خانواده مانند ریشه یک درخت است و ما اگر بخواهیم بگوییم نه اینطور نیست در بحث بیماری اعتیاد پس چرا اولین و بزرگترین صدمه که وارد میشود به خانواده است؟
پس میتوانیم بگوییم خانواده ریشه هر فرد است ما اگر در یک باغ در بهترین جا و مکان و بهترین خاک را داشته باشیم ولی یک درخت را از ریشه در آوریم و بر روی خاک قرار دهیم آن درخت کمکم خشک خواهد شد و این مسئله را میتوان در انسان هم تصدیق کرد، انسان اگر در بهترین امکانات و آب و هوا و کشور باشد ولی از ریشه خود جدا شود بیشک از بسیاری از نعمتها محروم خواهد شد و رو به زوال خواهد رفت و این مسئله در اکثر انسانها صدق میکند به جز تعداد محدود که آن را کنار میگذاریم.
مسئله دیگر این است که شاید سؤال شود پس در طول تاریخ انسانهایی بودند که خانواده نداشتند و یتیم به دنیا آمدهاند پس چرا دست به کارهای بزرگ زدهاند و موفق بودهاند؟
در جواب باید گفت به عنوان مثال درخت خرما را در نظر میگیریم این درخت ستون بسیار محکمی دارد و میوهای که میدهد بسیار خوب و قوت بسیار عالی دارد، خرما را میتوان بر خلاف میوههای دیگر به صورتغذا استفاده کرد و آسیبی هم ندید و میوههای دیگر اگر پشت سر هم مصرف شوند در انسان تخریب زیادی به وجود میآورند.
علت اینکه خرما این میوه را میدهد و تنه تنومند دارد این است که جزء محدود درختهایی است که محرومیت را میکشد و در شورهزار و کم آبی اینطور بهترین بازدهی را دارد و این مسئله در بعضی از انسانها صدق میکند ولی نباید اینطور تعبیر شود که ما میتوانیم از ریشه خود و خانواده خود جدا شویم چون این کار اصلاً منطقی نیست و این مسئله در اکثر مواقع موجب تخریب شده است.
مسئله بعدی که به آن اشاره میشود انسانهای قرون وسطی هستند که در اروپا اکثراً برده بودند ولی با پیدایش دوران رنسانس این مسئله رنگ باخت و خانواده باعث شد شخص به بالاترین نقاط دست یابد و اروپا به همین دلیل بسیار پیشرفت کرد ولی در این دوره که هستیم چون افراد از خانوادههای خود کمکم جدا میشوند و هر یک تنها زندگی میکنند.
مثلاً در کشور فرانسه، با مشکلات بسیاری مواجه شدند چون که خانواده مانند مواد اولیه درجه یک میماند و وقتی که ما یک انسان را مثلاً یک کارخانه در نظر بگیریم، خانواده با رساندن بهترین مواد اولیه به آن، بهترین بازدهی و رشد و پیشرفت را برای انسان به همراه دارد و میتوان گفت مهمترین این مواد اولیه، محبت یک خانواده به فرد و احساس مسئولیت به یکدیگر میباشد.
افرادی را میبینیم که از خانواده خود جداشدهاند و رابطه خود را کاملاً قطع کردهاند ، اگر در چهره این افراد نگاه کنیم ، چهره آنها مانند افرادی است که از بدو تولد یتیم به دنیا آمدهاند و بیشک بسیاری از کمبود ها را با خود به همراه دارند، ما در مقوله بیماری اعتیاد صدمات شدیدی به ریشه خود که همان خانواده است وارد کردیم پس بعد از رهایی باید آن نقاط را شناسایی کرده و آنها را ترمیم کنیم نه اینکه چون حسهایمان بازشده مثلاً وقت خود را با دوستان کنگرهای و دیگر چیزها بگذرانیم البته در این مورد تعادل حرف اول را می زند، همان طور که در کنگره و تمام زندگی تعادل حرف اول و آخر را می زند و این جمله که درمان فرای ترک است و تعادل فرای درمان را همیشه سرلوحه باید داشته باشیم.
منبع : وبلاگ نمایندگی استادمعین
- تعداد بازدید از این مطلب :
19439