English Version
English

آرامشی از جنس حریر و لطافت نسیم

آرامشی از جنس حریر و لطافت نسیم
جلسه چهارم از دوره اول لژیون سردار همسفران شهرری با استادی همسفر فاطیما، نگهبانی همسفر آزاده و دبیری همسفر نسرین با دستور جلسه «چرا باید به یکدیگر کمک کنیم؟» ‌شنبه یازدهم مردادماه 1399 ساعت 16 در فضای مجازی آغاز به کارکرد.

استاد جلسه:

انسان مرکز عالم هستی می‌باشد و می‌تواند روی تمام محیط اطرافش اثر بگذارد. همه‌ی ما باید بدانیم هر عملی که از ما ساطع می‌شود چه مثبت باشد و چه منفی مطمئناً به خودمان برگردانده می‌شود و از بین نمی‌رود. تا جایی که دانشمندان ثابت کرده‌اند که حتی پلک زدن ما روی جزر و مد دریاها هم اثرگذار است. زمانی که ما به دیگران کمک می‌کنیم امواجی در حالت آرامشِ قلب و ذهن از ما ساطع می‌شود که این امواج خیلی قدرتمند هستند و روانشناسان به این امواج، امواج آلفا می‌گویند. وقتی در حالت آلفا قرار می‌گیریم تمام جهان تلاش می‌کند آنچه را که می‌خواهیم به‌سرعت، تمام و کمال برای ما فراهم کند. درواقع با کمک کردن، قدرت درونیِ ما بالا می‌رود، اختلاف‌پتانسیل ایجاد می‌شود و زمانی که ظرفیت ما بالا رفت خیلی سریع‌تر می‌توانیم به‌سوی کمال رشد کنیم.

افراد خیرخواه وقتی کار نیکی در خفا انجام می‌دهند و حتی هیچ‌کس هم آن‌ها را در این حالت نمی‌بیند، این انسان‌ها حامل حس زیبایی می‌شوند که ناخودآگاه موردتوجه و اقبال دیگران قرار می‌گیرند و می‌تواند تلنگری برای انسان‌هایی باشد که از دیده نشدن خودشان شکایت دارند. این افراد درواقع باید بدانند تا زمانی که قدرت درونی خودشان بالا نرفته باشد این مشکل را خواهند داشت. نکته‌ی مهم دیگر این‌ است که کمک کردن به دیگران و خاص بودن نتیجه‌ی عنایت خداوند به ما می‌باشد که به‌راحتی به دست نمی‌آید و مطمئناً باید خیلی تلاش کنیم و حتی بهای آن را پرداخت کنیم.

تلاش یعنی با اجرای قوانین هستی و بالا بردن صفات ارزشی خودمان می‌توانیم هم پله ترقّی برای خود و هم برای دیگران باشیم. همچنین وقتی به مقوله‌ی کمک کردن باور داشته باشیم از لحظه‌به‌لحظه عمرمان به‌درستی استفاده می‌کنیم و آن را هدیه‌ای از طرف خداوند می‌دانیم که ممکن است روزی برای ما پایان پذیرد. انشالله بتوانیم برای کمک کردن به دیگران با قدم‌های محکم‌تری که برمی‌داریم پیش‌قدم شویم که یکی از این فرصت‌ها می‌تواند عضویت در لژیون سردار باشد. چون زمانی که در این مسیر خدمت در لژیون سردار، قرار می‌گیریم، نگاهمان به زندگی تغییر می‌کند و از یکجایی به بعد، دیگر جنس محبتمان به دیگران متفاوت می‌شود، به‌قدری حس زیبایی در خودمان دریافت می‌کنیم که قابل‌مقایسه با هیچ لذتی نیست.

در این مسیر ممکن است خیلی‌ها به ما کمک نکنند حتی ما را هم مورد تمسخر خود قرار دهند در این شرایط نباید از هدف اصلی خودمان دور شویم هرچند قبل از کنگره هم ممکن است کمک کردن را داشته‌ایم اما این نوع کمک کردن بیشتر تأیید طلبی بوده است و این باعث می‌شد شاید فقط چند روز حالمان خوب باشد، ولی جنس کمک کردن در کنگره 60 متفاوت است و حتی زمانی که مورد تأیید هم قرار نگیریم بازهم با خدمت، حال خوشی داریم و در این حالت هر عکس‌العملی هم از طرف دیگران به‌راحتی حالِ ما را بد نمی‌کند و در اصل لطفی است که در حقّ خودمان می‌کنیم.

