English Version
English

گروه خانواده - صور پنهان و صور آشکار درمان اعتیاد

گروه خانواده - صور پنهان و صور آشکار درمان اعتیاد

دفعات قبل راجع‌به‌ صورت مسئله اعتیاد صحبت کردیم، گفتیم هر چیزی را بخواهیم حلش کنیم بایستی اول صورت‌مسئله‌اش مشخص باشد. اگر صورت‌مسئله مشخص بشود، می‌شود حلش کرد، اگر صورت‌مسئله غلط یا نامشخص باشد قادر به حل آن نیستیم. هیچ‌کس صورت‌مسئله اعتیاد را مطرح نکرده است. تنها چیزی که گفته‌اند این است که برای ترک اعتیاد یک جو غیرت و یک‌‌ذره اراده لازم است و درواقع این سخن مزخرفی است که اصلاً با حقیقت منطبق نیست.
دقیقاً مثل این است که کسی کلیه‌اش مشکل دارد و برای درمانش نیاز به یک جو غیرت و اراده باشد، ولی حقیقتاً این‌ یک نوع بیماری است و وقتی بیماری مطرح است قضیه چیز دیگری است.
نکته قابل عظیم اینکه همه‌چیز در هستی دو چهره دارد. در ابتدا من خیال می‌کردم که تنها بیماری اعتیاد دو چهره دارد، یک چهره آشکار و یک چهره پنهان. غافل از اینکه طبیعت نیز به همین منوال است.
نکته مهم: اگر مسئله درمان یک مصرف‌کننده را درمقوله جسم به میزان 100% در نظر بگیریم این مرحله از درمان یعنی قطع مصرف حدود کمتر از 5% از بار درمان و سلامتی را حل می‌نماید و هر مصرف‌کننده سابقه‌دار بارها این مرحله را طی کرده است و چون معالجه کامل نشده است به دلیل عدم تعادل جسم دوباره به اعتیاد خود رجعت کرده است. برای درمان بایستی ریشه درد را بیابیم ولی چیزی که در سطح دنیا برای اعتیاد عمل شده است به حالت حمایتی و علامتی است، یعنی علائم را می‌بینیم و حمایتش می‌کنیم ولی مسئله را حل نمی‌کنیم.
آن مراحل استخوان‌درد و سیم‌کشی این‌ها همگی یک‌هفته تا دوهفته است و اینجاست که همه خیال می‌کنند بار درمان تمام‌ شده است، درصورتی‌که این مرحله فقط 5% درمان است و بقیه 95% مربوط به عکس‌العمل‌های پنهان است.
عکس‌العمل‌های آشکار همانند: عرق کردن، پرش پا، گرفتگی عضلات در گردن، استخوان‌درد یا سیم‌کشی، آبریزش بینی و عطسه‌های پی‌در‌پی، بی‌خوابی و اسهال همه 5% درمان در خانواده تریاک است.
پس از عبور از مرحله نخست یا مرحله آشکار جسم وارد مرحله دوم درمان خود می‌شویم که البته این مشکل‌ها در مرحله نخست هم وجود دارند ولی انسان کمتر متوجه می‌شود. چراکه کسی که اسهال شدید دارد و مرتب به سمت توالت می‌رود دیگر به فکر افسردگی نیست. درصورتی‌که عکس‌العمل‌های پنهان جسم مهم‌ترین و حساس‌ترین قسمت درمان اعتیاد است.
عکس‌العمل‌های پنهان جسم شامل: افسردگی، گوشه‌گیری، ناامیدی، کم‌حوصلگی، کند‌ذهنی، تنبلی، عدم میل به زندگی، زود خسته شدن، گریه کردن، ایجاد بزاق چسبناک در انتهای گلو و  ... این‌ها همه صور پنهان درمان تریاک، هروئین و کرک است.
این مشکلات در ابتدا هیچ نوع منشأ و علت روانی ندارد چراکه ریشه وجودی این اختلالات ضعیف شدن سیستم ضد درد انسان و عدم تولید و بازدهی نامناسب دستگاه‌های شبه افیونی است. بایستی برای معالجه به‌گونه‌ای رفتار نمود تا این دستگاه‌ها به‌آرامی کار خود را از نو شروع کنند.

