
سلام دوستان سمانه هستم همسفرکمک راهنمای لژیون سوم:
وادیهای کنگره 60 ،نقش بسیار مهم و حیاتی در شناخت ما نسبت به خودمان به عهده دارند .
دایره وسیع وادیهای کنگره 60 از موضوع تفکر آغاز میشود و درنهایت به موضوع محبت میرسد و دوباره از محبت به تفکر . در باب دستور جلسه هفتگی وادی ششم در ابتدا بهعنوان وادی میرسیم. حکم عقل را در قالب فرمانروای بزرگ ، کامل اجرا نماییم.
در این وادی ما با دو پارامتر اساسی از صور پنهان انسان روبهرو میشویم . عقل و نفس . کنگره 60 برای شناخت هرچه بهتر ما از خودمان و در مقوله شناخت انسان ، شهر وجودی انسان را به دو بخش تقسیم کرده است .صور آشکار و صور پنهان، عقل یکی از اجزا و پارامترهای اساسی صور پنهان است که نمیدانیم جنس آن از چیست ، قدر مسلم از موادی که میشناسیم نیست ، فقط میدانیم که هست ، حتی نمیدانیم که در کجا قرار دارد ، شاید تصور شود که جایگاه آن در مغز است ، اما باید بگوییم که مغز ابزاری است در دست عقل و مترجم یا اپراتوری است که رابطه عقل را از صور پنهان با صور آشکار برقرار میکند . عقل نیرویی است که فر ایزدی دارد ، یعنی شکوه الهی دارد ، قدرت آن برگرفته از قدرت الهی است ، هرقدر ما بیشتر در صراط مستقیم باشیم و به نیروی الهی نزدیکتر شویم ، قوه تعقل ما نیرومندتر ، فعالتر و حضورش پررنگتر میشود و هرقدر از صراط مستقیم دور شویم ، نیروی عقل ، کمتر و قوه تشخیص آن ضعیفتر میشود . کار عقل سنجش و ارزیابی ست. انسان موجودی است که به او اختیار کامل دادهشده است و ما در زندگی روزمره مرتباً بر سر دوراهی قرار میگیریم . برویم یا نرویم ، بگیریم یا نگیریم ، بگوییم یا نگوییم ، بایستی دائماً تصمیم بگیریم و راه خود را تشخیص بدهیم . به دنبال تفویض قدرت عظیم اختیار به انسان از سوی قدرت مطلق ، قدرت تشخیص و قضاوت قدرتمندی نیز به انسان داده شد تا از عهده اختیار برآید و به بیراهه نرود و آن قدرت درونی ، عقل است . جایگاه عقل بهقدری بلندمرتبه است که در وادی ششم گفتهشده روح بالطافت منحصربهفرد خود ، تحت اراده عقل راهبری میشود .
و اما نفس ؛ نفس اصلیترین و اساسیترین پارامتر شهر وجودی انسان و اجزای صور پنهان است که در کلامالله شریف نیز بهکرات از آن یاد میشود ، ممکن است تاکنون از نفس بسیار شنیده باشیم ، مثل نفس اماره ، نفس لوامه ، نفس مطمئنه ، اما در مورد خود نفس و اینکه خود نفس چیست؟ نفس آن چیزی است که تعین موجودیت میکند در ظاهر و در باطن ، به این دلیل گفتهشده چیز ، چون نمیدانیم که جنس آن از چیست ، قطعاً از ماده و موادی که ما میشناسیم مثل گوشت ، پوست ، استخوان نیست. بهعنوانمثال اینکه ما در عالم خواب چهکارهایی انجام میدهیم ، دقیقاً نشاندهنده درجه آموزش نفس ماست ، زیرا در خواب ، شخصیت حقیقی و بدون نقاب ما به نمایش گذاشته میشود ممکن است ما کارهایی را دوست داشته باشیم انجام دهیم ، اما به خاطر خیلی از مسائل انجام ندهیم . اما در عالم خواب هر کاری که دوست داشته و بخواهیم ، بدون خجالت انجام میدهیم . بنابراین کیفیت و چگونگی اعمال ما در دنیای درون و خواب نشاندهنده عمق خواستههای ماست .کل خواستههای ما چه در ظاهر و چه در باطن ، مربوط به نفس است. تصور نشود که وقتی از نفس و خواستههای نفس صحبت میکنیم ، فقط منظور از خواستههای بد و منفی است ، نه ، خواستههای خوب ، منطقی و درست نیز از نفس ماست .
نفس آن چیزی است که در زمان مرگ ، فرشتگان الهی آن را تحویل میگیرند .
جسم ما در این دنیا میماند و نابود میشود ، اما نفس و کلیه اجزای دیگر صور پنهان ، که روی آن سوار شده است ، توسط فرشتگان به دنیای دیگر منتقل میشود.کلامالله شریف ، به این موضوع اشارهشده است .( وَ نفس وَ ما سَوی ها فَعلهِمُها فُجورَها وَ تقوی ها )
هنگامیکه نفس به مرحله میانه میرسد ، پس به او الهام میشود ، فجور و اقوی . در مرحله نفس لوامه ، ما با دو نوع الهام و القا روبهرو میشویم . هم انجام افعال ضد ارزش و منفی از سوی نیروی منفی به ما القا میشود و هم انجام افعال مثبت و ارزشی از سوی نیروی الهی به ما القا میشود و این وسط ، این ما هستیم که باید تشخیص بدهیم به کدام سو برویم . در مرحله اماره اگر نگوییم تمام ، بخش عمده القائات منفی است ، اما در مرحله میانه یا لوامه از هر دو نوع وجود دارد .
باگذشت زمان و رشد مثلث دانایی ( آموزش ، تجربه و تفکر ) ، قوه تعقل رشد میکند و آرامآرام ، عقل خودش را نشان میدهد و در مقابل نفس اماره میایستد و اعتراض میکند . در این مرحله ، انسان گاهی خوب است ، گاهی بد . اگر کار بدی انجام دهد پشیمان و ناراحت میشود . هم خواستههای منفی وجود دارد و هم خواستههای مثبت . تفاوت این مرحله با نفس اماره در این است که در مرحله قبل ، از افعال منفی ناراحت نمیشد ، اما در این مرحله
، یعنی لوامه ، از افعال ضد ارزشی ناراحت میشود و دوست دارد که انجام ندهد ، اما حریف قدرت خواستههای نامعقول و القائات منفی و شیطانی نمیشود .
مرحله بعدی ، نفس مطمئنه است .
نفس مطمئنه ، یعنی مرحلهای که انسان با اطمینان کامل ، نسبت به خوب بودن و یا منفی بودن افعال و خواستهها ، مطلع است و واقف است . با اطمینان انجام نمیدهد و یا با اطمینان انجام میدهد . شک و تردیدی در او نیست . قوه تعقل او به قدرت بالایی رسیده و مثلث دانایی او رشد زیادی داشته است . با اطمینان کامل ، مواد مخدر مصرف نمیکند . متزلزل نیست . وسوسهای در او نیست . میلی نیست که با خود درگیر شود که مصرف بکند یا نکند ، نه ، او به اطمینان رسیده است . دیگر حتی وسوسهای هم به سراغ او نمیآید . مصرفکنندگان مواد مخدر که با استفاده از روش DST کنگره 60 به درمان و رهایی میرسند ، ازنقطهنظر مصرف مواد مخدر ، به نفس مطمئنه میرسند . جسم ، روان و جهانبینی آنها به تعادل میرسد و به درمان کامل و قطعی و بدون برگشت میرسند .
ورود به مرحله نفس مطمئنه ، به این مفهوم نیست که بهیکباره در مورد کل موضوعات و خواستهها به نفس مطمئنه برسیم . خیر . ممکن است در مورد مصرف مواد مخدر به اطمینان کامل رسیده باشد ، اما در خصوص موضوعات دیگر ، هنوز در مرحله نفس لوامه باشد .مرحله نفس مطمئنه ، خواستههای عقل ، خواستههای نفس است و خواستههای نفس ، خواستههای عقل است . بهعبارتدیگر ، عقل و نفس مثل دو دوست در کنار هم ، یکدیگر را تائید میکنند و خواستههایشان یکی میشود .
سیر تعالی و تکامل نفس ، از اسفلالسافلین تا اعلیعلیین و از اماره تا مطمئنه ، فقط در رهن و درگرو تزکیه و تصفیه است . درگرو رشد مثلث دانایی است . درگرو حذف ناخالصیها است و درگرو افزایش قدرت عقل و اجرای احکام این حاکم الهی است . این مهم به دست نمیآید مگر با سعی ، تلاش ، آموزش ، صبر و استقامت و بودن در صراط مستقیم .
در این وادی ما یاد میگیریم که صدا و ندای درونی عقل را بشنویم و توجه کنیم . به دستورات او عمل کنیم و به او به چشم یک فرمانروای عادل و صالح نگاه کنیم .
سلام دوستان اکرم هستم یک همسفر:
وادی ششم و تأثیر آن روی من:
حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم.
عقل یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین مسائلی است که آغاز و پایان مشخصی ندارد و ما باید در تمام مسائل تکاملی خود ،بهفرمان آن یعنی فرمان عقل برسیم.
عقل در کشور وجودی ما، در حکم یک فرمانروای عادل و بزرگ است که نشان از قدرت مافوق دارد. اگر ما فرمانها این فرمانروای بزرگ را اجرایی کنیم به راه مستقیم و صلح و آرامشخواهیم رسید .
باید بدانیم از فرماندهی عقل تا فرماندهی نفس اماره ازنظر مکانی یکفاصله است ولی ازنظر زمانی هزاران سال به طول میانجامد پسازآن کنیم که فرمان است.
سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر:
"مشارکت در مورد دستور جلسه وادی ششم و تأثیر آن روی من:
تیتر وادی:" حکم عقل را در قالب فرمانده کامل اجرا نماییم" عقل درتکامل ؛مانند ماشین تابع خود هست. درحالیکه روح بالطافت منحصر به خود ،بااراده عقل راهبری میشود. در این وادی به یکی از اساسیترین مؤلفههای صور پنهان انسان یعنی عقل میرسیم .من تا قبل از کنگره و خواندن این وادی جایگاه عقل و روح را یکی میدانستم و فکر میکردم برای خودم عقل کلی هستم و در مورد هر چیزی اظهارنظر میکردم و بامطالعه این وادی فهمیدم که راه را اشتباه میرفتم و هیچچیز در مورد صور پنهان انسان نمیدانستم. عقل یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین مسائلی است که آغاز و پایانی ندارد و ما بایستی در تمام سیر تکاملی خود همهی تلاشمان را بکنیم تا بهفرمان عقل نزدیک شویم .به نظر من تا زمانی که نتوانیم درست آموزش بگیریم و آنها را در زندگی کاربردی نکنیم و به راهنمایان اعتماد کامل نداشته باشیم همیشه اسیر نفس سرکشمان خواهیم بود. به امید آن روزی که بتوانیم نفس اماره خود را مهار کنیم و بهفرمان عقل نزدیک شویم.
ممنون از اینکه وقت مشارکت دادید و ازخدمتگزاران سایت و خانم بهارهی عزیزم بابت تمام زحمتاشون تشکر می کنم.
سلام دوستان منصوره هستم یک همسفر:
در مورد دستور جلسه وادی ششم:
عقل یکی از اجزای صور پنهان است و هیچگاه از بین نخواهد رفت.عقل ما یکبار فرمان میدهد و آنچه مدام در ذهن ما تکرار میشود، نفس اماره است.اگر ما اطلاعات درست به عقل دهیم او کارش را درست انجام میدهد.ما باید به دستورات عقل عمل کنیم و به او به چشم یک فرمانروای عادل نگاه کنیم.با درمان اعتیاد و رسیدن به دانایی قوه عمل را افزایش دهیم و در فرایند تزکیه،خواستههای نامعقول را باگذشت زمان حذف کنیم و بهفرمان عقل نزدیک شویم.
تایپ و ویراستار :همسفر سمیه لژیون 5
- تعداد بازدید از این مطلب :
246