نکته آخر این است که قرار است همه ما انسان‌ها یکی شویم و هر کمکی که به انسانی یا در مجموعه‌ی انسانی انجام می‌دهیم، وقتی این خدمت، از عمق وجود بجوشد یعنی، عشق است و این عشق، پارامتر ضروری است برای روند تکاملی ما انسان‌ها و درنهایت عشق به مخلوقات ما را به عشق خالقمان نزدیک می‌کند، در این زمان فقط رضایت خالقمان برای ما مهم و ارزشمند است و بس. پس باید انسان باشیم و انسان بمانیم و اگر در این راه باجان و دل جلو برویم مطمئناً حمایت‌های نیروهای الهی را هم حس خواهیم کرد که به ما کمک می‌کنند، وقتی در این مسیر به‌درستی جلو برویم ما را تنها نمی‌گذارند.

محصول این کمک کردن هم یک آرامش واقعی و دائمی است که جنسش از حریر و لطافت آن مثل نسیم است. انشالله بتوانیم آرامشی از جنس آگاهی داشته باشیم و مطمئن باشیم که خیلی زود دیر می‌شود، البته دراین‌بین خداوند به ما نعمت اختیار را ارزانی فرموده است و این اجازه به ما داده‌شده است که مسیر خودمان را یا با خدمت خالصانه تعالی‌بخشیم یا با انتخاب مسیر نادرست در افسردگی، خشم و نارضایتی باقی بمانیم و مطمئناً اگر حالت اول را انتخاب کنیم، در این زمان می‌توانیم آخرین تصویری که در ذهن دیگران باقی بگذاریم زیباترین تصویر باشد، در این صورت می‌توانیم هم خودمان حال خوش داشته باشیم و هم حال خوش را به دیگران هدیه کنیم و در آخر از خداوند می‌خواهم که بتوانیم بافکر و کلام و عملمان، زمینه‌ساز جهانی آرمانی باشیم که عدالت در آن فراگیر باشد. آمین

اسیستانت همسفر منصوره:

هرکدام از ما در زندگی خودمان کارهای زیادی انجام می‌دهیم و در وهله اول به خودمان خدمت می‌کنیم سپس به دیگران، اما گاهی عدم آگاهی ما باعث می‌شود احساس کنیم که نیاز به کمک دیگران نداریم، پس خدمتی هم به آن‌ها نمی‌کنیم، ولی تمام انسان‌ها برای بقا و حیات به کمک دیگر انسان‌ها نیاز دارند حالا این کمک کردن می‌تواند مالی، عاطفی، علمی، عشقی و ... باشد. آقای مهندس همیشه عنوان می‌کنند که این از جهل و نادانی انسان‌هاست که فکر می‌کنند به دیگران نیازی ندارند، درصورتی‌که از فرق سر تا نوک پا نیاز به دیگران داریم. اگر حتی ثروت زیادی هم داشته باشیم ولی اگر دیگران به ما کمک نکنند نمی‌توانیم از آن ثروت بهره‌ای ببریم و انسان تا زمانی که نپذیرد در کمک کردن به دیگران در وهله اول به خودش کمک کرده است و حال خوشی برای خودش به ارمغان می‌آورد شاید در قدم اول از کمک خودداری کند. ممکن است همه ما این حال خوب را تجربه کرده باشیم زمانی که فردی نمی‌تواند از این سمت خیابان به آن‌طرف برود و ما عبورش می‌دهیم وقتی لبخند رضایت را در آن انسان می‌بینیم، شادی و شعف بالایی به ما دست می‌دهد که با این کار کوچک توانستم کمکی انجام دهم و حال ما را خوب می‌کند.

حالا اگر این بحث کمک کردن را بخواهیم به کنگره بسط بدهیم باید از خودمان بپرسیم که چرا در کنگره باید خدمت کنیم؟ در این سیستم چه کمکی از دست من برمی‌آید؟ کنگره یک NGO مردم‌نهاد است که بنیان آن جناب آقای مهندس می‌باشند که خودشان مصرف‌کننده بودند ولی با ابداع متد DST، خودشان به درمان و رهایی رسیدند و آن حس محبت و عشقی که در وجودشان بود باعث شد که این روش را فقط برای خودشان نخواهند، بلکه آن را توسعه دهند و همه‌کسانی که خواستار درمان و رهایی بودند بتوانند از این علم بهره ببرند و این حال خوش را با دیگران سهیم شدند. ایشان تمام اطلاعات مطالعات، مقالات، جزوات و سی‌دی‌هایی که داشتند در اختیار همه قراردادند و همچنان این کار را ادامه می‌دهند و تمام تلاش خودشان را برای همه‌کسانی که رنج‌دیده‌ی بلای شیطانی اعتیاد هستند انجام می‌دهند. ایشان بعد از رهایی خودشان بنیان کنگره 60 را بنا نهادند و در جهت بالا بردن سطح علمی کنگره زحمت زیادی کشیده و می‌کشند و نتایج تلاش ایشان برای تمام انسان‌هایی که دربند اعتیاد و ضد ارزش‌ها هستند مفید واقع‌شده است.

حالا اگر این چرخه خدمت با همین دیدگاه در کنگره ادامه پیدا کند قطع به‌یقین اول به خودمان خدمت می‌کنیم و در ادامه به بقیه انسان‌هایی که دربند اعتیاد هستند می‌توانیم کمک کنیم. در نوشتارهای کنگره می‌خوانیم که کنگره تشکیلات و تحقیقات مستقلی است که به‌منظور رهایی و درمان مصرف‌کنندگانی که همواره خواستار رهایی از دام اعتیاد هستند و راه‌حل منطقی برای درمان خود پیدا نکرده‌اند تشکیل گردیده است، کنگره بر اساس اصل پذیرفته‌شده‌ی کمک فرد رهاشده، به فرد خواهان رهایی از مواد مخدر متشکل شده است، اساس کار ما بر مبنای محبت، عقل و ایمان است. پس قرار است به انسان‌هایی کمک شود، حالا چه کسی به چه کسی باید کمک کند؟ من به شما و شما به من، همه ما باید به یکدیگر کمک کنیم تا یک شخص ثالثی به درمان برسد.

آقای مهندس همیشه بیان می‌کنند فردی که می‌خواهد در کنگره درمان شود مثل فردی است که در چاهی گرفتارشده‌ و افراد زیادی از بالای چاه به آن فرد کمک می‌کنند تا او را نجات دهند، یعنی در رهایی و درمان یک نفر افراد زیادی سهیم هستند، افرادی که خودشان هم به کمک افراد دیگر از این چاه خارج شدند و وظیفه خودشان می‌دانند که در این سیستم باشند و به دیگران کمک کنند. در کنگره هرکسی که وارد می‌شود باید دو کار را انجام دهد یکی آموزش درست را بگیرد و دیگری خدمت کند تا روزی که درگیر آموزش و خدمت باشیم همه‌چیز به‌خوبی پیش می‌رود، زمانی که از روی عشق و انگیزه خدمت می‌کنیم لذت می‌بریم و انرژی می‌گیریم، ولی اگر غیرازاین باشد اسیر حاشیه می‌شویم و چه‌بسا از آن درمان و رهایی جدا می‌شویم.

همه افراد چه مسافر چه همسفر در جلسات شرکت می‌کنیم و در جهت تغییر رشد خودمان تلاش می‌کنیم که نسبت به خودمان شناخت پیدا کنیم. روزی که من روی این صندلی‌ها نشستم آموزش‌هایی به من داده شد که در هیچ جای دیگر این آموزش‌ها را به من نداده بودند، پس وظیفه‌دارم نسبت به این ساختار بی‌تفاوت نباشم. من نمی‌گویم هر آنچه گرفتم برگردانم، اصلاً نمی‌توانم حتی اگر همه نیروی خود را جمع کنم بازهم نمی‌توانم ذره‌ای از آن را به کنگره برگردانم. ولی وظیفه‌دارم تا جایی که می‌توانم خدمت کنم و مراقب باشم که خیانت نکنم چون فاصله بین خدمت تا خیانت به‌اندازه یک تار مو بیشتر نیست. اگر اندکی در خدمت کردن لغزش داشته باشم و مخالف قوانین و حرمت کنگره پیش بروم خدمت، تبدیل به خیانت می‌شود و قطعاً آسیبی که به دیگران می‌زنم به زندگی خودم برمی‌گردد.

اشخاصی که در کنگره کمک می‌کنند دو ویژگی مهم دارند یکی اینکه روزبه‌روز حال خودشان بهتر می‌شود و این در رهایی خودشان و بالا بردن آگاهی‌شان نقش مهمی دارد، دوم اینکه چرخ‌های کنگره با خدمت‌های خود اعضا می‌چرخد. یکی از بزرگ‌ترین آفت‌ها برای سفر دومی، خدمت نکردن است وقتی غرور یا منیت من باعث شود خدمت نکنم آموزش‌ها قطع می‌شود قطعاً به بیراهه می‌روم. پس کمک کردن در کنگره بسیار مقوله مهمی است که کمک داوطلبانه و بادید مثبت باشد که در ادامه می‌تواند باعث شود بادید و نگاه متفاوت‌تری به زندگی خودم و اطرافیانم نگاه کنم و همین تغییر نگرش باعث پیشرفت من در زندگی می‌شود و خیلی از گره‌ها درون من باز می‌شود. با خدمت کردن اول به خودم کمک می‌کنم و بعد به دیگران.

با ورود به کنگره و خواندن جزوات، مقالات و سی‌دی‌ها مطمئناً به نقص‌ها و کاستی‌های خودم پی می‌برم چون مشکلاتی درون من هست که به آن‌ها توجه نداشتم و باگذشت زمان به آن‌ها آگاه‌تر می‌شوم. آموزش‌ها برای رهایی خودم از گره‌ها و مشکلات است یاد می‌گیرم چه‌کاری انجام دهم و این بزرگ‌ترین کاری است که رایگان کنگره در اختیار من قرار داده است. اگر با این دیدگاه به خدمت نگاه کنم که من مسئول هستم و به‌عنوان یک عضو کوچکی که خدمات گرفتم باید من هم به‌اندازه‌ی سهم خودم کمک کنم تا این سیستم روی پایه‌های محکمی که دارد بایستد و به تمام افرادی که در ناآگاهی و درگیر بیماری اعتیاد هستند کمک کنم تا آن‌ها هم راهشان را پیدا کنند و به درمان و رهایی برسند.

همسفر عفت:

ازنظر من وقتی ما به دیگران کمک می‌کنیم باعث ایجاد یک حس خوب در ما می‌شود، وقتی حس خوبی داشته باشیم، عقلِ ما به سمت سلامتی بیشتر حرکت می‌کند و عقل سالم را در ما به وجود می‌آورد که این عشق به موجودات هستی باعث اختلاف‌پتانسیل در ما می‌شود که درنهایت باعث رشدِ ما می‌شود. ما انسان‌ها از روز اَلَست وقتی باخدای خودمان پیمان بستیم و خطایی که در بهشت انجام دادیم و ما را بیرون راندند تا درروی زمین خودمان را اثبات کنیم و اینکه ببینیم می‌توانیم دستورات خداوند را اجرا کنیم یا نه یکی از اهداف این بود که از دیگران دستگیری داشته باشیم یعنی به همدیگر کمک کنیم که این کار، ما را به راه مستقیم هدایت می‌کند.

وقتی ما به دیگران کمک می‌کنیم یعنی دوست داریم دیگران هم به ما کمک کنند و این مانند حلقه‌های زنجیری است که انسان‌ها را به هم متصل نگاه داشته است، یک حلقه قبلی حلقه‌ای را نگه‌داشته است که همین حلقه، حلقه بعدی را هم می‌تواند نگه‌داشته باشد و اگر ما در حلقه‌ی وسط باشیم در طول زندگی‌مان انسان‌هایی بودند که از ما دستگیری کردند. به‌طور مثال کنگره 60 یکی از این نمونه‌هاست، انگار حلقه قطع‌شده بودیم که از ما محافظت کردند تا به حلقه کائنات وصل شویم و ما موظف هستیم برای اینکه این حلقه‌ها ادامه پیدا کنند از حلقه‌های بعدی دستگیری کنیم. زمانی که این حلقه‌ها به هم متصل باشند نیکی و خوبی کردن بیشتر به ما برمی‌گردد ولی اگر ما این اتّصال را قطع کنیم، کائنات برای ما خیر نخواهد داشت.

دستگیری از دیگران گاهی مادی است که باید پول پرداخت کنیم و یا معنوی و تجربی است که تفکرمان را در اختیار دیگران قرار می‌دهیم و به کسانی که در مشکلات گرفتار هستند کمک فکری می‌کنیم و گاهی کمک کردن به دیگران به‌صورت یدی می‌باشد که می‌توانیم به دیگران خدمت کنیم. در شرایطی مثل خدمت در کنگره 60 افراد بدون اجر و مزد به دیگران خدمت می‌کنند و این باعث دریافت انرژی زیادی در آن‌ها می‌شود که این انرژی را به خانواده خود منتقل می‌کنند و باعث آرامش در خانواده می‌شود، حتی اگر مشکلاتی هم داشته باشند بازهم آرامش دارند.

ما باید این دستور جلسه را که خود به‌صورت قانون الهی است بسیار جدی اجرا کنیم و نباید فقط همه‌چیز را برای خودمان بخواهیم و به خواسته‌های دیگران اهمیتی ندهیم، در این میان، شیطان به ابزار مختلف می‌خواهد در فکر و ذهن ما وارد شود تا مانع از خدمت و کمک به دیگران شویم. هرچقدر علم، دانش، آگاهی و مطالعات ما در این زمینه بیشتر باشد باعث می‌شود جلوی نیروهای اهریمنی بیشتر مقاومت کنیم و نتوانند ما را شکست دهند. زمانی که این انرژی را به دیگران می‌دهیم باعث می‌شود کائنات هم انرژی سرشاری را به ما برساند و خودبه‌خود گره‌ها و مشکلات زندگی ِما هم برطرف شود. شرکت در لژیون سردار و کمک مالی هم به‌نوعی یک خدمت محسوب می‌شود و زمانی که جلسات لژیون سردار برگزار می‌شود درواقع تفکرات خودمان را به اشتراک می‌گذاریم و این هم نوعی خدمت محسوب می‌شوند انشالله بتوانیم در این زمینه موفق‌تر از گذشته عمل کنیم.

همسفر محبوبه:

بارها شنیده‌ایم که این جهان کوه هست و فعل ما ندا، یعنی ما هر کاری می‌کنیم قطعاً بازتابش به ما برمی‌گردد و همین خدمت کردن چه در کنگره و چه در خارج از آن را وقتی بررسی می‌کنیم می‌بینیم که بیشترین نفع را برای خودمان دارد. وقتی شروع به کمک کردن به دیگران می‌کنیم اولین بازتابش این است که نیروهای مثبت به‌طرف من جذب می‌شوند درنتیجه انرژی من بالاتر می‌رود و توان من در برابر حل مشکلات بیشتر می‌شود. حالا در نظر بگیرید انسانی که توانایی کمک کردن به دیگران را نداشته باشد مثل خود ما درگذشته که نهایتِ کمک ما در ایام محرم یا در مراسم مذهبی بود که نذری بدهیم، ولی در کنگره یاد گرفتیم کمک کردن همه‌جانبه به چه صورت است، کمک به انسان‌هایی که همدرد هستیم را آموختیم. آقای مهندس در سی‌دی‌های اخیر هم به این نکات بسیار اشاره کردند و فرمودند باید توشه برای آخرتمان داشته باشیم، نمی‌توانیم بگوییم همه‌چیز فقط برای خودمان باشد.

تفکری که متأسفانه امروزه در جامعه غالب شده است که فقط خواسته خودشان را در نظر می‌گیرند و خواسته‌های دیگران، برایشان مهم نیست که این اشتباه است. ما آموزش گرفتیم زمانی زندگی من پر از آرامش و حال خوش است که آنچه برای خودم می‌خواهم همان را هم برای دیگران بخواهم. قطعاً کمک به دیگران هم به نفع خودمان و هم به نفع دیگران می‌باشد. در نظر بگیرید اگر ما زمانی که وارد کنگره شدیم کسی نبود که ما را یاری کند و جناب مهندس همان زمان که خود به رهایی می‌رسیدند پیگیر رهایی دیگران نمی‌شدند و فکر می‌کردند که خودم به‌سلامتی رسیدم، برای چه چیزی خودم را برای دیگران به دردسر بیندازم و برای خودم دغدغه درست کنم، الآن ما کجا بودیم؟ ولی ایشان فقط خودشان و خانواده‌شان را در نظر نگرفتند بلکه گفتند همان‌طور که خودم به آرامش رسیدم می‌خواهم دیگران هم آن را تجربه کنند و به آن آرامش برسند...

خودِ من به‌شخصه این اعتقاد رادارم که ورود من به کنگره واقعاً یک لطف بی‌نهایتی از طرف خداوند بوده است که توانستم وارد کنگره ‌شده و رها شوم. بازهم لطف خدا شامل حالم بود که توانستم در جایگاه خدمتی فعالیت کنم و کسانی که مثل خودم نیازمند هستند چه ازنظر مالی چه ازنظر معنوی خدمتی انجام دهم. خدمت مالی در کنگره بسیار مهم است چون هر NGO مردمی بستر و ساختاری است که نیاز به حمایت مالی دارد و آقای مهندس چندین بار فرمودند ما به نیروی انسانی، توان مالی و علم نیازمندیم و باید هر سه را باهم پیش ببریم. ازنظر نیروی انسانی در کنگره 60 بسیار قوی هستیم و در حال حاضر هفتاد یا هشتاد هزار نفر اعضای کنگره‌داریم و علم کنگره هم که خدا را شکر هر هفته آقای مهندس جدیدترین اطلاعات را در اختیار ما قرار می‌دهند در کنار متون، جزوه‌ها و مطالب آموزشی دیگر می‌توانیم استفاده کنیم. ولی قضیه مالی هم احتیاج به رشد و توسعه دارد چون ما از بیرون هیچ کمکی دریافت نمی‌کنیم و حتی پیشنهاد‌هایی از بیرون کنگره به ایشان شده است ولی قبول نکردند و فرمودند ما خودمان باید پایه‌های مالی کنگره را مستحکم کنیم. هر یک از اعضای کنگره 60 به‌عنوان یک عضو کوچک حتی یک‌قدم هم شده باید برداریم تا بتوانیم در جهت رشد و توسعه کنگره 60 کمک کنیم.

همسفر زهرا:

انسان موجودی اجتماعی می‌باشد و ممکن است در طول حیات خودش دچار مشکلات فراوانی شود که به‌تنهایی نمی‌تواند راه‌حل آن مشکلات را پیدا کند اگر فکر کنیم به کمک هیچ‌کسی احتیاج نداریم اشتباه است، چون ما انسان‌ها آن‌قدر توانمند و قدرتمند نیستیم که بتوانیم تمام مسائل و مشکلات را تنهایی حل کنیم. انواع و اقسام کمک کردن داریم مثل کمک به سالمندان، سیل‌زده‌ها، زلزله‌زده‌ها، کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست و حتی کنگره 60 که کمک می‌کند به افراد مصرف‌کننده جهت رهایی و درمان آن‌ها و خیلی کمک‌های دیگر هم می‌تواند باشد. درواقع با این کار به خودمان کمک می‌کنیم چون نتیجه کار خوب خودمان را می‌بینیم. وقتی ما کمک می‌کنیم یک احساس رضایت قلبی، شادی و خوشی در ما به وجود می‌آید که بی‌ارتباط با خشنودی و خوشحالی خداوند نیست که بازتاب آن برکتی است که در زندگی ما وارد می‌شود، ولی کمک کردن هم خوب و هم بد می‌تواند باشد. همیشه در ذهنم با دوستی خاله‌خرسه درگیر بودم که یعنی چی؟ کلی فکر کردم و متوجه شدم که واقعاً یک کمک بد و نا به‌جا می‌تواند دوستی خاله‌خرسه باشد که امیدوارم هیچ‌کسی دوستی خاله‌خرسه را تجربه نکند.

همسفر نسرین:

کمک کردن انواع مختلفی دارد و هرکسی از یک طریقی ممکن است توانایی کمک کردن داشته باشد. به نظر من دستور جلسات لژیون سردار به‌تدریج، منِ نسرین را هم به ارتقاء می‌رساند ماه گذشته پس‌انداز بود و این ماه چرا باید به یکدیگر کمک کنیم؟ اگر من ازنظر مالی و آگاهی توانایی داشته باشم می‌توانم هم ازنظر مالی و هم ازنظر آگاهی و دانش به دیگران کمک کنم ولی گاهی من توانایی خوبی و یا حتی علم و آگاهی خوبی دارم و می‌توانم به دیگران کنم ولی چون ازنظر مالی ضعیف هستم آن‌قدر در من دغدغه فکری ایجاد می‌شود که حتی از کمک کردن به دیگران منصرف می‌شوم که هیچ، حتی به خودم هم نمی‌توانم کمک کنم. من فکر می‌کنم باید خودم را آن‌قدر ازنظر فکری و ازنظر مالی که یک انسان در زندگی کردن به آن نیاز دارد قوی کنم تا بتوانم به بهترین وجه ممکن به دیگران کمک کنم.

موضوع دیگری که ما آن را در کنگره یاد گرفتیم این است که بلاعوض خدمت کنیم، خارج از کنگره هرکسی هر کاری انجام می‌دهد یک‌چشم داشتی دارد حتی اگر عزیزترین فرد زندگی ما باشد هر کاری کند آن را در گوشه‌ی ذهنش می‌سپارد که اگر روزی به آن‌ها احتیاج داشت و آن‌ها کمک نکردند با توقعی که در او ایجادشده است کدورت به وجود می‌آید. در بیرون از کنگره خدماتی که اعضا بلاعوض در کنگره انجام می‌دهند قابل‌پذیرش نیست. من خودم چندین بار به دیگران کمک کردم و در مقابل آن هیچ خواسته‌ای نداشتم نزدیک‌ترین افراد خانواده‌ام به من گفتند که شما وقتی کاری را انجام می‌دهید وظیفه‌ات می‌شود و همه فکر می‌کنند هرجایی که گیر افتادند، می‌توانند روی شما حساب کنند کمک بگیرند و هیچ کاری هم برای جبران کار شما انجام نمی‌دهند. به نظر من البته شاید هم اشتباه باشد، گاهی کمک نکردن بهتر است به قول یکی از دوستان وقتی‌که زیاد کمک می‌کنی وظیفه می‌شود و ضربه‌هایی به خود می‌زنیم که قابل‌برگشت نیست.

همسفر آزاده:

ما به‌عنوان انسان نیاز به کمک هم داریم فرقی ندارد چه تحصیلاتی داریم، چه شغلی داریم، خانه‌دارم یا شاغلم، خانم هستم یا آقا فرقی ندارد مهم این ست که باید به نیاز دیگران اهمیت داد، باید فکر کرد که نیاز آن فرد نیاز خودِ من است. اولین شرط قبولی کمک کردن این است که بدون توقع بازگشت باشد یعنی بدون اینکه توقع داشته باشم به خودم برگردد. قرار نیست من هر قدم خوبی که در این دنیا برمی‌دارم همین‌جا، همین لحظه، همین ساعت برای من جبران شود. ما اعتقادداریم که دنیای دیگری هم هست اگر اینجا چیزی برای ما جبران نشود، جای دیگر حتماً برای ما ثبت می‌شود و به جبران می‌رسد. مثلاً همین مبلغی که در سبد کنگره می‌اندازم در اصل خدمت به خودم می‌کنم، همین‌که از کنگره تا مسیر خانه را به‌سلامت برمی‌گردم، این یعنی بازگشت خیری که من انجام دادم. حالا فرقی ندارد ممکن است این خیرخواهی، در حد یک لبخند باشد یا در حد آغوش گرفتن باشد که البته کرونا نعمت در آغوش گرفتن را از ما گرفته است.

محبت و خدمت کردن فقط در قالب این نیست که من ازنظر مادی و مالی بخواهم به کسی کمک کنم. گاهی حتی در مترو آدم می‌بیند همه خسته از سرکار برمی‌گردند و یا وقتی وارد اتوبوس می‌شوم، همه چهره‌ها گرفته و خسته است، تنها کمکی که می‌توانم به غریبه‌های آنجا کنم که هیچ شناختی به همدیگر نداریم حداقلش این ست که لبخند روی لبانم باشد و یا اینکه وقتی روی صندلی اتوبوس یا صندلی مترو می‌نشینم به دیگران انرژی منفی خود را القا نکنم، فقط یک لبخند بزنم نیازی نیست کار خیلی بزرگی انجام بدهم. در روایت اهل‌بیت و در قرآن ما خیلی تأکید فراوان روی خدمت کردن داریم. امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: خوش به حال‌آنکه به بندگان خدا نیکی می‌کند و برای خود زاد و توشه‌ای در پیش بگیرد.

من اگر وقتی حالم خوب است، وقتی سر پا هستم و بتوانم دست یک نفر را بگیرم، قطعاً آن‌یک جایی برای من جبران می‌شود...من خودم در شرایطی بودم تقریباً بیست روز، کسالت خیلی شدیدی داشتم که واقعاً توان کارهای شخصی خودم را نداشتم و خیلی به‌هم‌ریخته بودم ولی اقوام و فامیل کم نگذاشتند محبت و مهربانی کردند حتی با یک زنگ زدن دلگرمی می‌دادند، این یعنی خدمت کردن و زمانی که نیاز به کمکشان داشتم وقتی به من کمک کردند قطعاً نزد خدا بدون جبران نمی‌ماند و می‌گفتم من که نمی‌توانم ولی قطعاً خداوند برایتان جبران می‌کند ...

در آیه 117 سوره بقره خداوند می‌فرماید: نیکی آن است که به خدا و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورید و مال خود را باوجود دوست داشتن به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و درراه ماندگان و گدایان و درراه خدا آزاد کردن بندگان قرار دهید. در روایات قرآنی روی کمک کردن تأکید زیادی شده است. مهم نیست کسی که به او کمک می‌کنید یتیم و یا درراه مانده است و یا گداست، مهم نیست کیست مهم این است که تو بخواهی کمک کنی، اینجا بخشیدن مال نیست، بخشیدن محبت است. امام علی علیه‌السلام به کمیل سفارش کردند: ای کمیل حتی در تاریکی شب هم به برآوردن حاجات و نیازهای مردم مشغول باش؛ یعنی در شب و روزبه کمک کردن به مردم فکر کنید و مهم نیست این کاردیده شود، در شب پنهانی انجام بدهید که قطعاً اگر قدم برای رفع نیاز دیگران برداریم خداوند هم برای رفع نیاز ما قدم برمی‌دارد. یکی از بهترین فرصت‌هایی که خداوند لطف کرده و در اختیار ما قرار داده، حضور تک‌تک ما در کنگره می‌باشد که این نعمت خدمت کردن برای همه فراهم‌شده است چه برای سفر اولی یا سفر دومی و یا کمک راهنماها و یا اسیستانت و یا جایگاه بالاتر از آن‌همه در حال کمک هستند که به همنوع خدمت می‌کنند و این بسیار باارزش و قابل‌تقدیر است که حتی سفر اولی احساس نمی‌کند که اینجا همه خدمت‌ها برای سفر دومی‌ها می‌باشد. همین‌که می‌تواند سالن را تمیز کند یا صندلی‌ها را جابه‌جا کند و یا آشپزخانه را نظافت می‌کند، این‌ها یعنی به همنوع خودش کمک می‌کند و حال خودش را روزبه‌روز بهتر می‌کند. خدا را شکر که آقای مهندس با درایت تمام این فرصت را در اختیار تک‌تک ما قراردادند. انشا الله سایه خودشان و خانواده عزیزشان مستدام باشد و تک‌تک ما بتوانیم از این نعمتی که در اختیارمان قرارگرفته است به بهترین نحو استفاده کنیم و انشا الله خداوند، این توان را به همگی ما بدهد که بتوانیم کمک کنیم.

 

 

تایپ: همسفر فاطیما لژیون پنجم

نمایندگی: همسفران شهرری

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .