اولین جلسه از دور اول جلسات هماهنگی لژیون سردار همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان با استادی همسفر اکرم، نگهبانی همسفر سمیرا و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «رمضان، معلم، بخشش (قدر و تقدیر)» روز دوشنبه 29 اردیبهشت 1399 ساعت 14:30 شروع به کارکرد.
سخنان استاد:
همانطور که میدانیم روش DST الهام گرفته از ماه مبارک رمضان است، به همین دلیل این ماه مبارک در کنگره 60 از اهمیت فوقالعاده بالایی برخوردار است. آنچه ما امروز از موجودیت کنگره میبینیم، همه و همه به خاطر آن حرکت عظیم بود که در ماه مبارک رمضان شکل گرفت. روش DST یکسری شباهتهایی با روزهداری و ماه رمضان دارد. روزهداری به ما یاد میدهد که به خواستههای نفس "نه" بگوییم، در روش DST هم ما یاد میگیریم به یکسری از خواستههای نفس "نه" بگوییم. در روزه گرفتن آرامآرام نقطه تحمل ما بالا میرود، درروش DST هم همسفر و مسافر طبق آموزشهایی که دریافت میکنند سعی میکنند نقطه تحمل خود را بالا ببرند. بنابراین روزهداری، همانند متد DST برای تربیت نفس است نه کشتن نفس.
اینیک ماهی که در سال روزه میگیریم، باعث میشود که بدن ما بهاصطلاح ری استارت (احیا یا ریکاوری) شود و یکسری عیوب و بیماریهای ما برطرف شود و بعد از پایان این ماه گویی ما یک جسم یا کالبد نو هدیه میگیریم. روش DST هم، بهوسیلهی داروی شفابخش اوتی خیلی از بیماریها را درمان کرده و جسم را احیا میکند.
در کنگره 60 تمام سفر دومیها روزه میگیرند و برای مسافرانی که در سفر اول هستند آقای مهندس فرمودند به دلیل اینکه تحت درمان هستند، بهتر است که روزه نگیرند، اگر هم تمایل دارند که بگیرند مشروط بر اینکه لطمهای به سفرشان وارد نشود و داروی خود را سر ساعت مصرف کند، موردی ندارد.
ماه مبارک رمضان در کنگره 60 حال و هوای دیگری دارد، گویی کنار مادر هستیم چراکه روز اولی که وارد کنگره شدیم همه ما را با آغوش باز پذیرفتند و به ما محبت کردند درصورتیکه هیچ نسبتی با ما نداشتند و با دادن آموزش، زندگیمان را به ما برگرداندند. هرسال در تمامی شعب اینیک ماه را افطاری میدادند، اما امسال به دلیل بیماری کرونا از این نعمت الهی محروم هستیم، افطاری که در عین سادگی پر از عشق، محبت و صمیمیت بود.
یکسری افراد در کنگره 60 بعد از رهایی میمانند تا دِین خود را با خدمت کردن به کنگره بپردازند، هرچند که هرچقدر در کنگره خدمت کنیم، جبران آن کار عظیمی که در حق ما شده، نمیشود. هرکسی در جایگاههای مختلف در حال خدمت است، یکسری هم در جایگاه معلم، یا کمک راهنما در حال خدمت هستند و به دیگران آموزش میدهند.
رب و مربی همهی ما خداوند است و در این جهان نیز برای اینکه بتوانیم آموزش بگیریم نیاز به مربی داریم مانند: پدر، مادر، آموزگار، معلم، راهنما و... . معلمان کنگره 60 روزی خودشان در تاریکی بودند و حال خوبی نداشتند ولی با آموزشهایی که از معلم یا راهنمای خود گرفتند و کاربردی کردن آنها، به حال خوش و آرامش نسبی رسیدند. معلم چون تاریکیهای درون خودش را تا حدودی عقب زده (چرا تا حدی؟ چون بخشی از وجودش تاریکی است و بخشی روشنایی) و به تعادل رسیده ،وقتی رهجو شروع به حرکت میکند و تاریکی درون او مانع حرکتش میشود، راهنما در کنار او قرار میگیرد و تا حدودی تاریکی را متوقف میکند تا رهجو بتواند به حرکت خودش ادامه بدهد. کار معلم سخت است، او باید بر منبت و قدرتطلبی خودش غلبه کند، چون ازیکطرف تاریکی درون خودش به او فشار میآورد و از طرفی دیگر تاریکیهای رهجو وجود دارد و اگر معلم از نفس خودش پیروی کند، هر دو باهم سقوط میکنند.
معلم خودش قبلاً فرمانبردار بوده که توانسته آموزش بگیرد، در ادامه هم فرمانده خوبی شده. ارتقا انسان فقط توسط رب صورت میگیرد و وقتی خواست ارتقا پیدا کند، شخص باید فرمانبردار شود. استاد امین میفرمایند: معلم خوب کسی است که، چیزهایی که یاد گرفته و بلد هست را بتواند بهخوبی انتقال دهد و از کلمات سنگین استفاده نکند. یک معلم قرار نیست همهچیز را بداند و میتواند سؤال رهجو را بهصورت تمرین برای هفته آینده به رهجویان بدهد و سپس جواب را در لژیون بیان کند یا اینکه به رهجو بگوید؛ بگذارید روی آن فکر کنم و بعد جوابش را به شما میگویم. معلم میتواند تشخیص دهد که رهجو خواسته دارد یا نه و پس از تشخیص، او را برای کنگره و اهدافش پرورش دهد چراکه کار راهنما پرورش استاد است. معلم به رهجوی خودش بخشش را میآموزد. بخشش یکی از صفات و ویژگیهای خداوند است که در دو معنی به کار میرود: 1- عطا کردن و دادن چیزی به کسی 2- عفو و گذشت کردن از خطای کسی که هر دو معنی در وجود خداوند هست. همانطور که میدانیم اکثر صفات خداوند در وجود انسانها بهصورت بذر نهادینهشده و مسئولیت رشد و پرورش آن به عهدهی خود انسان است.
این بذر هیچ زمانی از بین نمیرود و انسان هر زمان که خواسته داشته باشد، میتواند آن را پرورش دهد. بخشش هم بهصورت معنوی است و هم مادی که روی صحبتم بیشتر بخشش مادی است. کسی که میخواهد از مال خود ببخشد، میداند که باید درازای چیزی که میخواهد دریافت کند، باید یکسری چیزها را از دست بدهد. پس باید ظرف درونیاش را از ناخالصی پاک کند. در بخشش مال خود، حسابگرانه به این قضیه نگاه نکند، یا اینکه باخدا معامله نکند. شخصی که میخواهد از مال خود ببخشد باید بر مادیات سوار باشد نه اینکه مادیات بر او سوار باشد، اگر مادیات بر او سوار باشد؛ شخص فقط طمع دارد که پول زیاد جمعآوری کند و حاضر نیست مقداری از آن را ببخشد. مال ازبهر آسایش عمر است نه عمر ازبهر گرد کردن مال. شخصی که میخواهد ببخشد باید مثل خداوند بخشنده و مهربان باشد. دیدهبان محترم آقای زرکش فرمودند: خداوند به آدمهایی که بیحساب میبخشند، روزیِ بیحساب میبخشد.
بخشش باید از روی شناخت، آگاهی و اختیار باشد نه از سر مجبوری یا تو رودربایستی. وقتی من آگاهی داشته باشم که پولی که میبخشم صرف کجا میشود و چه بازتابی در زندگی من دارد، با اختیار کامل و با لذت از مالم میبخشم.
دیدهبان محترم آقای زرکش فرمودند: باید از اضافات مال خودم ببخشم. کسی میتواند از اضافات مال خودش ببخشد که ازلحاظ مالی مشکلی نداشته باشد و فشاری روی خودش و خانوادهاش نباشد. در قرآن سفارش شده که، نه دست را دور گردن خود بپیچیم که قطرهای از آن برای دیگران نچکد و نه آنقدر دستودلباز باشیم که خودمان نیازمند باشیم. الگوی تمام همسفران و مسافران، بنیان کنگره 60 مهندس دژاکام هستند. ایشان الگوی تمامعیار گذشت، ایثار و بخشش هستند. ایشان پولی که از فروش سیدیها و کتابهایشان به دست میآوردند را صرف تحقیقات و پیشبرد اهداف کنگره 60 میکنند و ریالی از آن را خرج خانواده خود نمیکنند. بااینهمه بخشش و گذشت همچنان خود را مدیون کنگره 60 میدانند ولی به ما میگویند شما حسابتان با کنگره صفر است. کسی که حقیقت کنگره را درک کرده باشد، آیا میتواند قبول کند که حسابش صفر است؟
خیر قطعاً قدر کنگره را میداند و شروع به خدمت کردن میکند و اگر هم بنا به دلایلی نتواند در جایگاههای خدمتی قرار بگیرد از مال خود میبخشد و عضو لژیون سردار میشود و با آموزشهای کنگره 60 و کاربردی کردن آنها تقدیر خودش را بهتر رقم میزند. قدر و اندازه من در بخشیدن چقدر است؟
کلمهی قدر یعنی اندازه و تقدیر هم یعنی نامهی پیشین یا همان سرنوشت. کلمه تقدیر ازنظر لغوی همانقدر میآید. همانطور که میدانیم همه ماقبل از این زندگی، زندگیهای دیگری هم داشتهایم و با توجه به اعمال خودمان نامهی پیشین ما نوشتهشده است. چون انسانها با توجه به اعمالشان شاید بارها به زمین آمدهاند تا جبران کارهای قبل خود را بکنند. به اعتقاد کنگره 60 تقدیر تیری است که از چله کمان رهاشده و قطعاً میرود و به هدف میخورد. یعنی همان آنچه تقدیر است آن به انجام میرسد. چیزی که مهم است ما در ترسیم و نوشتن تقدیر، نقش بسیار مهمی داشته و داریم. هر چه که آلان داریم، چه خوب و چه بد نتیجه تفکرات، اندیشه و تلاشی بوده که داشتیم. پس ما در زندگی مرتب داریم تقدیر مینویسیم و برنامهریزی میکنیم برای آینده، پس خیلی باید مراقب اعمال و رفتارمان باشیم چراکه، اعمال ما در خطوط تقدیر نقش بسیار مهمی دارد که به آن شکل دیگری میدهد.
مهم این است که تقدیرم را بپذیرم و با دیدگاه خوب و تفکر مثبت به آن نگاه کنم، تا بتوانم زندگی خوبی داشته باشم و تقدیرهای بعدیام را بهتر رقم بزنم. کنگره 60 معتقد است که زندگی بر روی دو بُردار یا نیرو حرکت میکند:1- تفکرات، تعلقات و تلاش ما 2- تقدیر ما. در آیه قرآن هم گفتهشده که انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش. در اوج تاریکی زندگیمان، خداوند کورسوی نوری به ما نشان داد که همان کنگره 60 بود، ازاینجا به بعد این من هستم که باید بهطرف این نور حرکت کنم و از این آب گوارا بنوشم. امیدوارم تکتک ما قدر این مکان مقدس را بدانیم. آمین...
نگارنده :کمک راهنما همسفر اکرم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1358