرچقدر این در بازتر بشود و شما بیشتر به داخل بروید برگشت از آنهم سختتر خواهد شد آقای مهندس میفرمایند: آن چیزی که نمیدانید از آن خودداری کنید
اگر چیزی صددر صد نبود انجام ندهید، آدمهایی که جایگاههای خاصی دارند آدمهایی هستند که خاصیتدارند مثل آقای مهندس دژاکام انسانی است خاصیت دارد وهمِ مارا با خاصیت میکند. در کنگره راجع به مسائل مهم صحبت میکنیم، راجع به مسائلی که مهم نیست اصلاً صحبت نمیکنیم. لژیون سردار یکی از مسائل مهمی است که راجع به آن زیاد صحبت میکنیم، ما از آقای مهندس درس میگیریم بیشتر تأکید ایشان در رابطه با خدمت مالی کردن است.
بعد از مدتی خدمت در کنگره هیچ راهی برای من نیست که خدمت نکنم، اگر راهی بود من اینجا نبودم، راهنماها چهار سال خدمت نمیکردند، اگر راهی داشت سفر اولیها اینجا نبودند، سفر دومی ها اینجا نبودند، همسفرها اینجا نبودند، راهی نداریم. بخشش و گذشت تنها راه برای جلو رفتن هست، راهنماها زرنگترین شاگردهای کنگره هستند، دیده بانها، ایجنت ها، مرزبانها، میکروفن گردان، مشارکتکنندهها زرنگهای کنگره هستند.
در سیستم کائنات چیزی نیمبها وجود ندارد، شخص باید یازده ماه سفر کند اگر کمتر از این باشد سیستم راه نمیافتد و در این قضیه هیچکس با دیگری متفاوت نیست. من که اینجا نشستهام به تنها کسی که میتوانم کمک کنم خودم هستم وشماهم به تنها کسی که میتوانید کمک کنید خودتان هستید و جالب اینکه همه ما جمع شدهایم که به خودمان کمک کنیم.
این خدمت کردن باید درحد کمال انجام بگیرد وبرای همه باید انجام بشود حتماً خدمت علمی بکنم، حتماً نیروی کنگره باشم وحتما خدمت مالی انجام بدهم تا این مثلث بسته بشود. برای رهایی در کنگره هیچ قیمت وارزشی نمیتوانید بگذارید. همسفرها نسبت به مسافرها بدهکارترند چون یک مصرفکننده در محاسبات هیچ حساب میشود، درهیج جا هیچ جایگاهی ندارد وهم سفر در دردستان این شخصی که هیچ است اسیر هست ودرپروسه درمان همسفر آزاد میشود به همین دلیل همسفرها در جایگاه خودشان درک بیشتری از کنگرهدارند ودر خدمت مالی تمام سعی خود وامیکنند تا به همنوع خود کمک کنند، چون درک واقعی از این اسارت دارند.
من مسافر در بیخبری هستم ونصف بدنم خاموش است وهم سفری که با ما همراه است آن بیدار هست اگر کشیده بخوریم من که خواب هستم متوجه نمیشوم ولی همسفر که بیدار است متوجه میشود. وقتی در کنگره خدمت میکنی حرکت به سهولت انجام میشود سختترین کار خدمت مالی هست چون دوست نداریم به آن فکر بکنیم.
امروز درکنگره ما نزدیک به 50 نفر پهلوان داریم، 400الی500 نفر دنور داریم، 6الی7هزار نفر عضو لژیون سردار داریم اگر بامن باشد میگویم که اعضای کنگره باید عضویت لژیون سردار باشند چه سفر اولی، چه سفر دومی، ما یک پنجم هزینه درمان خود رامی توانیم پرداخت کنیم هرشخصی 30میلیون تومان هزینه درمانش میشود ما یک پنجم آن را نمیتوانیم بدهیم.
از اینکه به صحبتهایم گوش کردید سپاسگزارم.
رهایی مسافر مهرداد
رهجوی کمک راهنمای محترم آقا مهران لژیون یکم
رهایی مسافر محمود
رهجوی کمک رهنمای محترم آقا سعید لژیون دوم
تقدیر از عضو لژیون سردار ایجنت محترم آقا فرشید
تقدیر از عضو لژیون سردار مسافر داریوش
لژیون کمک راهنمایی
عکس و صوت: مسافر امیر
خلاصهنویسی و تایپ: مسافر عسگر
ارسال مطلب: مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
676