رهجوهای راهنما همسفر راضیه (لژیون ششم) در دلنوشته خود نوشتند:
همسفر مریم
حدود ۳ ماه است که واردکنگره۶۰، شدم، اولین جلسه بسیار شوروشوق داشتم؛ اما بعد از چند جلسه متوجه شدم، راهی سخت پیش رو دارم. احساس کردم از نظر روحی توان آمدن و تلاش برای حال خوب را ندارم؛ ولی به خاطر اینکه حال مسافرم از آمدن من خوب بود بازهم آمدم. با راهنماییهای همسفر راضیه به این نتیجه میرسم که باید خود را باور داشته باشم، ناامید نشوم به مسیر و آموزش گرفتن در کنگره۶۰، ادامه دهم تا کمکم به آن آرامش درونی برسم. از خداوند میخواهم کمکم کند تا بتوانم تغییر کنم و به آگاهی لازم برسم.

همسفر فاطمه
زندگی به جایی رسیده بود که هیچ چیز برای من لذت بخش نبود، فقط به خاطر بچهها روزها را سپری میکردم، روزهایی که گاهی آنقدر سخت میگذشت که از خدا برای خود یا همسرم آرزوی مرگ میکردم؛ بچهها به خواست ما و البته حکمت الهی پا به این زندگی گذاشته بودند و ما حق نداشتیم آنها را از شادی و آرامش محروم کنیم. زندگی من کمکم رنگ خاکستری به خود میگرفت، هیچ کاری را با عشق و علاقه انجام نمیدادم، زیرا انتخاب کرده بودم همسر و مادر باشم، وظایف خود را هر چند نه خیلی خوب انجام میدادم؛ فکر میکردم دیگر زندگی روی خوش به من نشان نمیدهد یا روزی برسد که اعتیاد از زندگی ما بیرون برود؛ با خود فکر میکردم کجای زندگی را اشتباه رفتم که حال در این شرایط قرار گرفتم. میدانم هر دوی ما مقصر بودیم که به اینجا رسیدیم، چیزی جز حسرت، خشم و حرفهای نگفته که در دل مانده بود، برای فکر کردن نداشتم، همین باعث میشد روزبهروز نسبت به این زندگی دلسردتر شوم، تا اینکه مسافر من راهی کنگره۶۰، شد، خیلی زود تغییراتی در او دیدم که باورم نمیشد، حالا من میتوانستم بدون ترس با همسرم صحبت کنم؛ چون در کنگره۶۰، در حال آموزش بود و یاد گرفته بود که چطور با نیروهای منفی درون مبارزه کند و یک گوش شنوا باشد. برای بنیانگزار و خادمان کنگره۶۰، همیشه آرزوی سلامتی و آرامش میکنم که آرامش را به زندگی من برگرداندند؛ از خداوند سپاسگزارم ما را در این راه قرار داد تا طعم شیرین زندگی را دوباره حس کنیم و برای تمام کسانیکه گرفتار اعتیاد هستند آرزو میکنم در این مسیر قرار بگیرند و به زندگی دوباره برگردند.
ویرایش: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون هفدهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر سعیده (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
52