English Version
English

کتاب 60 درجه زیر صفر و تاثیر آن روی من

کتاب 60 درجه زیر صفر و تاثیر آن روی من

جلسه سیزدهم از دور پنجاه و سوم از سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی خلیج فارس با دستور جلسه "کتاب 60 درجه زیر صفر و تاثیر آن روی من" با استادی مسافرمهدی، نگهبانی موقت مسافرمحمد و دبیری مسافر مسعود در تاریخ 1401/03/31 راس ساعت ۱۷:۰۰در محل نمایندگی برگزار گردید

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر می کنم و تشکر می کنم از آقای مهندس و خانواده گرامیشان چرا که این وقایع بدست ایشان به ما رسیده است. خدا قوت می گویم به بچه هایی که درآزمون آمادگی کمک راهنمایی تلاش می کنند و درس و مطالب را می خوانند و حضور پیدا می کنند همچنین به آنها نیز تبریک می گویم؛ می گویند که، هر چه در جستن آنی آنی، جدا از بحث تقدیر این است که وقتی برای خواسته ای تلاش می کنیم این مفهوم را دارد که علاقه داریم خود را در آن موضوع ببینیم.
کتاب شصت درجه یک پکیج کامل از مطالب جهانبینی جسم ومواد مخدر می باشد همچنین مهم ترین منبع آموزشی ما در کنگره همین کتاب است. این کتاب تصاویری دارد که میتوان گفت هر بخش از سفر یک مسافر را به تصویرمی کشد.
یک تازه وارد وقتی سفرخود را شروع می کند در واقع نمی تواند این تصور را داشته باشد که قرار است همه شرایط را برای او فراهم آورند و یا به قول معروف فرش قرمز برای او پهن کنند و او نیز به درمان برسد.
ما همواره در موارد مختلف در سفر امتحان می شویم .
اگر ازنود درصد مصرف کنند گان مواد مخدر به خصوص کسانی که دیگر درگیر اعتیاد شده اند و حتی راه های بسیاری را برای رهایی امتحان کرده اند در مورد درمان اعتیاد پرسیده شود، در جواب خواهیم شنید که خواستار و دوستدار درمان هستند و حتی علاقه دارند که با یک روش آسان درمان بشوند. بخشی از این اشخاص این اجازه را پیدا می کنند که در کنگره حضورپیدا کنند، ولی سوال اینجاست؛ که چرا همه درمان نمی شوند حتی کسانی هم که چندین ماه از سفر خود را گذرانده اند، دلیل آن این است که من مدعی و خواستار رهایی و خواستارخروج ازتاریکی بوده ام و دنیا هیچ راه کاری برای آن نداشته است، بنابراین وقتی مدعی یا خواستار دریافت چیزی با ارزش باشم بی شک در رابطه با آن امتحان می شوم برای مثال بدون کنکور اجازه ورود به دانشگاه را پیدا نمی کنیم. مهمترین امتحان در سفر ما  به تصور من یک اوایل و دیگری اواخر سفر هستند که برای سنجیدن استحکام ما در خواسته مان صورت می گیرد؛ با بدست آوردن آگاهی نسبت به موقعیتی که در آن قرار گرفتیم می توانیم با استقامت از آن عبور کنیم.

طبق توصیف آقای مهندس در مورد دو درمانی که قبل از درمان قطعی انجام داده بوده اند، که در درمان نخست حدود سه ماه و دومی آن حدود شش ماه توانسته اند پاک بمانند، ولی چون روش درمان روش درستی نبود به طبع منطقی ترین کار ممکن را انجام دادند و برگشت خوردند. تفاوتی که در یک روش یا مسیر درست با یک روش یا مسیر نادرست در هر کاری وجود دارد در صراط مستقیم است. همانگونه که نزدیک ترین فاصله بین اعتیاد و رهایی یک مسیرمستقیم می باشد، بنابراین این چنین می توان گفت که، درست ترین مسیر مسیری است که کمترین تلفات و کنش ها را در بر دارد.  در ترک های دفعات اول، آقای مهندس توضیح می دهند که چه زجرهایی را متحمل شدند ولی در آخرین آن این چنین نبود بنابراین؛ این است که یک تفاوتی وجود دارد بین تلاش کردن و زور زدن بیخود. یعنی اگر من در مسیردرست یک موضوعی باشم آن زور زدن و استهلاک زیادی را ندارم، ولی معنی آن این نیست که تلاش نمی کنم. تفاوت این دو حالت در یک نکته است و آن  حس من نسبت به موضوع است، مانند این است که من کاری با سختی زیاد انجام می دهم ولی درآن احساس رضایت دارم در واقع حس و درون من دارد به من می گوید که روش و مسیر درست است، یا اینکه در کلاس یا مکانی در حال آموختن باشم وهر لحظه منتظر تمام شدن وقت و پایان یافتن آن باشم؛ باید بدانم که این تلاش نیست چرا که زور بیخود زدن است و زمانی قطع می گردد. در طول سفر هم این موضوع را میتوان مشاهده کرد که بعضی رهجوها گویی در اجبار هستند چون مسیر درست را نتوانسته اند جذب کنند. عواملی که میتوان تغییر را در این موضوع حاصل کرد بخشی گوش کردن به توصیه های راهنما به عنوان کسی که این مسیر را تجربه کرده و بخشی هم درمان سیگار و ... می تواند باشد.

نشان یکماه رهایی مسافرحسن از لژیون سوم

لژیون خدمتگزار: هشتم

نگارش مسافرمجید

عکس مسافرمهرزاد

ثبت مسافرمرتضی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .