علاقه و خواستن دو چیز متفاوت است

سیزدهمین جلسه از دوره سوم سری کارگاه‌های خصوصی کنگره۶۰ ویژه همسفران آقا نمایندگی کوروش آذرپور به استادی مسافر رحیم، نگهبانی راهنما همسفر حسین و دبیری همسفر محمدرضا با دستور جلسه"وادی یازدهم؛ چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند" پنجشنبه ۴ دی‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رحیم هستم، یک مسافر

از نگهبان جلسه متشکرم که من را برای خدمت کردن در این جایگاه قرار دادند تا آموزش بگیرم. درباره‌ دستور جلسه، چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، هر دو به بحر و اقیانوس می‌رسند. به یاد دارم زمانی که وارد کنگره شدم، با انبوهی از مشکلات هم ظاهری و هم درونی روبه‌رو بودم. واقعاً به جایی رسیده بودم که تمام اعتبار خود را از دست داده بودم. حتی خانواده من هم اعتباری چندان نداشتند و اعتبار آنها زیر سؤال رفت؛ به گونه‌ای که دیگر نمی‌توانستند در اجتماع با من ظاهر شوند.

نکته‌ای که می‌خواهم بیان کنم هنر کنگره است. من با کوله‌ باری از مشکلات، خشم، ناامیدی، منیت و حقارت وارد کنگره شدم و این هنر کنگره است که هر فردی با هر ویژگی و پیشینه‌ای می‌تواند به درمان برسد، اگر خواسته‌اش قوی باشد. زیرا در کنگره، خواستن با دوست داشتن بسیار متفاوت است. یکی دوست دارد، برای مثال، ماشین خوبی سوار شود، اما دیگری آن را می‌خواهد؛ برای به‌دست آوردنش تلاش می‌کند و در نهایت، آن را کسب می‌کند.
در حال فکر کردن بودم که فردی که در کنگره حال خوبی دارد، کارهایش را به درستی انجام می‌دهد. کسی که حالش خوب است، مواد شبه‌افیونی بدنش سیستم تولید مخدرهای درونی را دارد. کسی که می‌خواهد کارهای روزمره‌اش را انجام دهد، نیاز دارد که مواد شب‌تفریحی بدنش انتقال‌دهنده‌های عصبی مربوط به لذت و انگیزه فعالیت کنند. اما این مراتب، برای کسانی است که در اعتیاد، به دلیل جایگزینی برخی مواد بیرونی با مواد درونی، سیستم درون‌یشان از کار افتاده است. یعنی مصرف مواد بیرونی من، باعث شد سیستم درونی‌ام عملکرد صحیحی نداشته باشد.
اگر بخواهیم این موضوع را به دستور جلسه مرتبط سازم، در این فکر بودم که خشکسالی کنونی که با آن روبرو هستیم، به چه دلیل است؟ به این دلیل که ما فقط مصرف کرده‌ایم و چیزی جایگزین نشده است. برف و بارانی نیامده تا جایگزین شود. زیرا یک چشمه برای جوشیدن به دو پارامتر نیاز دارد: یکی منابع و دیگری، اختلاف پتانسیل آن چشمه است.
اگر بخواهیم این را به کنگره مرتبط کنیم، کنگره آن اطلاعات و آگاهی‌ است که ما به دست می‌آوریم. در کتاب چهار وادی برای خود، روی جلد اول نوشته شده: عشق، کتاب عشق، چهار میثاق، رسیدن به خود. اگر من بخواهم به خودم برسم، باید کارهای بسیاری انجام دهم.

در کنگره سه سفر داریم که دو سفر آن اجباری است: سفر اول، از مصرف مواد تا قطع مصرف؛ و سفر دوم، از قطع مواد تا رسیدن به نظر من، در سفر اول، ده تا یازده ماه زمان لازم است تا جسم ما، به تعادل نسبی برسد البته اگر سفری باکیفیت داشته باشیم. اگر من شخصاً سفر اول را به درستی طی کرده باشم، در سفر دوم به مشکل برنخواهم خورد؛ یعنی هر جایی در سفر اول کوتاهی کرده باشم، در سفر دوم آشکار خواهد شد.
چهار وادی اول، که درباره‌ی تفکر است، به همین ترتیب ادامه می‌یابد. در وادی دهم  که موضوع وادی قبلی بود آمده است: صفت گذشته در انسان صادق نیست. زیرا جاری است. این وادی به من چه می‌گوید؟ می‌گوید: رحیم، اگر صفات بدت را درست نکنی، نمی‌توانی وارد وادی یازدهم شوی؛ زیرا ما از همه‌ی وادی‌ها آموزش و درس می‌گیریم.

تایپ، ویراستاری و بارگذاری:خدمت‌گزاران سایت همسفران آقا؛ نمایندگی کوروش آذرپور