اگر دقت کنیم می‌بینیم که نه‌تنها اعتیاد بلکه تمام مسائل دارای 2 چهره‌اند. هم شامل صور ظاهرند هم شامل صور پنهان. در مورد اعتیاد هم همین است یک سری مشکلات مربوط به صور پنهان است یک سری مربوط به صور آشکار است.
به‌عنوان‌مثال توموری که در سینه است را درمیاورند بیمار خوب می‌شود بعد مدتی دومرتبه رشد می‌کند، این دفعه سینه را برمی‌دارند چراکه دفعه اول درمان، معلول را از بین برده بودیم ولی علت را از بین نبرده‌ایم. در اعتیاد هم همین‌طور است به یک درخت نگاه کنید، هم صور آشکار دارد و هم صور پنهان، صور آشکارش خود درخت است که می‌بینیم و صور پنهانش ریشه‌اش در زیرخاک و اما در روابط انسان‌ها چطور؟ آیا انسان هم همین است که می‌بینیم؟ نه.

هر انسانی یک صور آشکار دارد که ما آن را می‌بینیم و یک صور پنهان دارد که ما آن را نمی‌بینیم. همه انسان‌ها دارای صور پنهان هستند هیچ انسانی نیست که صور پنهان نداشته باشد. یعنی ظاهرش یک‌چیز است و باطن چیز دیگر. گاهی اوقات هم می‌تواند ظاهر و باطن دو چیز متفاوت باشند. انواع و اقسام بیماری‌ها هم همین‌طور هستند بیماری‌ها هم دارای صور آشکار و صور پنهان هستند. درواقع بر روی هر چیزی دست بگذاریم هم دارای صور پنهان است و هم صور آشکار. یک شخص می‌تواند ظاهرش با باطنش فرق داشته باشد، ممکن است ظاهرش خوب ولی باطنش بد باشد. چیزی که برای ما مهم است این است که انسان‌ها فقط آن چیزی نیستند که ما می‌بینیم. البته نمی‌خواهم با این سخن، ایجاد شک و تردید کنم منظورم این است که به‌اصطلاح ما همیشه این را مدنظر داشته باشیم که انسان هم دارای صور پنهان و آشکار است. حالا هر چه این صور آشکار و پنهان به هم نزدیک‌تر باشند انسان‌ها به آرامش و آسایش بیشتری می‌رسند.
یک فرد مصرف‌کننده در اثر سال‌ها مصرف، مواد بیرونی را جایگزین مواد درونی کرده است و این مواد مخدر، روان‌گردان‌ها و مسکن‌هایی که مصرف کرده است جایگزین این مواد در بدن گردیده است. چون تمام موادی که ما در بیرون داریم مشابه همان را در بدن داریم. حتی خیلی مواد در بدن داریم که در بیرون پیدا نمی‌کنیم و چون ما از آن مواد بیرونی استفاده کردیم درتولید درونی تأثیر گذاشته و تولید درونی از بین رفته است. همانند افسردگی که ریشه‌اش کمبود اندورفین و کم‌حوصلگی که نتیجه کمبود دوپامین است.
پس همه این‌ها ریشه فیزیولوژیکی دارند و هیچ‌یک در وهله اول منشأ روانی ندارند به دلیل اینکه ریشه تمام این اختلالات ضعیف شدن سیستم ضددرد در بدن انسان و عدم تولید و یا بازدهی نامناسب دستگاه‌های تولیدکننده مواد شبه‌افیونی جسم انسان است.
پس برای معالجه بایستی به‌گونه‌ای رفتار نمود که این دستگاه‌ها به‌آرامی به کار بیفتند و دوباره فعالیتشان را از نو شروع کنند، به عبارتی چشمه بایستی خود به جوشش درآید با آب ریختن درون چشمه‌ای که متروکه است نمی‌توان به جوشش درآورد. به دیگر سخن استفاده از داروهای عادت آور که به‌صورت همیشه مورد استفاده قرار می‌گیرند باعث نابودی چشمه‌های درونی بدن می‌شوند.
درد یک علامت بالینی است یعنی یک قسمت بدن که خراب می‌شود، شما توسط درد می‌فهمید که خراب‌ شده است و مسکن تنها درد را پایین می‌آورد ولیکن ریشه درد را مشخص نمی‌کند. پس کم‌ترین درسی که گرفتیم این است که هر چیزی صور پنهان و آشکار دارد.

ما سوای آنکه از نظر رفتار و کردار صور پنهان و آشکار داریم از نظر فیزیولوژی هم همین حالت را داریم. ظاهرمان جسممان است و باطنمان نفسمان است، یعنی همه‌چیز ما این نیست که با چشم دیده می‌شود. یک قسمت این است که می‌بینیم و قسمت دیگر آنکه در خواب می‌بینیم.

نویسنده، ویراستاری و ارسال: همسفر سارا مسئول سایت همسفران یوسف آباد
همسفران نمایندگی یوسف آباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .