English Version
This Site Is Available In English

کارگاه آموزشی کنگره 60 نمایندگی عطار نیشابوری

کارگاه آموزشی کنگره 60 نمایندگی عطار نیشابوری

جلسه سوم از دوره چهاردهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی عطّار نیشابور  به استادی ایجنت محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر علی، با دستور جلسه (هفته ایجنت و مرزبان) در روز پنج‌شنبه ۲۵ مهر‌ماه سال ۱۳۹۹ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر؛

مجدداً خداوند را شاکرم که فرصت خدمت در این جایگاه را دارم. امیدوارم تمام دوستان که تازه سفرشان را شروع کرده‌اند و تمام سفر دومی‌ها مسیر راهشان را شناخته باشند و باانرژی زیاد این راه را ادامه دهند. دستور جلسه هفته ایجنت و مرزبان است و دوستان مرزبان جلسه‌های قبل توضیحاتی را داده‌اند.

 کنگره ۶۰ مثل بقیه سازمان‌ها و سیستم‌ها دو هدف اصلی دارد: اول حفظ ساختار، دوم رشد و توسعه ساختار می‌باشد. در همین راستا جناب مهندس با تفکرشان برای انجام امور اجرایی افرادی را قرار داده‌اند که شرح وظایف هرکدام تعریف‌شده است. این شرح وظایف از خود آقای مهندس به‌عنوان نگهبان کنگره آغاز می‌شود و به همین ترتیب شورای چهارده‌نفره دیده‌بانان، دستیار دیده‌بانان، در شعب ایجنت شعبه و درنهایت مرزبانان، ادامه پیدا می‌کند. وظیفه مرزبان چیست؟ در اصل حفاظت از همین حرمت‌ها و قوانین کنگره به عهده مرزبانان است. حرمت و حریم درجایی خودش را نشان می‌دهد که قوانین وجود داشته باشد. به‌طور مثال در بازی فوتبال قوانین و حریمی وجود دارد که باعث حفظ امنیت بازی و بازیکنان می‌شود. در کنگره هم این‌گونه است. در هرکدام از شعب کنگره قوانینی وجود دارد که این قوانین نشئت‌گرفته از قوانین شعبه مرکزی است و قوانین ۱۴ گانه که هر جلسه خوانده می‌شود.

مرزبانان افرادی هستند که بر اجراشدن این قوانین نظارت می‌کنند. هر نمایندگی کارهای زیادی دارد که باید انجام شود؛ مثل امور راهنمایان، امور بیرون از شعبه، امور خدمتگزاران شعبه، تازه واردین، سفر اولی‌ها، سفر دومی‌ها، مسافرانی که قصد خدمت در قسمت‌های مختلف را دارند و ... همه این‌ها نیاز به کنترل دارد که این وظیفه به عهده گروه مرزبانی هر شعبه است. کسی که وارد خدمت مرزبانی می‌شود به‌راستی مانند راه رفتن با پای‌برهنه روی آتش است. واقعاً همین‌گونه است؛ چون بنده خدمت مرزبانی داشته‌ام و یکی از سخت‌ترین و شیرین‌ترین دوران خدمت‌های من بود. سخت بودن این خدمت در این است که درعین‌حالی که مسئول رعایت قوانین کنگره هستیم، اصل محبت را نباید فراموش کنیم. درعین‌حال فشار زیاد برای حفظ اصول و نظم شعبه باید شرایط یک تازه‌وارد رعایت شود و به خواسته همه مسافران احترام گذاشته شود.

تنها ابزاری که این بین وجود دارد، محبت است. کنگره بر اساس محبت بناشده است. به‌طور مثال من اگر خواسته باشم در سازمان خودم به فردی بفهمانم که باید از قوانین پیروی کند ابزارهای زیادی دارم. می‌توانم تنبیه کنم، می‌توانم از حقوقش کم کنم، حتی می‌توانم اخراجش کنم؛ اما یک مرزبان این ابزار را ندارد و فقط محبت را در دست دارد. یک مرزبان تنها ابزارش عمل سالم خودش است. یک مرزبان تنها ابزارش میزان خلوص و خدمت خودش است؛ درنتیجه این خدمت بسیار سخت است. مسافران و تازه واردین نباید زود قضاوت کنند که فلان مرزبان با من خوب حرف نزد یا جواب من را نداد. دیدگاه من به‌عنوان یک رهجو باید این‌گونه باشد که یک مرزبان با تمام وجودش تمام اعضا و مسافران را دوست دارد.

خدمت در کنگره ۶۰ مسائل و مشکلات خاص خودش را دارد. خدمت در کنگره در هر جایگاهی هیچ‌وقت نقص محسوب نمی‌شود و همیشه مزیت است؛ اگر هم ایراد و نقصی وجود دارد شاید در منی است که خدمت را انجام می‌دهم. اگر انجام خدمت در کنگره باعث تخریب و عدم رشد من می‌شود به خاطر خدمت نیست؛ بلکه به خاطر ایرادی است که در من وجود دارد. من در دوره‌های مختلف خدمتم شاید فشارهای زیادی را به خودم و خانواده‌ام وارد کردم. به خاطر درگیری‌ها و مشکلاتم و عشق من به خدمت گاهی اوقات تعادل من به هم می‌خورد. خدمت در کنگره هم مثلثی دارد که باید ضلع خدمت و خانواده و کار تعادل داشته باشد. هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند من در تمام مدت خدمتم سه ضلع این مثل مثلث را در تعادل نگاه داشتم، بلکه ما گاهی به بی‌تعادلی می‌رسیم تا بتوانیم نقطه تعادل را پیدا کنیم.

