سلام دوستان میثم هستم یک مسافر، اگر بخواهم از خودم واقعی بگویم، من سالها وسط دود زندگی کردم. در محل کارم همیشه افراد سیگار به دست بودند و برای من، سیگار نکشیدن فقط یک آرزوی پنهانی بود؛ آرزویی که هیچوقت بلند نمیگفتم، چون نه شهامت ترک را داشتم و نه باورش را که بتوانم روزی بدون سیگار زندگی کنم.
وقتی وارد کنگره ۶۰ شدم، فهمیدم این مسیر فقط نکشیدن نیست، مسیر آموزش و نظم است. یاد گرفتم اگر قرار است تغییر اتفاق بیفتد، باید دقیق و منظم جلو رفت. نوشتن CDها شد چراغ راه من؛ هر بار که مینوشتم، انگار یک قدم از تاریکی فاصله میگرفتم. خوردن آدامس نیکوتیندار سرِ وقت هم کمک کرد بدنم آرامآرام خودش را با شرایط جدید هماهنگ کند، بدون فشار و بدون جنگ.
وادی یازدهم برای من دقیقاً همین را معنی کرد؛ اینکه چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه در نهایت به بحر و اقیانوس میرسند. شاید اولش فقط یک چشمه کوچک باشی، شاید حتی خودت هم به رسیدن باور نداشته باشی، اما اگر آموزش باشد و حرکت ادامهدار، همان چشمه تبدیل به رود میشود.
اوایل قطع نیکوتین آسان نبود. بدنم طلب میکرد، ذهنم بهانه میگرفت و وقتی سرِ کار دود میدیدم، وسوسه چند برابر میشد. اما نوشتن CDها، گوش دادن دقیق به دستور جلسه و خوردن آدامس نیکوتیندار در زمان مشخص، کمکم کرد مسیر را درست و اصولی جلو بروم.
ورزش را وارد زندگیام کردم، عرق ریختم، نفس عمیق کشیدم و دیدم کمکم حالم بهتر میشود. انگار یک چشمه درونم شروع به جوشیدن کرد؛ چشمهای که هر روز قویتر شد و من را جلو برد، حتی وسط همان فضایی که قبلاً پر از دود بود.
خدمت کردن در کنگره ۶۰ هم نقش بزرگی در این مسیر داشت. خدمت باعث شد تمرکزم از وسوسهها برداشته شود و مسئولیتپذیریام بیشتر شود. برای من، خدمت کردن مثل یک رود خروشان بود که نمیگذاشت متوقف شوم.
امروز با افتخار میگویم هشت ماه است که نیکوتین را قطع کردهام. آرزویی که روزی فقط در دلم پنهان بود، حالا به واقعیت تبدیل شده است. هنوز مسافرم و هنوز در حرکتم، اما حالا ایمان دارم اگر آموزش، نظم و حرکت باشد، هر کسی میتواند به مقصد برسد؛ چون چشمههای جوشان و رودهای خروشان، بالاخره به بحر و اقیانوس میرسند.
در پایان، از صمیم قلب تشکر میکنم از راهنمای نیکوتینم آقا حمید عزیز که با صبر، آموزش و همراهیشان این مسیر را برای من هموار کردند. همچنین سپاسگزار کنگره ۶۰ هستم که به من یاد داد با آموزش درست و حرکت مداوم، حتی آرزوهای پنهان هم شدنی هستند.
عکاس: مسافر ایمان لژیون هشتم
ارسال مطلب: همسفر عادل لژیون چهارم
مرزبان خبری: مسافر میلاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
161