خدمت در کنگره ۶۰ در جایگاه مرزبانی یا ایجنتی به نظر من معامله با خداست و گاهی اوقات از این خدمت‌ها چیزهایی نصیب انسان می‌شود که در آن لحظه ملموس و قابل‌دیدن نیست اما حس می‌شود. به‌طور مثال در این سال‌های خدمت بعضی اتفاقات برای من و خانواده‌ام ممکن بود بیافتد که به‌طور معجزه‌آسایی جلوی آن‌ها گرفته‌شده است. چند روز پیش موقعیت سختی برای فرزند من اتفاق افتاد که به خیر گذشت. این همان معامله‌ای است که ما با خدا می‌کنیم. خداوند می‌گوید از چیزی که برایت خیلی ارزشمند است در راه من انفاق کن؛ درجایی یا لحظه‌ای که فکرش را نمی‌کنی به تو پس می‌دهم. گاهی این پس دادن‌ها مالی است، بعضی وقت‌ها حسی است، بعضی وقت‌ها هم این پس دادن‌ها احساس آرامش و شکرگزاری است که در قبال به خیر گذشتن یک اتفاق بد به وجود می‌آید. این جایگاه خدمتی در کنار تمام این خوبی‌ها که گفته شد در لحظه سختی‌هایی هم دارد. تمام مرزبانان گاهی اوقات برای اینکه خدمتشان را به بهترین نحو انجام دهند از یک سری چیزها مثل خانواده گذشته‌اند، از کارشان گذشته‌اند.

چه چیزی باعث می‌شود که یک مسافر بجای اینکه در سفر دوم ساعات کاری خود را بیشتر کند و برای خود درآمدزایی کند، در عوض خدمت مرزبانی انجام می‌دهد؟ حتی گاهی اوقات از حق خانواده و همسفرشان می‌زنند و خدمت می‌کنند و این احساس و فشار به همسفرشان هم وارد می‌شود؛ ولی چه چیز باعث می‌شود این فشار را بپذیرند؟ چیزی غیر از عشق بلاعوض و محبت دلیل این کار نیست. چیزی غیر از رشد شعبه و اتفاقات خوب و رهایی‌های بیشتر دلیل این کار نیست. این شال زرد و سفیدرنگ فقط در حیطه همین شعبه ارزش دارد. پس چیزی غیر از عشق و محبت دلیل این خدمت نیست؛ اگر غیر از عشق دلیلی داشته باشد این خدمت نه‌تنها باعث ساختن افراد نمی‌شود بلکه باعث تخریب خواهد شد. هرکدام از ما به دلیلی پا به این مسیر می‌گذاریم. یکی برای ساخته‌شدن و دیگری برای اینکه بداند آن‌قدر که باید رشد نکرده است.

من به‌نوبه خودم از این پنج مرزبان در شعبه عطار که با این شرایط با جان‌ودل خدمت می‌کنند؛ قدردانی می‌کنم. شاید اگر به پشت پرده زندگی این مرزبان، راهنما یا ایجنت که با روی خوش و خندان جواب ارباب‌رجوع و تازه‌وارد را می‌دهد نگاهی کنیم دریابیم که کوهی از مشکلات را بر دوش می‌کشد. قدرت بسیار زیادی می‌خواهد که یک مرزبان تمام مشکلاتش را پشت در کنگره بگذارد و خدمت کند. زندگی افراد زیادی درگرو حضور همین مرزبان در شعبه است و اگر تازه‌وارد ببیند مرزبانی نیست، کسی نیست که جوابش را بدهد ممکن است هر اتفاقی برایش بیافتد.

مرزبانی که با کوهی از مشکلات به بهترین نحو و با خنده پاسخ مسافران و تازه واردین را می‌دهد دلیلی غیر از عشق ندارد. ممکن است در این مسیر گاهی اشکالاتی هم باشد و طوری که باید، پیش نرود. همه ما انسان هستیم و کامل نیستیم. گاهی بی‌نظمی‌ها و کاستی‌هایی وجود دارد و انکارناپذیر است. از تمام دوستانی که عشق به خدمت دارند و آگاه هستند که خدمت در کنگره باعث رشد و تکاملشان می‌شود تقاضا می‌کنم برای این خدمت ثبت‌نام کنند.

به‌هرحال ما در این مسیر وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم؛ اما اگر کسی از ما ناراحت شده است، من عذرخواهی می‌کنیم. ولی این وظیفه ماست که این سقف را دوتا کنیم و جایی دیگر درست کنیم که ۲۰۰ انسان نیازمند درمان شوند. اگر قانونمند بازی کنیم برنده‌شده‌ایم، ولی اگر بدون قانون بازی کنیم فایده‌ای ندارد.

خیلی ممنونم که با سکوتتان به صحبت‌های من گوش کردید.

در ادامه جلسه  ایجنت شعبه با اهدای لوح تقدیر از مرزبانان قدردانی به عمل آوردند و شاهد تقدیم لوح تقدیر به ایجنت شعبه بودیم.

 

 

در پایان جلسه؛ مراسم تقدیر و تشکر از زحمات ایجنت و مرزبانان نمایندگی عطار با حضور لژیون‌ها و اهدای پاکت به‌رسم کنگره برگزار شد.

تایپ و نگارش: مسافر رضا (لژیون دوم)

 

عکاس: مسافر مهدی (لژیون دوم)، مسافر رسول (لژیون سوم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .